با خاطراتِ زيادى زندگى مىكنيم كه اگر به خودشان بود، تا حالا هزار بار از خاطرمان رفته بودند. اما ما نگهشان مىداريم. مُدام مرورشان مىكنيم. همان يك لحظهى كوچك كه روزى قلبمان را به نفسنفس انداخته. همان خاطرههاى ناچيزِ دوستداشتنى كه مسكنِ زخمهاى روزمرگىاند.
آغوشی برای یک سفر طولانی | محمد مرکبیان
آغوشی برای یک سفر طولانی | محمد مرکبیان