DorrTV شبکه جهانی دُرّ تی وی

🔴 نامه زینب جلالیان به مناسبت سالگرد اسارتش: با تمام درد و رنج‌ها ۱۷ سال گذشت

زینب جلالیان، قدیمی‌ترین و تنها زن زندانی سیاسی با حکم حبس ابد در ایران، در سالروز بازداشت خود، با نگارش نامه‌ای از زندان یزد که توسط شبکه حقوق بشر کُردستان منتشر شده، تنها بخشی از رنج‌های هفده سال اسارت خود را به تصویر کشیده است.

او در پایان این نامه خطاب به مردم ایران خواهان اتحاد و هم‌صدایی آنها در برابر اعدام، زندان، فقر و… شده است.

🟣متن کامل نامه زینب جلالیان:

"دستم بوی گل می‌داد، مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند. اما هیچ‌کس فکر نکرد که شاید من یک گل کاشته باشم.

ستم، زخمی عمیق بر دلم نهاد که تا ابد از یاد نخواهد رفت. من قاصدکی کوچک بودم، حامل پیامی بزرگ از آزادی و آزادگی. در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۸۶، سفرم را به شهر زیبای کرمانشاه آغاز کردم، اما گماشتگان ستم، مرا در راه ربودند و به مکانی بیگانه و غریب بردند.

مأموران سیاه‌پوش، رسم و رسومی عجیب داشتند. در آن مکان خوفناک، هیچ‌کس نباید دیگری را می‌دید. چشمانم را با چشم‌بندی سیاه بسته بودند و می‌پرسیدند: «اسمت چیست؟». می‌گفتم: «اسم من زینب است.». مرا می‌زدند و دوباره می‌پرسیدند: «اسمت چیست؟». باز می‌گفتم: «اسم من زینب است». باز هم می‌زدند، شکنجه می‌کردند و باز می‌پرسیدند: «اسمت چیست؟»

بارها و بارها، سؤالی را تکرار می‌کردند. چه پاسخ می‌دادم و چه سکوت، فرقی نمی‌کرد؛ شکنجه‌ها ادامه داشتند. ذهن بیمارشان را درک نمی‌کردم. در آن مکان تاریک، هیچ روزنه‌ای به سوی روشنایی نبود، زیرا مأموران ستم، چون خفاشان از نور هراس داشتند.
چند ماه بعد، مرا به زندان منتقل کردند. زندان‌بانان زن بودند، اما رفتارشان از آن مردان بی‌نام و نشان هم بدتر بود، و این برایم بسیار دردناک بود.

پس از ماه‌ها انتظار و بلاتکلیفی رنج‌آور و طاقت‌فرسا، روزی نامم را از بلندگوی زندان با لحنی پر از کینه و نفرت صدا زدند. زنجیر بر دست و پایم بستند و مرا به دادگاهی فرمایشی بردند. سه دقیقه درباره‌ زبان مادری‌ام با قاضی بحث کردم. او مرا نمی‌شناخت، حتی به سخنانم گوش نداد. پس به چه چیزی استناد کرد و به من حکم اعدام داد؟ نمی‌دانم!

بعدها مرا به تهران تبعید کردند. شش ماه در سلول‌های اطلاعات، زیر فشارهای طاقت‌فرسا برای اعتراف و مصاحبه اجباری بودم. پس از سال‌ها، مأموران، مادرم را با تهدید به تهران آوردند. ناله‌های مادرم، فراتر از درک و غیرقابل‌ توصیف بود. تحمل درد فراق فرزند و حکم مرگ برای رووله‌اش، برای او بسیار دشوار بود و هست. رنج مادرم از صبوری‌اش بیشتر بود، اما در برابر ستم و ستمکاران سر خم نکرد. مادرم، تجلی غمی بزرگ بود؛ بی‌شک

کلمات من از توصیفش عاجزند.
پس از شش ماه، مرا به کرمانشاه بازگرداندند. بارها و بارها تقاضای انتقال به استان خود را دادم، اما هفت سال در زندان کرمانشاه محبوس ماندم. پس از آن، به زندان خوی تبعید شدم و چهار سال در آنجا، زیر فشارهای روحی و روانی گذراندم.

شبی که خاموشی داده بودند و زندان در سکوتی مرگبار فرو رفته بود، مأموران ستم باز آمدند، زنجیر بر من بستند و مرا به زندان قرچک تبعید کردند. در بند موقت نگه‌ام داشتند و آنجا به ویروس کرونا مبتلا شدم. هیچ مراقبت پزشکی دریافت نکردم، ریه‌هایم به‌ شدت آسیب دید. بارها تقاضای انتقال دادم، اما جوابی نیامد.

ناچار به اعتصاب غذا دست زدم.
پس از روزها انتظار، نیمه‌شبی که زندانیان در خواب بودند و تنها صدای سرفه‌هایم سکوت را می‌شکست، مأموران ستم باز آمدند. مرا با دستبند و پابند، با زور، به کرمان تبعید کردند.

نه چشمی بود که تقاضای من را بخواند، نه گوشی که حرف‌هایم را بشنود، نه دلی که همدلی و همدردی کند. پس از ماه‌ها تنهایی و انزوا، محرومیت از تلفن، ملاقات و حتی نداشتن کارت خرید، در یک غروب غم‌انگیز و غبارگرفته کرمان، ماموران زندان با قسم دروغ و با توسل به زور، مرا دوباره به کرمانشاه تبعید کردند.

با این وجود، پس از این همه دربدری اجباری با تنی خسته و بیمار، چشم‌هایم را بستم تا دمی بیاسایم، اما صدای نگهبانان برزخ مجال آرمیدن را از من گرفت. دست و پایم را بستند، چشمانم را پوشاندند و مرا به یزد تبعید کردند. سال‌ها در این ظلمات، با همه ناملایمات و ناراحتی‌ها، بدون تلفن و ملاقات، گذشته است.

اکنون چهار سال و چهار ماه است که در زندان یزد محبوسم.

در این ظلمات زندان، دیده بر هم می‌نهم. طرحی محو از زندگی بیرون زندان در خیالم مانده است. دلم برای آغوش گرم مادرم، نگاه پرمهر پدرم، خنده‌های خواهرم و حتی اخم‌های برادرم تنگ شده است. دلم برای مردمان خونگرم و مهمان‌نواز کردستان و آهنگ‌های کُردی تنگ شده است.

💠 برای مطالعه ادامه متن اینجا کلیک کنید.

#انقلاب_ایران
#مهسا_امینی
#دفاع_مشروع
#همیاری_ایرانیان
#اعتصابات_سراسری
✅ @DORRTV

🔴 حزب‌الله، با افتخار پوستر تازه‌ای از کارنامه بی نظیر نتانیاهو منتشر کرده که ظاهرا ترکیب «تیم رؤیایی» آن‌ها بوده است

فهرستی از ۳۷ نفری که سران این تشکیلات تروریستی بودند و تنها در عرض چند ماه به زباله‌دان تاریخ روانه شدند. در بالای تصویر حسن نصرالله و هاشم صفی‌الدین، مانند پوسترهای اسطوره‌های فوتبالی به تصویر کشیده شده‌اند.

در لایهٔ بعد، علی کرکی، فؤاد شکر و ابراهیم عقیل هم به چشم می‌خورند؛ همان‌هایی که حزب‌الله برایشان هورا می‌کشد و انتظار دارد همه به احترامشان تمام‌قد بایستند. انگار تشویق‌های خیالی برای این «تیم رؤیایی» تنها دلخوشی حزب‌الله و البته جمهوری اسلامی است؛ چراکه اکنون جز یک پوستر ساده و ادعاهای پُر سر و صدا، چیزی در چنته ندارند.

و دیگر هرگز جهان اجازه شکلگیری یک چنین سازماندهی تروریستی در منطقه را نخواهد داد.

بدیهی است که این «تیم رؤیایی» هیچ دستاوردی جز عملیات تروریستی و ترویج خشونت فرقه‌ای در کارنامه‌اش ندارد. اگر هم هنوز نام و نشانشان روی پوسترهای رنگارنگ نقش می‌بندد، تنها به لطف حمایت‌های مالی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی است که در حفظ دست‌نشانده‌هایش از هیچ هزینه‌ای دریغ نمی‌کند.

با سرنگونی نظام ولایت فقیه همین هم از صحنه پاک خواهد شد.

#انقلاب_ایران
#مهسا_امینی
#دفاع_مشروع
#همیاری_ایرانیان
#اعتصابات_سراسری
✅ @DORRTV

🔴 اپیدمی ریزش در نظام ولایت فقیه و جبهه تروریستی مقاومت - عضو ارشد حماس: اگر می‌دانستم حمله ۷ اکتبر چنین ویرانی‌ به بار می‌آورد، با آن مخالفت می‌کردم

موسی ابومرزوق، از رهبران کنه کار حماس گفت:

اگر می‌دانستم که این حمله به غزه چه میزان ویرانی خواهد داشت، از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به اسرائیل حمایت نمی‌کردم.

ابومرزوق رئیس دفتر روابط خارجی حماس، در گفت‌وگو با نیویورک تایمز با تأمل در مورد عواقب، اعتراف کرد که اگر می‌دانست که غزه از ویرانی رنج می‌برد، حمایت از این حمله برای او «غیرممکن» بود.

او بقای حماس را با فرد آموزش ندیده ای مقایسه کرد که از جنگ علیه #مایک_تایسون جان سالم به در برد و گفت که در حالی که حماس هنوز وجود دارد، آسیب های زیادی دیده است.

موسی ابومرزوق گفت که حماس آماده مذاکره درباره آینده تسلیحات خود در غزه است.

#انقلاب_ایران
#مهسا_امینی
#دفاع_مشروع
#همیاری_ایرانیان
#اعتصابات_سراسری
✅ @DORRTV

🔴 اتوبوس‌های برقی زاکانی دود می‌کند

یاشار سلطانی:

‏وقتی از طریق یک شرکت ساختمانی در چین، اتوبوس برقی وارد می‌کنی، معلومه است دود هم می‌کند.

‏بخاطر انتشار این قرارداد؛ زاکانی از من اتهام "انتشار اسناد محرمانه" و "تبلیغ علیه نظام" شکایت کرد و در ⁧ #زندان⁩ بازجویی شدم.

‏بازپرس از شهرداری پرسیده بود بر اساس کدام قانون ادعا می‌کنید شهرداری بخشی از نظام است، اما شهرداری سکوت کرد و پاسخی نداد.

‏هرچند در بازپرسی و نهایتا دادگاه تبرئه شدم اما چیزی از ⁧ #وقاحت_نجومی⁩ این قوم کم نمی‌کند.

#انقلاب_ایران
#مهسا_امینی
#دفاع_مشروع
#همیاری_ایرانیان
#اعتصابات_سراسری
✅ @DORRTV

⚪️ عمیق‌تر شدن شکاف‌ها در حوزه‌های آخوندی - پناهیان موسس گشتاپو در ایران با سودای قدرت

گزارش پیشِ رو، چهرۀ خشن و پنهان گروه‌های فاشیستی مذهبی وابسته به علیرضا پناهیان را برملا می‌کند؛ گروهی که در زیر لوای لباس روحانیت، با قمه و چماق به میدان می‌آیند و با سرکوب خونین، نظامی فاشیستی را به مردم تحمیل می‌کنند. افشاگری حجت‌الاسلام اشرفی اصفهانی درباره حمله به مسجد علی بن ابی‌طالب و تعطیلی حوزه علمیه، تنها بخشی از اسرار پشت پردۀ این باند خطرناک است.

🟣پناهیان و ایدئولوژی سرکوب خون‌بار

علیرضا پناهیان، آخوند نزدیک به بیت رهبری و از مبلّغان رسمی ایدئولوژی نظام ولایت فقیه، طی سال‌های گذشته همواره از ضرورت «نبرد آخرالزمانی» و نابودی کشور اسرائیل و محو قوم یهود برای تسریع ظهور سخن گفته است.

اما نقطۀ عطف ماجرا آنجا آشکار شد که گروهی موسوم به باند پناهیان، یا طلاب فاشیست تربیت‌یافته در «حوزه علمیه دارالحکمه»، در جریان اعتراضات مردمی پس از قتل زنده یاد مهسا امینی (۱۴۰۱) مستقیماً با سلاح سرد به خیابان‌ها آمدند و عملاً نقش یک نیروی سرکوب‌گر را ایفا کردند. این وقایع، هرچند برای بسیاری از منتقدان نظام پنهان نبود، اما اکنون با شهادت حجت‌الاسلام اشرفی اصفهانی، صراحت بیشتری پیدا کرده است.

🟣تبارشناسی باند پناهیان: از منبرهای حکومتی تا سازماندهی خیابانی

رسانه‌ای‌سازی چهرۀ پناهیان: پناهیان طی دو دهۀ اخیر، بارها از سوی رسانه‌های حکومتی به‌عنوان «یک آخوند انقلابی و تحلیل‌گر سیاسی» معرفی شده است. مصاحبه‌هایش مملو از ادبیات افراطی فاشیستی و جاه‌طلبی سیاسی است؛ از تحریک طرفداران برای مقابله خشونت‌آمیز با «دشمن داخلی» تا ستایش «نبرد مذهبی» برای زمینه‌سازی حکومت جهانی شیعه.

شکل‌گیری یک شبکۀ سازمان‌یافته: آن‌گونه که اشرفی اصفهانی اعلام کرده است، طلبه‌های وابسته به این جریان با کسب حمایت‌های پنهان امنیتی، به‌راحتی اسلحه سرد حمل می‌کنند و پس از سرکوب خیابانی، دوباره لباس طلبگی به تن کرده و خود را «روحانی مظلوم» معرفی می‌کنند.

تأمین منافع مالی و باندبازی: اظهارات اخیر نشان می‌دهد که پناهیان صرفاً یک ایدئولوگ آخرالزمانی نیست؛ بلکه انگیزه‌های مادی و اقتصادی نیز در کار است. بنا به گفتۀ اشرفی اصفهانی، پناهیان و باندش تلاش می‌کنند در مراکز دینی جا خوش کنند تا از نام و اعتبار آن برای کسب ثروت و تحکیم نفوذ خود بهره ببرند.

🟣سرکوب «خون‌ریز و فاشیستی»: چگونه طلاب تبدیل به لباس‌شخصی می‌شوند؟

قتل عام مردم معترض پس از قتل زنده‌یاد مهسا امینی: شاهدان عینی و گزارش‌های مستقل رسانه‌ای بارها تأیید کرده‌اند که گروه‌هایی از افراد موسوم به طلاب افراطی یا نیروهای «لباس‌شخصی» مجهز به چاقو، باتوم و قمه، با شعارهای شدیداللحن فاشیستی مذهبی علیه معترضان به خیابان‌ها آمده‌اند. این الگوی سرکوب خیابانی، پیش‌تر نیز در دهه‌های مختلف پس از فاجعه ۵۷ وجود داشته است، اما اکنون با پشتوانۀ رسمی ایدئولوگ‌هایی همچون پناهیان، شدت بیشتری یافته است.

ترکیب ایدئولوژی و سرکوب خیابانی: باند پناهیان خشونت را «امر مقدس» و «ادای تکلیف دینی» جلوه می‌دهد. این شست‌وشوی مغزی سبب می‌شود افراد جوان و کم‌تجربه، خود را در جایگاه «مدافعان دین و انقلاب» ببینند و ریختن خون معترضان را عین ثواب بدانند. به این ترتیب، خشونت با پوشش «طلبگی» و «عقیدتی» عملیاتی می‌شود و این، ویژگی بارز یک سیستم فاشیستی مذهبی است که از پوشش نمادین دین برای توجیه هرگونه ظلم و سرکوب بهره می‌برد.

🟣حمله به مسجد علی بن ابی‌طالب و افشاگری اشرفی اصفهانی

جزئیات حادثه: براساس گفتۀ حجت‌الاسلام اشرفی اصفهانی، در ماجرای حمله به مدرسه علمیه آیت‌الله اشرفی اصفهانی، افراد منتسب به پناهیان با چماق، قمه، مواد انفجاری سبک و حتی گاز اشک‌آور اقدام به تخریب و ارعاب کردند.

انگیزۀ پشت پرده: از نگاه اشرفی اصفهانی، این حمله صرفاً در جهت اشغال مسجد و تأسیسات آن جهت بهره‌برداری مالی و ایدئولوژیک بوده است. آن‌ها عملاً عکس "اشرفی اصفهانی" را پایین کشیدند و حتی کتابخانۀ مسجد را تخریب کردند، رفتاری که نشان می‌دهد حرمت مکان مذهبی و حفظ ارزش‌های دینی هم برایشان ابزار است، نه غایت.

تعطیلی حوزۀ علمیه در اعتراض: اشرفی اصفهانی ناچار شده با اعلام تعطیلی موقت حوزۀ علمیه، به مسئولان حوزه و نهادهای انتظامی هشدار دهد. با این حال، هنوز مشخص نیست چه فرد یا افرادی در سطوح بالای قدرت، از اقدامات این باند خطرناک حمایت می‌کنند.

لینک دسترسی به ادامه مقاله