Репост из: مشق نو
📝📝📝 «جغد مینروای اصلاحطلبی»
🔻🔻🔻مقالهای از #محمدرضا_تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊 تقریبا همهی شکستها به این واقعیت مربوط میشوند که با یک نقطه به شکلی نادرست برخورد شده است. این نقطه، دقیقا همان نقطهای است که جغد مینروای (یا الههی خرد و حکمت اصلاحطلبی) اصلاحطلبی کار خود را باید آغاز کند. روز جریان اصلاحطلبی رو به پایان است، شبِ جهانِ اصلاحطلبی فرارسیده است، غروب این جریان فضا را تیره کرده است، و تنها یک جغد مینروا میتواند پایان این شب سیه را سپید کند
🖊 در سال 92، حکایت بعضی از اصلاحطلبان حکایت مسیحیانی بود که در پایان هزارهی اول در انتظار ظهور مسیح و بازگشتِ دولت و شوکت و عزت ازدسترفته بودند. اینان چون مسیح را ندیدند بر صورتی دیگر صورتکی مسیحایی زدند، در درون سینه مهرش کاشتند، صدا و ندای اصلاحطلبیاش پنداشتند، دل و جان را کل بدو بسپردند، و امر او امر خود دانستند
🖊 در فردای پیروزی جریان اصلاحطلبی و تبدیل آن به گفتمان مسلط، اصلاحطلبان چندان به رخداد اصلاحطلبی و نظام آکسیومی آن وفادار نماندند. بیتردید، نفوذ و رخنهی خودآگاه و ناخودآگاه عشق به قدرت در این بیوفایی تاثیری شگرف داشت
🖊 بسیاری از این شبهاصلاحطلبان یا اصلاحطلبان دروغین اساسا درک و فهم درستی از مفهوم مشورت و دموکراسی نداشته و ندارند، یا به گفتهی فرزانهای، عمدتا آن را ایدئولوژیک فهم میکنند. بنابراین، از دموکراسی آنچه نصیب بردهاند تنها یک «صوت و آوا» است، نه مرام و منش و عادتواره
🖊 کنشگر اصلاحطلب، امروز باید بداند که سیاست عرصهی ابداع و آفرینش و شکلبخشی مستمر است و نه قلمروی طبیعت و ضرورت. لذا همانگونه که سیمون دوبوار متذکر میشود «زن، زن نیست او میخواهد بشود»، و با این بیان بدین نکته اشاره دارد که زن هیچ ماهیت از پیش تعیینشدهای ندارد، بلکه در میان انبوهی از امکانها و انتخابها صاحب هویتی میشود، کنشگر اصلاحطلب نیز باید بپذیرد که «اصلاحطلبی، اصلاحطلبی نیست، بلکه میخواهد بشود
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید
tinyurl.com/y8w2fhbb
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
🔻🔻🔻مقالهای از #محمدرضا_تاجیک منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊 تقریبا همهی شکستها به این واقعیت مربوط میشوند که با یک نقطه به شکلی نادرست برخورد شده است. این نقطه، دقیقا همان نقطهای است که جغد مینروای (یا الههی خرد و حکمت اصلاحطلبی) اصلاحطلبی کار خود را باید آغاز کند. روز جریان اصلاحطلبی رو به پایان است، شبِ جهانِ اصلاحطلبی فرارسیده است، غروب این جریان فضا را تیره کرده است، و تنها یک جغد مینروا میتواند پایان این شب سیه را سپید کند
🖊 در سال 92، حکایت بعضی از اصلاحطلبان حکایت مسیحیانی بود که در پایان هزارهی اول در انتظار ظهور مسیح و بازگشتِ دولت و شوکت و عزت ازدسترفته بودند. اینان چون مسیح را ندیدند بر صورتی دیگر صورتکی مسیحایی زدند، در درون سینه مهرش کاشتند، صدا و ندای اصلاحطلبیاش پنداشتند، دل و جان را کل بدو بسپردند، و امر او امر خود دانستند
🖊 در فردای پیروزی جریان اصلاحطلبی و تبدیل آن به گفتمان مسلط، اصلاحطلبان چندان به رخداد اصلاحطلبی و نظام آکسیومی آن وفادار نماندند. بیتردید، نفوذ و رخنهی خودآگاه و ناخودآگاه عشق به قدرت در این بیوفایی تاثیری شگرف داشت
🖊 بسیاری از این شبهاصلاحطلبان یا اصلاحطلبان دروغین اساسا درک و فهم درستی از مفهوم مشورت و دموکراسی نداشته و ندارند، یا به گفتهی فرزانهای، عمدتا آن را ایدئولوژیک فهم میکنند. بنابراین، از دموکراسی آنچه نصیب بردهاند تنها یک «صوت و آوا» است، نه مرام و منش و عادتواره
🖊 کنشگر اصلاحطلب، امروز باید بداند که سیاست عرصهی ابداع و آفرینش و شکلبخشی مستمر است و نه قلمروی طبیعت و ضرورت. لذا همانگونه که سیمون دوبوار متذکر میشود «زن، زن نیست او میخواهد بشود»، و با این بیان بدین نکته اشاره دارد که زن هیچ ماهیت از پیش تعیینشدهای ندارد، بلکه در میان انبوهی از امکانها و انتخابها صاحب هویتی میشود، کنشگر اصلاحطلب نیز باید بپذیرد که «اصلاحطلبی، اصلاحطلبی نیست، بلکه میخواهد بشود
🔸متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید
tinyurl.com/y8w2fhbb
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com