فلسفه شب يلدا
شب یلدا، طولانیترین شب سال، در اساطیر ایرانی مفهومی نمادین دارد که با چرخه طبیعت، خورشید، و نیروهای خیر و شر در ارتباط است. این شب در باورهای باستانی ایران، زمان پیروزی روشنایی بر تاریکی است.
یلدا در آیین میترائیسم (پرستش میترا، خدای خورشید و پیمان) اهمیت ویژهای داشته است. این شب به عنوان تولد خورشید یا "مهر" جشن گرفته میشد. در اساطیر، بعد از طولانیترین شب سال، روزها بلندتر
مى شوند که نشانگر غلبهی نور بر تاریکی است. به همین دلیل، این شب نماد تولد دوباره و امید بوده است.
در باورهای زرتشتی، شب طولانی یلدا نماد تاریکی و نیروهای اهریمنی است. ایرانیان در این شب، با روشن کردن آتش و دور هم جمع شدن، سعی میکردند تا با شادی و نور، بر تاریکی و نیروهای منفی غلبه کنند. این گردهماییها باعث میشد افراد احساس امنیت و پیوند داشته باشند.
خوراکیهایی مانند انار و هندوانه که در شب یلدا مصرف میشوند، نیز معانی اسطورهای دارند. انار با دانههای سرخرنگش نماد زایش، باروری و جاودانگی است. هندوانه با رنگ سبز و قرمز خود، بازتاب چرخه حیات و طبیعت است.
فلسفهی شب یلدا در اساطیر ایرانی، بازگشت نور، امید، و آغاز دوباره است. این شب فرصتی برای درک چرخهی طبیعت و همبستگی انسانی بود و همچنان به عنوان یک جشن فرهنگی، همین پیام را منتقل میکند.