💕 آموزنده, بخونید
"شاگردی" از "استادش" درباره ی "جلب رضایت خدا" و بهترین راه آن پرسید.
استاد گفت: به "گورستان برو" و به مرده ها "توهین" کن!
"شاگرد دستور استاد را اجرا کرد و نزد او برگشت."
استاد گفت: جواب دادند؟
شاگرد گفت : نه.
استاد گفت: پس بار دیگر به آنجا برو و آن ها را "ستایش" کن!
شاگرد "اطاعت کرد" و همان روز عصر نزد استاد برگشت.
استاد بار دیگر از او پرسید که آیا مرده ها "جواب دادند؟"
شاگرد گفت : نه.
استاد گفت:
"برای جلب رضایت خدا، همین طور رفتار کن!"
* نه به ستایش های مردم "توجه کن" و نه به تحقیر ها و تمسخر هایشان!
بدین صورت است که می توانی راه خودت را در پیش گیری...*
@delhaaaaaaa
"شاگردی" از "استادش" درباره ی "جلب رضایت خدا" و بهترین راه آن پرسید.
استاد گفت: به "گورستان برو" و به مرده ها "توهین" کن!
"شاگرد دستور استاد را اجرا کرد و نزد او برگشت."
استاد گفت: جواب دادند؟
شاگرد گفت : نه.
استاد گفت: پس بار دیگر به آنجا برو و آن ها را "ستایش" کن!
شاگرد "اطاعت کرد" و همان روز عصر نزد استاد برگشت.
استاد بار دیگر از او پرسید که آیا مرده ها "جواب دادند؟"
شاگرد گفت : نه.
استاد گفت:
"برای جلب رضایت خدا، همین طور رفتار کن!"
* نه به ستایش های مردم "توجه کن" و نه به تحقیر ها و تمسخر هایشان!
بدین صورت است که می توانی راه خودت را در پیش گیری...*
@delhaaaaaaa