غمی است که قلب مرا میفشارد، عذابی است که از دستش راحتی ندارم و نمیدانم تا چه وقت این چنین خواهم بود، خدا میداند، روز و شب مثل کسی که خوره در جسدش افتاده باشد ناراحتم، قلب من مشتعل است بدون اینکه کسی بداند چه آتشی در آن شعله میکشد. اختیار اگر دست من بود، هیچ وقت دچار چنین عذاب و شکنجهای نمیشدم، ولی به خدا، اختیار دست من نیست. هر چه هست تو هستی
تنها تو ...🥺❤️🩹
غلامحسين ساعدى
نامه به طاهره كوزه گرانی
@Dadwaan | دادوان