[ All Crazy ]


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


ما یـه مشت دیوونه ایم
که بهمون میـگن #دهه_هفتادی

Связанные каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


اگه ميخواست ميومد
وقتي نمياد اصلا گيريم نگاهش باهات حرف بزنه وقتي خودش نيست چ فايده اي داره.


خیره شم به چشاش...


که باورش واسم سخته...🎶


وقتی میگم دوست دارم
همینجوری از روی عادت نمیگم
میگم تا یادت بندازم
تو بهترین چیزی هستی که تاحالا برام اتفاق افتادی...


عادت ميكنـيم
مجبوريـم كه عادت كنيـم .




بند به بند وجودم درد میکنه..


کآش دلمون واقعا میشکست پس ..
نه انقدر درونی که خورد بشه معلوم نشه اصلا ما دیگه دلی داریم


زی‌نب استوری گذاشته بود .. دلت نشکسته که بهت بدن ..
مگه دل شکستن چجوریه :)
که دل مآ انگآر له شده فشرده شده.. شکسته نیست
پس سهم مآ چی ..


Репост из: توهم زیباتر بودن چیزها از آنچه واقعا هستند.
حالم
تمامِ حالم
تمامِ حالم
از اين دنيا بهم ميخوره.


Репост из: توهم زیباتر بودن چیزها از آنچه واقعا هستند.
ي قسمت از غم اينطوريكه تو اشكت نمياد
بغض نميكني
حرف نميزني
فقط حس غرق شدگي و خفه شدگي توي غمو داري.
الان اونجاش گير كردم.


Репост из: پنجِ صبح.
من این سرگیجه‌ها رو نمی‌خواستم.


روزا هی داره سخت‌تر میشه
کاش یه معجزه اتفاق بیوفته :)




اپليكشيناي گوشيتو باز و بسته ميكني و هيچكس نيست
ميدوني هيچكس نيست بهش بگي دارم خفه ميشم!


تهش خودت ميموني و دردات
آدمام تو رو واسه درداشون ميخوان و تهش … :)


Репост из: DarkSide
من ديدمت
تو تاريكي شـب
تو روشنـي روز
تو طلوع و غروب خورشيد
تو هر لحظه
و صبور بودم، اندازه تمام اين مدت، تمام حرفام، تمام دردام
با تو خنديدم، ولي بي تو گريه كردم
"چشمات كاري كه ميكرد با من هيچ ساقي نميكرد"
من خيلي آدم صبوريم، برات هر لحظه صبر كردم، بازم صبر ميكنم، بازم منتظر ميشينم ولي قول بده وقتي برگشتي بذاري جاي تمام كاراي بدت نگات كنم
شايد بتونم فراموش كنم، يا شايد خوبيات شكنجه هاتو ببره پشت يه ديوار سرد
ميگفت: تو جاي اون نبودي، غم چشماش حكايت ها داره پشتش
و من با خودم ، با تموم سلولاي بدنم دردتو درك كردم ولي بازم سكوت كردم، من سكوت كردم چون تو ساكت بودي، چشما شايد خيلي حرفا پشتش باشه ولي هيچوقت حرفي كه بايد رو نميگه، فقط از درد ميگه و از شادي، از دليلش حرفي نميزنه
ستاره هاي شب بهم چشمم زدن و من به اين فكر كردم كه اگه من بدم تو بدتري .
صبر ميكنم، اونقدر كه ميدونم ستاره ها پررنگ تر ميشن، ماه ناپديد ميشه و من متولد ميشم.


Репост из: وهمِ سبز
من می‌‌خواستم فرار کنم و برم از محیطی که توش بودم و شرایطی که داشتم. دلم می‌خواست برم یه جای دیگه‌ی دنیا و یه زندگی جدید رو شروع کنم. یه جور شروع دوباره.
نهایتاً این کار رو کردم و فهمیدم من می‌خواستم از خودم و افکار خودم فرار کنم، و هرجایی هم که برم نمی‌تونم از خودم دور شم.
من تمام حال بد اون محیطی که توش بودم رو با خودم کول کردم و آوردم این‌جا بدون این‌که خودم متوجه‌ش باشم.
عوض کردن مکان می‌تونه یه بهونه برای شروع دوباره باشه اما انتظار نداشته باشین همه‌چیز ریست بشه و شما ناگهان آدم دیگه‌ای بشین.


Репост из: پنجِ صبح.
شکستم، شکوندینم، چرا هنوز قوی باشم؟ واسه چی؟ واسه این دنیا؟ من نمی‌خوام‌ش…
من این دنیا رو نمیخوام…

#همین


Репост из: ميخواست مينيمال باشه،اما نشد!
خدايا
وسط نفس نفس زدنام واسه نريختن اشكام، نفسمو بگير.

Показано 20 последних публикаций.

37

подписчиков
Статистика канала