🪼 𝐂𝐫𝐚𝐳𝐲 | مـانـهـوا 🪼

مردی که زمانی او را قوی ترین جهان می نامیدند.
قهرمان سنگین وزن بزرگترین لیگ هنرهای رزمی جهان.

چوی هیون سوک، که زمانی قدرتمندترین مرد بود، پس از مرگش زندگی جدیدی را به عنوان یک قهرمان در دنیایی دیگر آغاز می کند.

"قهرمانی که ثروت، شهرت و زنان زیبا را در انحصار خود دارد!"

او که رویای آینده ای باشکوه را در سر داشت، به دنیای دیگر می رسد، اما با هیولایی بزرگتر از خود روبرو می شود.

هیولا، افسر عالی رتبه ارتش شیطان پادشاه، پرسید:
قهرمان؟ آیا تو قهرمان واقعی هستی؟
"اوه... فکر می کنم من قهرمان هستم...؟"
و بدین ترتیب، جهنم آغاز شد.»

- پارک هانجون، گنده لاتی که زمانی او را افسانه می‌نامیدند، ناامید بود؛ چون دیگر چیزی برای از دست دادن نداشت. اما مقدار زیادی پول به او داده شد تا با استفاده از آن بتواند انتقام خود را بگیرد.

"چشم در برابر چشم، دندان در برابر دندان... کاری می‌کنم که تاوان چیزایی که پشت سر گذاشتم رو پس بدین!"

وقتی خشم سرکوب شده‌ی او آزاد می‌شود، انتقام خود را می‌گیرد و آنها را به سزای اعمالشان می‌رساند!

- کیم سوهیون یه دبیرستانی معمولی است که در درس خواندن ، دعوا کردن یا جذاب بودن اصلا خوب نیست .
ناگهان ، او با یک پنچره ماموریت درست در مقابل چشمانش روبه رو می شود
پس از اینکه قدرت های یک بازی(سیستم) به او داده می شود
قهرمان ما چگونه با چالش های پیش روی خود مقابله خواد کرد.

- ها مارو، قصابی که در یک شرکت دامپروری جهانی کار می کند، به پیشنهاد رئیسش برای یک سفر کاری به ژاپن فرستاده می شود. با این حال، او خود را درگیر یک سازمان جنایتکار یاکوزا می بیند. او که ناامید از زنده ماندن است، به تدریج استعداد خود را در استفاده از چاقو کشف می کند. قصاب که اکنون در سایه ها قدم می گذارد، راه خود را به بالای دنیای زیرین به چالش می کشد.

- 18 سال پیش، پیشگویی ظاهر شد مبنی بر اینکه پسری با یک حلقه سیاه، که پست تر به نظر می رسد، قوانین بقای دنیای استعدادها را بازنویسی می کند. شانون، تنها بازماندگان از وضعیت "سطح الهی"، حلقه سیاهی به تن می کند و به عنوان موجودی پست در منطقه تبعید کثیف زندگی می کند. با این حال، زمانی که هویت او فاش می شود، زندگی صلح آمیز او از بین می رود و نیروهای سطح بالا که او را به عنوان یک تهدید می بینند، یک جوخه ترور را برای کشتن شانون می فرستند. پنج فرد با استعداد، که از دوران کودکی برای محافظت از شانون وجود داشته اند، در همان زمان احضار می شوند. آنها به منطقه تبعید می شتابند تا از آخرین نواده وضعیت "سطح الهی" محافظت کنند و نبردی در میان "حلقه ها" در شرف شعله ور شدن است!

مردی که زمانی او را قوی ترین جهان می نامیدند.
قهرمان سنگین وزن بزرگترین لیگ هنرهای رزمی جهان.

چوی هیون سوک، که زمانی قدرتمندترین مرد بود، پس از مرگش زندگی جدیدی را به عنوان یک قهرمان در دنیایی دیگر آغاز می کند.

"قهرمانی که ثروت، شهرت و زنان زیبا را در انحصار خود دارد!"

او که رویای آینده ای باشکوه را در سر داشت، به دنیای دیگر می رسد، اما با هیولایی بزرگتر از خود روبرو می شود.

هیولا، افسر عالی رتبه ارتش شیطان پادشاه، پرسید:
قهرمان؟ آیا تو قهرمان واقعی هستی؟
"اوه... فکر می کنم من قهرمان هستم...؟"
و بدین ترتیب، جهنم آغاز شد.»

- 18 سال پیش، پیشگویی ظاهر شد مبنی بر اینکه پسری با یک حلقه سیاه، که پست تر به نظر می رسد، قوانین بقای دنیای استعدادها را بازنویسی می کند. شانون، تنها بازماندگان از وضعیت "سطح الهی"، حلقه سیاهی به تن می کند و به عنوان موجودی پست در منطقه تبعید کثیف زندگی می کند. با این حال، زمانی که هویت او فاش می شود، زندگی صلح آمیز او از بین می رود و نیروهای سطح بالا که او را به عنوان یک تهدید می بینند، یک جوخه ترور را برای کشتن شانون می فرستند. پنج فرد با استعداد، که از دوران کودکی برای محافظت از شانون وجود داشته اند، در همان زمان احضار می شوند. آنها به منطقه تبعید می شتابند تا از آخرین نواده وضعیت "سطح الهی" محافظت کنند و نبردی در میان "حلقه ها" در شرف شعله ور شدن است!

- 18 سال پیش، پیشگویی ظاهر شد مبنی بر اینکه پسری با یک حلقه سیاه، که پست تر به نظر می رسد، قوانین بقای دنیای استعدادها را بازنویسی می کند. شانون، تنها بازماندگان از وضعیت "سطح الهی"، حلقه سیاهی به تن می کند و به عنوان موجودی پست در منطقه تبعید کثیف زندگی می کند. با این حال، زمانی که هویت او فاش می شود، زندگی صلح آمیز او از بین می رود و نیروهای سطح بالا که او را به عنوان یک تهدید می بینند، یک جوخه ترور را برای کشتن شانون می فرستند. پنج فرد با استعداد، که از دوران کودکی برای محافظت از شانون وجود داشته اند، در همان زمان احضار می شوند. آنها به منطقه تبعید می شتابند تا از آخرین نواده وضعیت "سطح الهی" محافظت کنند و نبردی در میان "حلقه ها" در شرف شعله ور شدن است!

- ها مارو، قصابی که در یک شرکت دامپروری جهانی کار می کند، به پیشنهاد رئیسش برای یک سفر کاری به ژاپن فرستاده می شود. با این حال، او خود را درگیر یک سازمان جنایتکار یاکوزا می بیند. او که ناامید از زنده ماندن است، به تدریج استعداد خود را در استفاده از چاقو کشف می کند. قصاب که اکنون در سایه ها قدم می گذارد، راه خود را به بالای دنیای زیرین به چالش می کشد.

مردی که زمانی او را قوی ترین جهان می نامیدند.
قهرمان سنگین وزن بزرگترین لیگ هنرهای رزمی جهان.

چوی هیون سوک، که زمانی قدرتمندترین مرد بود، پس از مرگش زندگی جدیدی را به عنوان یک قهرمان در دنیایی دیگر آغاز می کند.

"قهرمانی که ثروت، شهرت و زنان زیبا را در انحصار خود دارد!"

او که رویای آینده ای باشکوه را در سر داشت، به دنیای دیگر می رسد، اما با هیولایی بزرگتر از خود روبرو می شود.

هیولا، افسر عالی رتبه ارتش شیطان پادشاه، پرسید:
قهرمان؟ آیا تو قهرمان واقعی هستی؟
"اوه... فکر می کنم من قهرمان هستم...؟"
و بدین ترتیب، جهنم آغاز شد.»

- در دنیایی که انسان های با قدرت فراطبیعی، که به عنوان اسپیرزها شناخته میشن و با هیولاهای جهش یافته همزیستی میکنن، ژانگ پینگ تونست یک مهارت منحصربفرد رو بیدار کنه. ولی سرنوشت انگار باهاش سر شوخی برداشته چون توانایی اش خیلی بدردنخور بنظر میرسه، یک شوخی ظالمانه در دنیایی که در ورطه آشوب قرار گرفته. ژانگ پینگ با میل به یک زندگی بهتر، انتخابی رو انجام میده که هیچ اسپیرزی حاضر به انجامش نیست، اون یک گوهر قراردادی رو میبلعه. اما ژانگ پینگ خودشو به یک هیولای وحشتناک مقید نمیکنه... بلکه با خودش قرارداد میبنده و هیولای قراردادی خودش میشه! و تنها با همین کار، مهر و موم دنیا باز میشه و توازنش از هم میپاشه. قدرت نامحدود، حضور هیولاهای جهش یافته و دنیاهای موازی ظهور پیدا میکنن... از حالا به بعد هر اتفاقی ممکنه!