آرامش (چهلسالگي)...


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


بفرمایید چن جرعه عشق و آرامش!
کانالی برای رسیدن به خودمون
جایی برای شنیدن حرف دل،
عاشقانه هایی که بر دل آویزونن
کپی با ذکر منبع،نوش جان
@ghasemhalajian
@safar_chehelsalegi کانال سفرنامه های من
https://instagram.com/ghasem_hallajian?igshid=YmMyMTA

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
خدایا!
همین دعاهای این دختر بچه مستجاب بشه، دیگه چیزی نمیخوایم💎🙏

کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
@safar_chehelsalegi


🪻ذهن چطوری مارو مدیریت میکنه؟

مردی شبی را در خانه‌ای روستایی می‌گذراند؛
پنجره‌های اتاق باز نمی‌شد، نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمی‌توانست آن را باز کند!
@chehel_salegi
با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد و سراسر شب را راحت خوابید...صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بود : " او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود! "
افکار از جنس انرژی‌اند و انرژی، کار انجام می‌دهد...

فلورانس اسکاول شین💎


🪴 بغل ؛ مغل ؛ بوغاله (۱۷۷)

یک ) به قول خسرو شکیبایی:
ببین دلخوری، باش!عصبانی هستی، باش!قهری، باش!هرچی میخوای باش ولی حق نداری با من حرف نزنی که .
@chehel_salegi
دو ) آن بهشتی که همه در طلبش معتکف‌اند
منِ کافر همه شب با تو به آغوش کِشَم

#خواجوی_کرمانی

امکان سفرمجازی به جاهای قشنگ دنیا 👇🏻
@safar_chehelsalegi


🪻اگر باید مرا دوست بداری، بگذار تنها به خاطر عشق باشد!
نه به خاطر هیچ چیز دیگر. نگو:  «او را برای لبخندش، نگاهش، یا شیوه لطیف صحبت کردنش دوست دارم، یا اندیشه‌ای که با افکار من هماهنگ است و روزی حس آرامشی دلنشین به من بخشید.»
@chehel_salegi
زیرا این چیزها خودشان، معشوق من، ممکن است تغییر کنند، یا برای تو دگرگون شوند. و عشقی که بر پایه این‌ها ساخته شود، ممکن است ویران شود.مرا برای ترحم نازنینت هم دوست مدار،که اشک‌هایم را پاک می‌کنی. زیرا ممکن است موجودی که زمانی می‌گریست، با گذر زمان فراموش کند گریستن را، و تو عشق خود را از دست دهی.اما مرا برای خود عشق دوست بدار، که برای همیشه بتوانی عاشق بمانی، در ابدیت عشق.
الیزابت بارت براونینگ💎
عکسها: منصور ضابطیان


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🪻رها ؛ رها ؛ رها من !(۲۲۶)

چقدر این قصه تکراری ؛ آرامبخش و زیباست برای روح و جان ما ... چقدر داریم در طول سالها میدویم برای هیچ !
@chehel_salegi

یا فقط جمع میکنیم برای روز مبادایی که مشخص نیست چه زمانی میاد ؟
حلاجیان 💎

بیا باهم بریم گردش و طبیعت گردی 👇
@safar_chehelsalegi


🪻علت خیلی از دعواهای زن و شوهرها!

آدمیزاد دوست دارد دیده شود. یکی باشد که حواسش به او هست. دوست دارد برای یکی مهم باشد. یکی اهمیت بدهد به او!
@chehel_salegi
یکی که وقتی صدایش کرد یا وقتی به او نیاز داشت، بشنود. بیاید به کمکش! آدمیزاد دوست دارد مطمئن شود که برای یکی، نفر اول است. بودنش اهمیت دارد. دیده می‌شود و تایید هم! شاید اگر اینها حل می‌شدند، دعوای زن و شوهری اصلا نایاب بود. وجود نداشت.💎
لینک مرتبط 👇
https://t.me/chehel_salegi/14825


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🪻رها ؛ رها ؛ رها من !(۲۲۵)

هم میشه از نظر مزه پرانی و نوع گفتمان ؛ این چن ثانیه رو دید و لذت برد ....
@chehel_salegi
هم میتونیم از منظر روانشناسی و مشاوره بشنویم و کیف کنیم و یاد بگیریم .

حلاجیان 💎

بیا باهم بریم گردش و طبیعت گردی 👇
@safar_chehelsalegi


🪻 بازخوردهای پیامک صبح شمبه(۴)

لینک پیام اینهفته 👇
https://t.me/chehel_salegi/31698

نیست چون دسترسی تارخ زیبات ببوسم
می‌شوم در گذرت خاک که تا پات ببوسم
بوسه خواهم ز تو امروز دهی وعده فردا
کو من دل شده را عمر که فردات ببوسم؟
...............................
الهی که زندگی و عشق و بوسه بر جوانان سهل گردد
امین🙏
..................................
سلام‌و درود.
در دایره ی بوسه بودن....

خدایا اقای حلاجیان ما را با تنی سالم و دلی شاد همواره در این دایره قرار ده.
الهی آمین
.........................................
درود و سپاس قاسم جان
آمین برای هممون
با آرزوی هفته‌ای ناب و بدون تعطیلی😁
......................................
می بوسمت ...
اگر چه...
حال دلم با بوسه آرام نمیشود...
دیوانه میخواهمت ...
سرمست ...
عاشق...رسوا...
مشتاق ِ آغوش...
کنار عطر ِ خوش ِ بی تابی...

#آزاده_کج_کلاه
@chehel_salegi
..................................
سلام حلاج جان
صبح شمبت بخیر ،ممنون بابت پیام قشنگت
به قول حضرت مولانا
"گرچه من خود ز عدم دل‌خوش و خندان زادم
عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن"
......................................
ذره ذره وجودم . . .
به یه بغلِ محکم از تو احتیاج داره❤️

درود شنبه ات گوارا و دلنشین
..................................
سلام صبح شبتون بخیررر
دیگه کار داره به فیلم میرسه ها❤️❤️❤️
دلم امنیت روانی خواست
......................................
درود قاسم جان
روزت بخیر و شادی
امیدوارم هفته جذاب و پر تلاشی پیش رو داشته باشی

همواره بدرخشی
شادزی و مهر افزون❤️
......................................
به روال همیشه عالی و کم نظیر
بوسه شش ثانیه ای به روح و روان وطبع شما باشه💋💋💋💚💚🙏🙏
............................................


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🪴 به پیشواز پیامک صبح شمبه (۴۳۴)

یک ) قشنگ ترین کادوی ولنتاین یعنی:
هنوز جُفت هَمیم دلبر! ❤️

دو ) دستی شو مرا بگیر... لبی شو مرا ببوس
دلی شو مرا بخواه...
بگذار #عشق؛ نامِ دیگرِ تو باشد

محمد عباسی💎
..................................................
الهی که زندگی بر وفق مرادمون باشه 🙏

دوستدارتون : حلاجیان 💎


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🪻کلیپی برای عصر جمعه های سی سال پیش !

خیلی از ماها دوس داشتیم زود بزرگ‌ شیم..... توی بازی هامون هم همیشه نقش بزرگترها رو میخواستیم بازی کنیم
@chehel_salegi
ما چی میدونستیم که .....💎

عاشقان طبیعتگردی اینجان 👇
@safar_chehelsalegi


🪻چقدر حرص و جوش بیخود خوردیم قبل چهل سالگی!

به خانه که آمدم دیدم دوتا فنجان که مثلا جایی در کابینت گذاشته‌ام ویژه میهمان را برداشته‌اند و احتمالا شیرکاکائو و کیک می‌خواسته‌اند با لذت بیشتر بخورند. یاد تمام وقتهایی افتادم که نگران لب‌پر شدن یا ناقص شدن سرویس چینی‌ام بودم. کوچکتر که بودند.
@chehel_salegi
حیف خودمان بود که حرص بیخود خوردیم.
مگر خودمان مهمان نیستیم که ظروف بهترمان را با وسواس نگه داریم و محروم شویم از لذت؟ اگر برگردم به آنروزها، تماما زندگی‌ام را مصرف می‌کنم و چیزی برای حیف است و برای بعدا نمی‌گذارم. در واقع اگر درست ببینیم هر روز زندگی، همان بعدا است. همان مبادا ست.

#محبوبه_احمدی (@mahmadi_b )


🪻برای یک میلیون تومن وام !

در مسیر ثابتِ یک‌ساعت رفت و یک‌ساعت برگشت روزانهٔ مترو به تدریج چند چهره را مکرر می‌بینی و تغییر احوالشان از برق نگاه و زبان چهره و بدنشان به چشمت می‌آید. نگاه‌ها و لبخندهایی که چند باره تبادل می‌شود، به تدریج آن‌ها را از غریبه به آشنا بدل می‌کند، بدون این‌که کلمه‌ای حرف زده باشید و هیچ از زندگیِ قبل و بعد از حضورشان در واگن بدانی.

@chehel_salegi
از پریروز، شنیدن ناخواستهٔ مکالمهٔ تلفنی یکی از این غریبه‌های آشنا که کنارم نشسته بود - مردی لاغر و حدودا سی‌ساله - مدام در ذهنم زیرنویس می‌شود: «علی! اگه بشه یه میلیون وام جور کنی برای مامان یه دست لباس گرم بگیریم خیلی لطفه. روزی ۱۲ ساعت دست‌فروشی در هوای سرد بدون لباس گرم در این سن‌ سختشه». 
چطور می‌توان از هر تلاش جمعی برای هر میزان بهبودِ عملیِ حکمرانی و عادلانه‌تر شدن ترتیبات نهادی در جامعه‌مان برای کمی آسان‌تر شدن زندگیِ امثال این مادر و‌ هم‌وطنانِ محروم‌تر از او تن زد؟ 

حمید رضا جلایی‌پور 💎

شیفتگان سفر و گردشگری اینجان👇
@safar_chehelsalegi


🪻چند روایت نامعتبر درباره‌ی عشق!

یک/ دوباتن معتقد است ما چیزهای مختلفی را با عشق اشتباه می‌گیریم، مثلا هیجان اولیه. او معتقد است تنها چیزی که عیار راستین علاقه را نشان می‌دهد، داور بی‌رحمی به نام زمان است. اما آیا آقای دوباتن هم در جامعه‌ی کوتاه‌مدتی مثل ما زندگی می‌کرده؟ در یک دوران پسافاجعه‌ی همیشگی، بدون زمانی برای ترمیم روان؟ شک دارم.

دو/ هم‌نسل‌های من به طرز ناشیانه‌ای عمرشان را صرف جستجوی عشقی شبیه رمان‌های نوجوانی خود کرده‌اند. بر ما و آن‌ها ببخشایید که عشق را مقدس و کامل می‌خواهند. حالا در آستانه‌ی میانسالی بدون تجربه‌ی رابطه‌ای عاشقانه این را فهمیده‌ام عشق جایی رخ می‌دهد که نیازهایت انکار نمی‌شود، و می‌توانی نسخه‌ی ضعیف خودت را نشان بدهی و خیالت راحت باشد آسیب نمی‌بینی. فهمیده‌ام عشق فقط در اهمیت‌داشتن و اهمیت‌دادن رخ می‌دهد. بقیه‌اش خیالات شاعران خیالباف است.
@chehel_salegi
سه/ طبیعتا به کنسل‌کن‌های اینستا و پرنسس‌صداکن‌های توییتر و مغزهای خالی و حماقت مفرط بلاگرهای ابله کاری ندارم. همین‌طور به روایت‌های هنری عشق فارسی که هنوز به شکلی عجیب در تلاشند عشق و تن را منفک کنند. این‌جا فقط می‌خواهم یادآوری کنم مهم است در خانواده عشق را یاد بگیریم، حواسمان باشد بچه‌ها تماشایمان می‌کنند. مهم است در جامعه، دنبال برنده‌شدن در جنگ بیهوده‌ی سهم علاقه نباشیم. و مهم است برای نیازهای طبیعی، پای عشق بدبخت را وسط نکشیم.

چهار/ زیاد شد و چه حرف‌های بیهوده‌ای... عزیزانم به هر مناسبتی که شد ببوسید و بوسیده شوید. برای برنده‌نشدن مرگ‌پرستان لازم است زندگی کنید و سیاهی روزمره‌ی این کشور غارت‌شده را انکار کنید. و به حرف‌های من و بقیه هم توجه نکنید، زیرا همان‌طور که مولانا گفت: درس عشق در دفتر نباشد. از معشوق ناامید باش اما از عشق نه. عشق عاقبت ما را نجات خواهدداد. شاید هم بدبختمان کند، نمی‌دانم. به هر حال که بدبختیم، بهتر نیست به پای کسی باشد که بوسیدنش پروانه‌ها را در رگ‌ها می‌رقصاند؟

پنج/ عشق؟ فکر کنم مثل خوابی است که یک لال می‌بیند. هر تلاشی برای توصیفش بیهوده است. اما امیدوارم در این زمانه‌ی جنون و بلا قلبت گرم و سرخ بتپد.
همین.
#حمیدسلیمی 💎
کانالهایی برای درک حس آرامش👇🏻
@chehel_salegi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
@safar_chehelsalegi


🪻هنرِ خرج کردن !

احسان عبدی پور ظرف ۷۸ ثانیه از چیزی میگه که خیلی از ماها بلد نیستیم ... ما معمولا دنبال بدست آوردن پول هستیم که ارزشمند و قابل تامله
@chehel_salegi
اما بعدش هم مهمه : چطوری خرجش کنیم که رضایت ما رو در پی داشته باشه ؟
حلاجیان 💎
از صاحب همین قلم و صدا ؛ قبلا هم براتون مطلب گذاشته بودم 👇🏻
https://t.me/chehel_salegi/17554
https://t.me/chehel_salegi/17540
https://t.me/chehel_salegi/17321
https://t.me/chehel_salegi/17678
https://t.me/chehel_salegi/17601
https://t.me/chehel_salegi/17562


روز عشق را به کسی که «سوادِ عشق‌ورزی» دارد تبریک می‌گویم. بدون توجه به اینکه الان معشوقِ کسی است یا نه....قصه‌ها و حکایت‌های عاشقانه‌ی ما، به‌طور‌معمول، به مرحله‌ی اول عاشقی یعنی به «وصال» می‌پردازند. لابد دراماتیک‌تر است. همین «وصال» هم اغلب محقق نمی‌شود. فرهاد ‌می‌میرد، کَرَم به آسلی می‌رسد اما از طلسم بی‌خبر است و در روز عروسی آتش می‌گیرد و غیره. مرحله‌ی اول، یعنی آشنایی و تصاحب، موضوع اکثر عاشقانه‌های ماست و کمتر به مرحله‌ی «عشق‌ورزی» رسیدیم.
@chehel_salegi
چنان سرگرم تصاحبیم، که وقتی به چنگ آمد، بازی تمام می‌شود. چالشی باقی نمی‌ماند. زوال درست از لحظه‌ی وصال آغاز می‌شود. ضعف عمده‌ی ما، مرحله‌ی نگهداری است. محافظت از عشق را نمی‌دانیم و برای همین، حتی بعید است عشق را فهمیده باشیم. نادر ابراهیمی می‌گفت عشق مثل جامِ بلور است و گه‌گاه باید آن را برق انداخت.

#معین_دهاز 💎
چن تا مطلب عالی در مورد ولنتاین:
https://t.me/chehel_salegi/4079
https://t.me/chehel_salegi/472
https://t.me/chehel_salegi/8298
https://t.me/chehel_salegi/11640


Репост из: سفرنامه های قاسم حلاجیان و دوستان
اگر کسی باشد که زندگی‌اش افسانه‌ای‌تر از ثروتمند ترین مرد جهان، ایلان ماسک، باشد، بدون شک مادر او، مِی ماسک هست . مِی ماسک سه میلیاردر بزرگ کرده: پسر بزرگش موشک‌ می‌سازد و تسلا را بنیان‌گذاری کرده و ثروتمندترین مرد جهان شده.پسر دومش که بیش از یک میلیارد دلار دارایی دارد، صاحب زنجیره‌ای از فروشگاه‌های مواد غذاییه.
@chehel_salegi
دختر کوچک‌ترش وارد هالیوود شده و شرکت فیلم‌سازی خود را تأسیس کرده. این زن ۷۶ ساله به عنوان ثروتمندترین مادر جهان شناخته می‌شود ،اما این عنوان کمترین نشان زندگی اوست .مِی ماسک در آفریقای جنوبی به دنیا آمد، او در ۲۲ سالگی ازدواج کرد و به مدت ۹ سال خشونت خانگی را تحمل کرد.

در ۳۱ سالگی با هیچ چیز خانه را ترک کرد و تصمیم گرفت سه فرزندش را به تنهایی بزرگ کند.در ۴۰ سالگی دو مدرک فوق لیسانس و یک دکترا گرفت. در ۵۰ سالگی دوباره به عنوان مدل به دنیای مد بازگشت .در ۶۹ سالگی به عنوان سخنگوی یک برند آرایشی بر روی صفحه‌نمایش‌های بزرگ میدان تایمز ظاهر شد در ۷۲ سالگی کتابی درباره تجربیات افسانه‌ای زندگی‌اش نوشت 💎

اینجا همه عاشق سفر هستن 👇
‌‎‌‌‌‎‌
@safar_chehelsalegi


🪻«نداری» شده لباسِ تنِ همگی!

راننده اسنپی که ساعت ۱۰:۳۰ شب، بعد از تمام شدن آخرین جلسه کلاس، با او همراه شدم؛ زن پابه‌سن‌گذاشته‌ی خوش‌رو و مهربانی است. می‌پرسد این ساعت از محلِ کار برمی‌گردم. جواب می‌دهم که کلاس داشتم و همه ما باید ارائه می‌دادیم و برای همین به‌درازا کشید. می‌گوید خسته نباشی مامان‌جان. خوشم می‌آید. توی آن ساعت، مسیر پرترافیک نیست. نیم‌ساعته باید برسیم. مثل هر مکالمه در این روزها و همه روزهای قبل از این، می‌رسد به قیمت دلار و دغدغه معیشتی و ناامیدی از آینده و شکلِ کریه بلاتکلیفی و استیصال که چشم‌درچشم ما دهن‌کجی می‌کند.

این صحبت شاید در حد ۳-۴ دقیقه طول می‌کشد. بعد بدون هیچ مقدمه‌ای، زن با لحن مادرانه‌ای برایم توضیح می‌دهد که چطور می‌شود توی یک ماه از یک مرغ یخی استفاده کنم تا لازم نباشد گوشت بخرم: توی ماکارانی لازم نیست گوشت‌چرخ‌کرده بریزی حتما. مرغ رو ریزریز کن مامان جان. من ۷-۸ ماهه که توی قرمه‌سبزی هم مرغ می‌ریزم. ناگت گرونه. به جاش همین مرغ رو فیله کن، آرد و تخم‌مرغ بزن. کم درست کن. گوجه و پیازش رو زیاد کن عوضش.
بعد دوباره همان‌طور مادرانه و دلسوزانه می‌گوید، حالا آدم گوشت هم نخوره یه مدت چیزی نمی‌شه. مرغ بخورید به‌جاش مامان جان.
@chehel_salegi
من از این مهربانی خوشم آمده، اما نمی‌فهمم چرا دارد از درست‌کردن غذا با یک مرغ در طول یک ماه می‌گوید. حرفش که تمام می‌شود، می‌گوید مامان جان، همه این‌ها رو به خانمی هم که قبل از شما از بیمارستان سوارش کردم، گفتم.
بهم گفت حدود یک ساله که رنگِ گوشت رو ندیدیم. بهش گفتم عیبی نداره مامان جان. همه‌مون این‌طوری شدیم. براش همه اینا رو گفتم. گفتم مرغ رو قشنگ تیکه‌تیکه کنی، هر دفعه می‌تونی یه چیزی بپزی که بچه‌ت هم خوشش بیاد. الان برای شما هم گفتم. چه می‌شه کرد.

برای من می‌گوید و احتمالا برای زنِ جوان بعدی که سوار ماشین قدیمی‌اش می‌شود.

من چیزی نگفته‌ام از خودم. نه گفته‌ام که «حالا خداروشکر چیزی هست که می‌خوریم» و نه به‌دروغ گفته‌ام که «نداریم». زن اما احتمالا بعد از دیدنِ این همه آدم، فهمیده که « برای همین برای کم‌کردن این رنج، نسخه پختن چندجور غذا با مرغ را برای همه شرح می‌دهد.

من دارم به نظر ۴ استادی که درباره پروژه‌مان حرف زده‌اند، فکر می‌کنم. زن راننده دارد با تلاشی کوچک، غم «نداری» مسافرش را تلطیف می‌کند؛ با «عیبی‌نداره مامان جان» گفتن‌ها و دستورِ پخت چندغذا با مرغِ یخی تنظیم بازاری.

شرمم می‌آید از خودم. می‌خواهم روسری را بکشم روی صورتم و طوری فرو بروم توی صندلی پشت ماشین که دیده نشوم؛ که زن از توی آینه من را نبیند که دارم از کلاس برمی‌گردم و دغدغه‌ام در آن ساعت، هیچ نسبتی با او و آدم‌های شبیه به او ندارد که تا آن ساعت کار می‌کنند.

محکمه‌ای اگر باشد،
هر کدام از ما چیزهایی زیادی داریم که آن را روی دست بگیریم و ببریم. از پرواز شماره ۱۷۵ گرفته تا گلوله‌ها و قرص‌‌های اعصاب، از رقم‌های اختلاسی که تیتر روزنامه‌ها شدند تا عزتی که هر بار اینجا خدشه‌دار می‌شود و...؛ من اما دیشب را می‌گذارم روی دست‌هایم و می‌برم. می‌گویم شبِ ۲۳ بهمن بود. من بابت مهربانی زن راننده‌ای -که به‌خاطر درد زانو مجبور بود شب‌های کم‌ترافیک را برای کارکردن انتخاب کند و می‌گفت آخرین باری را که گوشت خورده‌اند یادش نمی‌آیند- از خودم و همه‌چیز منزجر شدم.

فاطمه بهروز فخر 💎
کانالی برای عاشقان سفر و گردشگری
@safar_chehelsalegi


🪻بازنده‌ها باهمن ؛ برنده ها تنهان(۶)

مصاحبه عالی بهزاد عمرانی با بابک چمن‌آرا ( مدیر فروشگاه موزیک بتهوون):
داستان شیش دهه اداره فروشگاه بتهوون
فوت بابا و عمو دو باخت بزرگ‌ من بود تا الان و من بعد از اینا سر سفره عید هیچکسی رو ندارم
@chehel_salegi
هنگام مهاجرت به خارج و گرفتاری ؛ دوستان من ؛ زیر پای من رو خالی کردن
...........‌...........................
میشه سه بار با فاصله زمانی و گوش و هوش متفاوت این مصاحبه رو شنید و کلی ایده و امید گرفت از تلاش دو سه نسل از هموطنان مون برای رشد و تعالی فردی 💎
نووووش « جان و دل و روح» مون !
اگه دوس داشتین گاهی به کانال سفرنامه هام هم سری بزنین 👇🏻
@safar_chehelsalegi


همه ما از این آدمها در زندگی‌مان داریم آدم‌هایی که الکی و تکراری حالتان را می‌پرسند که آخرِ تلفن آدرسِ فلان جا و تلفنِ فلان دوست را می‌گیرند و خلاصه دلیلِ الو گفتنشان؛ خودِ خودت نیستی. اما من عاشقِ آن‌هایی هستم که شاید ماهی یکبار، اسمشان روی موبایلت می‌افتد، اما وقتی اسمش را روی صفحه تلفنت می‌بینی «خیالت از زندگی»
جمع می‌شود!
@chehel_salegi
آن‌هایی که: عمقشان با تو معلوم است. آن‌هایی که قرار نیست بابتِ احوال نپرسیدن‌ها سوال پیچت کنند، آن‌هایی‌که وقتی بعد از هر چندوقت که باشد وقتی می‌گویی الو این را نمی‌شنوی: نباید یه حالی بپرسی...آن‌ها می‌گویند: «گفتم حالت رو بپرسم»

صابر ابر💎


بعضی موقع‌ ها باید ایستاد، یه نگاه به دور و بر انداخت، شاید دیگر برنده شدن توی همه ‌ی مسابقه‌ ها ارزش‌ اش را لااقل برای خودت از دست داده باشد. شاید سرعت‌ ات از حدش گذشته باشد. شاید بفهمی که برای هیچ و پوچ داری سرعت می‌گیری. شاید بفهمی که زندگی کوتاه ‌تر از آنی‌ ست که تمامش را در مسابقه بگذرانی.

بعضی لحظه‌ های زندگی را باید مزه مزه کرد، حتی تلخی‌ هایش را؛ بعضی‌ها را باید آهسته، آهسته تجربه کرد...


آهستگی #ميلان_كوندرا 💎

Показано 20 последних публикаций.