Репост из: یک مماس نوشت
گاهی هم آدم به انتهای خودش میرسد، و اینطور هم نیست که دانسته باشیش و خودت را برایش از قبل آماده کرده باشی، که سربالایی را بالا میروی و ناگهان بعدش دیگر هیچ چیزی نیست، جاده به انتهای خودش رسیده است و دیگر جایی برای رفتن نمانده است، و این از آن چیزهایست که همیشه میدانستی که روزی اتفاق میوفتند ولی هیچگاه باورت نبود که اتفاق بیوفتند و ناگهان واقع میشوند و بعد از آن تنها سکوتی طولانی میماند و دیگر هیچ چیز دیگری
@Momas1
@Momas1