شب که میشود بیشتر از هرچیزی به تو فکر میکنم، شب ها خصوصی ترند و تو، خصوصی ترین بخش زندگی من هستی. شب ها که صدای نفس هایت گوش مرا پر نمیکنند و توی چشم هات زل نمیزنم، به تو فکر میکنم. به بوسیدن مژه هات، به فشردن دستت، به صدای زمزمه هات، وقتی میگویی دوستت دارم، به اینکه تو بی من چه میکنی؟ به پوست من هم فکر میکنی؟ یا به موهام؟ به خنده هام هم فکر میکنی؟ دلت برای بوسیدنم هم تنگ میشود؟ دلت برای ذوق کردنم برای بره های کوچک شاد تنگ میشود؟ تو هم شب ها، دوست داری با من توی گندم زار بدوی؟ هر شب... به ستاره ها زل میزنم و به این فکر میکنم که تو هم به همین ستاره ها زل زده ای؟ به اینکه تو هم دلت با ماه کامل میگیرد؟ به اینکه تو هم دوست داری اشک هام را پاک کنی؟ دوست داری تمام خیابان را باران پر کند؟ به اینکه آغوش خالی ات بوی مرا نمیدهد. به تو، به تو و به تو... فکر میکنم..
متن از کانالِ @se7enhells
@cafeparagraph_mag
متن از کانالِ @se7enhells
@cafeparagraph_mag