دانشجوی انصرافی پزشکی بود، عشقِ رنگ و نقاشی ، قلمو رو روی بوم نقاشی به رقص درآورد و مکث کرد؛ دستشو برد بین موهای پرکلاغیش، نفسش رو حبس کرد...
نگاهم کرد و بالاخره نفسش کشید
-کسی تو زندگیت هست؟
اومدم جواب بدم که ادامه داد...
-نذار کسی دلتو ببره، میدونی چی میگم؟
نذار کسی تمام زندگیت بشه، نذار عاشق بشی.یهو میره تو میمونی و خاطراتش!
تو میمونی و اشکهای یواشکی بین خنده های بلند، تو میمونی و یک خیابون شلوغ که دیگه نمیتونی ازش رد بشی!
نذار بیاد که اگه موندگار بشه، اگه دلت و ببره، اگه دل بلرزه، زندگیت تمومه...
مُردن از عشق شبیه مردن با سیل و زلزله نیست، شبیه سکته قلبی نیست، شبیه تصادف نیست
مُردن برای دل هر روز مُردنه! هر ثانیه مُردنه. تو نمیفهمی من چی میگم ، تو هنوز نمردی...
#دآلمیم
نگاهم کرد و بالاخره نفسش کشید
-کسی تو زندگیت هست؟
اومدم جواب بدم که ادامه داد...
-نذار کسی دلتو ببره، میدونی چی میگم؟
نذار کسی تمام زندگیت بشه، نذار عاشق بشی.یهو میره تو میمونی و خاطراتش!
تو میمونی و اشکهای یواشکی بین خنده های بلند، تو میمونی و یک خیابون شلوغ که دیگه نمیتونی ازش رد بشی!
نذار بیاد که اگه موندگار بشه، اگه دلت و ببره، اگه دل بلرزه، زندگیت تمومه...
مُردن از عشق شبیه مردن با سیل و زلزله نیست، شبیه سکته قلبی نیست، شبیه تصادف نیست
مُردن برای دل هر روز مُردنه! هر ثانیه مُردنه. تو نمیفهمی من چی میگم ، تو هنوز نمردی...
#دآلمیم