🗿مشکل اصلی اصلاحات، اصلاحطلبی است!
✍️ شروع به کار مجلس یازدهم و پیشبینی حضور رئیس جمهور اصولگرا در ساختمان خیابان پاستور در سال ۱۴۰۰ و اختلافاتی که در درون اصلاح طلبان بوجود آمده باعث شده عدهای طرح بازسازی اصلاحات را پیشنهاد کنند.
✍️ این عده که عمدتا به جناح چپ و رادیکال اصلاحطلبان تعلق دارند در تحولات داخلی این جریان در دهه ۹۰ هجری شمسی به حاشیه رانده شدند. حالا آنها فضا را برای تقویت خود در درون جبهه اصلاحات و دور کردن آن از محافظه کاری و تضعیف رویکرد دولت محور مساعد دیدهاند. اظهارات اخیر سعید حجاریان، غلامرضا جواد کاشی و علیرضا علویتبار در این خصوص روشنگر است.
✍️ اما جدا از انگیزهها و اهداف این افراد حرکت آنها بختی برای موفقیت در درون و بیرون جبهه اصلاحات ندارد. علت اولیه، همراهی آنها با جریان مسلط و میانه اصلاح طلبان به رهبری سید محمد خاتمی در دهه اخیر در تمامی بزنگاههای سیاسی است.
✍️ آنها تا کنون پذیرفته اند اصلاحات به قول حجاریان در چارچوب بین العباسین (عباس عبدی و عباس دوزدوزانی دو نماد رادیکال و محافظه کار اصلاحات در دهه 70) حرکت کند. در این پارادایم اصلاحات قابلیت عبور از دولت-محوری و رویکرد تلفیقی (از بالا با پایین و از پایین به بالا به صورت توامان) را ندارد.
✍️ مشکل دیگر نوع نگاه به رهبری خاتمی است. افراد یادشده و عقبه اجتماعی آنها اهل عبور از خاتمی و یا به چالش طلبیدن هژمونی او نبوده و نیستند. خاتمی دهه هفتاد و هشتاد تا حدودی با نگاه تحول خواهانه آنها هماهنگ بود اما خاتمی دهه ۹۰ در نقطه مقابل آنها قرار دارد. پاکسازی اصلاحات از عناصر منفعت طلب و واداده با رهبری خاتمی ممکن نیست.
✍️ تا وقتی خاتمی رهبر مطلق العنان و تعیین کننده اصلی نهادهای تصمیمگیری اصلاحات است امثال محمدرضا عارف و کارگزاران سازندگی قابل حذف و یا حاشیه نشین شدن در اصلاحات نیستند.
✍️ دیگر مانع این افراد حضور چهرههایی چون بهزاد نبوی است که در سالیان اخیر محافظهکاریش تشدید شده و با اتخاذ مواضع آوانگارد از سوی اصلاحطلبان که منجر به فاصله گیری و تنش با نهاد ولایت فقیه میشود، مقاومت میکند.
✍️ اما تنگنای اصلی که این افراد و دیگر مدافعان اصلاحطلبی و یا کسانی که هنوز به وجود ظرفیت هایی در قانون اساسی دلخوش هستند، نادیده می گیرند، سترونی رفورم (اصلاحطلبی) در ساختار قدرت حقوقی و حقیقی جمهوری اسلامی است.
✍️ انسداد ساختاری در کنار تصمیم خامنهای در ایستادگی در برابر تغییرات و سرکوب خونین و گسترده اعتراضات و منسجمتر کردن نظام با میدان داری جناح بازها، اصلاحات را با امتناع ساختاری مواجه ساختهاست.
✍️ بنابراین اگر هدف واقعا گذار به دمکراسی و توسعه سیاسی ولو در رویکردی مرحلهای است، عبور از اصلاحطلبی به اصلاحات ساختاری، اصلاح انقلابی و گذار انقلابی آرام اجتناب ناپذیر است وگرنه حاصل کار جز گره بر باد زدن نخواهد بود.
@bayanmedianetwork
https://t.me/IranianRepublic/17236
✍️ شروع به کار مجلس یازدهم و پیشبینی حضور رئیس جمهور اصولگرا در ساختمان خیابان پاستور در سال ۱۴۰۰ و اختلافاتی که در درون اصلاح طلبان بوجود آمده باعث شده عدهای طرح بازسازی اصلاحات را پیشنهاد کنند.
✍️ این عده که عمدتا به جناح چپ و رادیکال اصلاحطلبان تعلق دارند در تحولات داخلی این جریان در دهه ۹۰ هجری شمسی به حاشیه رانده شدند. حالا آنها فضا را برای تقویت خود در درون جبهه اصلاحات و دور کردن آن از محافظه کاری و تضعیف رویکرد دولت محور مساعد دیدهاند. اظهارات اخیر سعید حجاریان، غلامرضا جواد کاشی و علیرضا علویتبار در این خصوص روشنگر است.
✍️ اما جدا از انگیزهها و اهداف این افراد حرکت آنها بختی برای موفقیت در درون و بیرون جبهه اصلاحات ندارد. علت اولیه، همراهی آنها با جریان مسلط و میانه اصلاح طلبان به رهبری سید محمد خاتمی در دهه اخیر در تمامی بزنگاههای سیاسی است.
✍️ آنها تا کنون پذیرفته اند اصلاحات به قول حجاریان در چارچوب بین العباسین (عباس عبدی و عباس دوزدوزانی دو نماد رادیکال و محافظه کار اصلاحات در دهه 70) حرکت کند. در این پارادایم اصلاحات قابلیت عبور از دولت-محوری و رویکرد تلفیقی (از بالا با پایین و از پایین به بالا به صورت توامان) را ندارد.
✍️ مشکل دیگر نوع نگاه به رهبری خاتمی است. افراد یادشده و عقبه اجتماعی آنها اهل عبور از خاتمی و یا به چالش طلبیدن هژمونی او نبوده و نیستند. خاتمی دهه هفتاد و هشتاد تا حدودی با نگاه تحول خواهانه آنها هماهنگ بود اما خاتمی دهه ۹۰ در نقطه مقابل آنها قرار دارد. پاکسازی اصلاحات از عناصر منفعت طلب و واداده با رهبری خاتمی ممکن نیست.
✍️ تا وقتی خاتمی رهبر مطلق العنان و تعیین کننده اصلی نهادهای تصمیمگیری اصلاحات است امثال محمدرضا عارف و کارگزاران سازندگی قابل حذف و یا حاشیه نشین شدن در اصلاحات نیستند.
✍️ دیگر مانع این افراد حضور چهرههایی چون بهزاد نبوی است که در سالیان اخیر محافظهکاریش تشدید شده و با اتخاذ مواضع آوانگارد از سوی اصلاحطلبان که منجر به فاصله گیری و تنش با نهاد ولایت فقیه میشود، مقاومت میکند.
✍️ اما تنگنای اصلی که این افراد و دیگر مدافعان اصلاحطلبی و یا کسانی که هنوز به وجود ظرفیت هایی در قانون اساسی دلخوش هستند، نادیده می گیرند، سترونی رفورم (اصلاحطلبی) در ساختار قدرت حقوقی و حقیقی جمهوری اسلامی است.
✍️ انسداد ساختاری در کنار تصمیم خامنهای در ایستادگی در برابر تغییرات و سرکوب خونین و گسترده اعتراضات و منسجمتر کردن نظام با میدان داری جناح بازها، اصلاحات را با امتناع ساختاری مواجه ساختهاست.
✍️ بنابراین اگر هدف واقعا گذار به دمکراسی و توسعه سیاسی ولو در رویکردی مرحلهای است، عبور از اصلاحطلبی به اصلاحات ساختاری، اصلاح انقلابی و گذار انقلابی آرام اجتناب ناپذیر است وگرنه حاصل کار جز گره بر باد زدن نخواهد بود.
@bayanmedianetwork
https://t.me/IranianRepublic/17236