Репост из: Неизвестно
📝📝📝کشور و مردم را به خلٱ پرتاب نکنیم!
(نقدی بر "خاتمی رفت" محمدجواد اکبرین)
✍️ رضا کیانی
✅بسیاری از اصلاحطلبان پیشرو ضمن انتقادهای اصولی و قابلتٱمل خود به وضعیت کنونی اصلاحات، شخص سیدمحمد خاتمی را دارای ویژگیهایی میدانند که او را در شرایط کنونی در موقعیت و جایگاهی بیبدیل و فراتر از مجموعهی اصلاحطلبان قرار دادهاست.
✅بدون شک یکی از این ویژگیها، نگاه بسیار انسانی، همهجانبه، و آیندهنگر خاتمیاست که از همان خرداد ۷۶ تا دستکم خرداد ۹۶، باعث اقبال اکثریت مردم صلحجو و مداراگر ایران به ایشان شدهاست.
✅راه خاتمی و آنچه او میگوید و مینمایاند، در شرایط بسیار ملتهب و بحرانی کنونی که عصبیت، ناامیدی؛ و انواع شکافها، تنشها، و دشمنیها جامعه را دربرگرفتهاست نهتنها تمام نشده، بلکه پیش و بیش از همیشه میتواند بهکارآید.
✅خاتمی همچنین بارها اعلام کرده که مخالف هرگونه دیکتاتوری و استبداد است. او در دو نوبت سخنرانیاش پس از اتفاقات ناگوار آبانماه، باز هم بر این امر تٱکید کرده و بهصراحت از خشونت و سرکوب انتقاد کردهاست.
✅آن ده روز از آبانماه که ایران را لرزاند البته در نگاه اول بیانگر نارضایتی و اعتراض شدید مردم، بهویژه جوانان و محرومان جامعه است و بدون تردید باید از آن درسها گرفتهشود. اما در عمق خود حاوی معماهاییاست که درک و حل آنها نیاز به زمان و تٱمل بسیار بیشتری دارد. جدا از بیتدبیری و وقتناشناسی عجیب روحانی و مشاورانش، تلاش تندروان جناح راست برای دمیدن بر آتش اعتراضها و برنامهریزی آنها برای بهزیرکشیدن دولت روحانی از مهمترین این نکات قابلتٱمل است.
واقعیت آن است که این تلاش و برنامهریزی ظاهرٱ گسترده، با موضعگیری بهموقع مقام رهبری عقیم ماند و کشور از افتادن در گرداب تنشهای سهمگین که میتوانست از تاک و تاکنشان اثری برجای نگذارد رهایی یافت.
✅خاتمی در سخنانش با ایثارگران، ضمن بیان تفصیلی و مکرر دردهای مزمن جامعه و حکومت و تٱکید بر حق مردم؛ در جایی نیز به نقش مۇثر رهبر در ناکام ماندن نقشهی خطرناک برخیها در درون حاکمیت اشاره کرد.
✅آیا چنین نظری، که هیچیک از ایدهها و نظرات دائمی و اصولی خاتمی در مورد دموکراسی، جمهوریت، و حق مردم بر حکومت را زیر سۇال نمیبرد -والبته میتوان به ادبیات و نحوهی بیان آن انتقاد داشت- سزاوار آن است که دوران خاتمی را تمامشده بدانیم و بر تمام ویژگیهای رهاییبخش راه او نقطهی پایان بگذاریم؟
✅عنوان و مضمون نوشتار جناب اکبرین، جدا از قیاس ظاهری بسیار معالفارق و غیرمنصفانهی آن، در درون خود نیز حاوی نکات نادرستیاست. ایشان حتمٱ میداند که:
شاه رفت، چون "مردمیترین انقلاب" در جریان بود. انقلابی که او را وادار به رفتن کرد.
شاه رفت، چون خمینی در راه بود و تمام ایران و ایرانیان او را میخواستند و فرا میخواندند.
شاه رفت، چون میدانست که دورانش مدتهاست تمام شده و باید برود.
و شاه رفت، چون مقدر بود که دیکتاتور برود.
✅بهراستی جناب اکبرین کدامیک از واقعیتهای بالا را در راه و دوران خاتمی دیدهاست که چنین شتابزده و بهفتوای خود، حکم به تکرار کلیشهای و نامربوط تاریخ داده و خاتمی را بدرقه میکند؟
"خاتمی رفت"؟!
بسیار خوب؛ چه کسی قرار است بیاید و میخواهد با جامعهی بسیار متنوع، پیچیده و پرمشکل ما چه بکند؟
کدام "انقلاب" و کدام "خمینی" در راه است؟
✅البته نظر جناب اکبرین در مورد خاتمی نه تازه است و نه ابتکاری. پیش از این و از همان آغاز اصلاحات، بارها کسان دیگری هم، از تمام جناحهای سیاسی و بهویژه از میان تندروان آنها، فتوا به رفتن ایشان داده و هربار آغاز دوران جدیدی را نیز اعلام کردهاند! اما باز هم این خاتمی بود که هرکجا پا گذاشت و سخن گفت دیگران را وادار به تمکین کرد.
بهاین ترتیب، نظر اکثریت مردم و جامعه در مورد خاتمی و هر شخصیت دیگری را با معیار و متر خصوصی برخی تحلیلگران نمیتوان سنجید؛ اما آیا جناب اکبرین که بهسادگی و با یک گردش قلم، دوران خاتمی و راه و منش او را پایان میدهد و راهیاش میسازد، حاضر است دستکم به همان سهم خود و در همان دایرهی تٱثیر و نفوذش بر مخاطبان و در چهارچوب همان فرضیات و نظریههای دور از "خانه"اش، مسئولیت انداختن چندده، چندصد، و یا چندهزار نفر را در خلٱ ناامیدی و بلاتکیفی و تبعات بسیار ناگوار حاصل از آن بپذیرد؟
🆔 @MostafaTajzadeh
(نقدی بر "خاتمی رفت" محمدجواد اکبرین)
✍️ رضا کیانی
✅بسیاری از اصلاحطلبان پیشرو ضمن انتقادهای اصولی و قابلتٱمل خود به وضعیت کنونی اصلاحات، شخص سیدمحمد خاتمی را دارای ویژگیهایی میدانند که او را در شرایط کنونی در موقعیت و جایگاهی بیبدیل و فراتر از مجموعهی اصلاحطلبان قرار دادهاست.
✅بدون شک یکی از این ویژگیها، نگاه بسیار انسانی، همهجانبه، و آیندهنگر خاتمیاست که از همان خرداد ۷۶ تا دستکم خرداد ۹۶، باعث اقبال اکثریت مردم صلحجو و مداراگر ایران به ایشان شدهاست.
✅راه خاتمی و آنچه او میگوید و مینمایاند، در شرایط بسیار ملتهب و بحرانی کنونی که عصبیت، ناامیدی؛ و انواع شکافها، تنشها، و دشمنیها جامعه را دربرگرفتهاست نهتنها تمام نشده، بلکه پیش و بیش از همیشه میتواند بهکارآید.
✅خاتمی همچنین بارها اعلام کرده که مخالف هرگونه دیکتاتوری و استبداد است. او در دو نوبت سخنرانیاش پس از اتفاقات ناگوار آبانماه، باز هم بر این امر تٱکید کرده و بهصراحت از خشونت و سرکوب انتقاد کردهاست.
✅آن ده روز از آبانماه که ایران را لرزاند البته در نگاه اول بیانگر نارضایتی و اعتراض شدید مردم، بهویژه جوانان و محرومان جامعه است و بدون تردید باید از آن درسها گرفتهشود. اما در عمق خود حاوی معماهاییاست که درک و حل آنها نیاز به زمان و تٱمل بسیار بیشتری دارد. جدا از بیتدبیری و وقتناشناسی عجیب روحانی و مشاورانش، تلاش تندروان جناح راست برای دمیدن بر آتش اعتراضها و برنامهریزی آنها برای بهزیرکشیدن دولت روحانی از مهمترین این نکات قابلتٱمل است.
واقعیت آن است که این تلاش و برنامهریزی ظاهرٱ گسترده، با موضعگیری بهموقع مقام رهبری عقیم ماند و کشور از افتادن در گرداب تنشهای سهمگین که میتوانست از تاک و تاکنشان اثری برجای نگذارد رهایی یافت.
✅خاتمی در سخنانش با ایثارگران، ضمن بیان تفصیلی و مکرر دردهای مزمن جامعه و حکومت و تٱکید بر حق مردم؛ در جایی نیز به نقش مۇثر رهبر در ناکام ماندن نقشهی خطرناک برخیها در درون حاکمیت اشاره کرد.
✅آیا چنین نظری، که هیچیک از ایدهها و نظرات دائمی و اصولی خاتمی در مورد دموکراسی، جمهوریت، و حق مردم بر حکومت را زیر سۇال نمیبرد -والبته میتوان به ادبیات و نحوهی بیان آن انتقاد داشت- سزاوار آن است که دوران خاتمی را تمامشده بدانیم و بر تمام ویژگیهای رهاییبخش راه او نقطهی پایان بگذاریم؟
✅عنوان و مضمون نوشتار جناب اکبرین، جدا از قیاس ظاهری بسیار معالفارق و غیرمنصفانهی آن، در درون خود نیز حاوی نکات نادرستیاست. ایشان حتمٱ میداند که:
شاه رفت، چون "مردمیترین انقلاب" در جریان بود. انقلابی که او را وادار به رفتن کرد.
شاه رفت، چون خمینی در راه بود و تمام ایران و ایرانیان او را میخواستند و فرا میخواندند.
شاه رفت، چون میدانست که دورانش مدتهاست تمام شده و باید برود.
و شاه رفت، چون مقدر بود که دیکتاتور برود.
✅بهراستی جناب اکبرین کدامیک از واقعیتهای بالا را در راه و دوران خاتمی دیدهاست که چنین شتابزده و بهفتوای خود، حکم به تکرار کلیشهای و نامربوط تاریخ داده و خاتمی را بدرقه میکند؟
"خاتمی رفت"؟!
بسیار خوب؛ چه کسی قرار است بیاید و میخواهد با جامعهی بسیار متنوع، پیچیده و پرمشکل ما چه بکند؟
کدام "انقلاب" و کدام "خمینی" در راه است؟
✅البته نظر جناب اکبرین در مورد خاتمی نه تازه است و نه ابتکاری. پیش از این و از همان آغاز اصلاحات، بارها کسان دیگری هم، از تمام جناحهای سیاسی و بهویژه از میان تندروان آنها، فتوا به رفتن ایشان داده و هربار آغاز دوران جدیدی را نیز اعلام کردهاند! اما باز هم این خاتمی بود که هرکجا پا گذاشت و سخن گفت دیگران را وادار به تمکین کرد.
بهاین ترتیب، نظر اکثریت مردم و جامعه در مورد خاتمی و هر شخصیت دیگری را با معیار و متر خصوصی برخی تحلیلگران نمیتوان سنجید؛ اما آیا جناب اکبرین که بهسادگی و با یک گردش قلم، دوران خاتمی و راه و منش او را پایان میدهد و راهیاش میسازد، حاضر است دستکم به همان سهم خود و در همان دایرهی تٱثیر و نفوذش بر مخاطبان و در چهارچوب همان فرضیات و نظریههای دور از "خانه"اش، مسئولیت انداختن چندده، چندصد، و یا چندهزار نفر را در خلٱ ناامیدی و بلاتکیفی و تبعات بسیار ناگوار حاصل از آن بپذیرد؟
🆔 @MostafaTajzadeh