اشعار ماندگار


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


ارتباط با ما👈 https://t.me/Reza20122
تعرفه تبلیغات 👈 https://t.me/+UxX9G5A0WT5dAu2J
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر و اشعار بدون عضویت در کانال مورد رضایت ایشان نمی باشد.

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Instagram.com/reza.firouzi9

https://www.instagram.com/reza.firouzi9/?utm_source=qr&igsh=cWFpdGc1bWVvN29w

پیج اینستا گرامی ما
🌸👆
این پیج واقعا محشره از دست ندین🌸


Репост из: «ویڪتور💗‌»
دنیای پروفایل دخترونه رو براتون آوردم ^^
🍒💙 @aks_delbar
دختـرونه➕انگیزشی➕والپیپر فانتزی
🍫💛 @aks_delbar
پروفایل رنگی + عکس گربه + انیمیشن
🍓💜 @aks_delbar


می‌گوید عشق هرکه جان پیش کشد
صد جان و هزار جان عوض بیش کشد

در گوش تو بین عشق چها میگوید
تا گوش کشانت بسوی خویش کشد

#مولانا
- دیوان شمس
- رباعیات
- رباعی شمارهٔ ۸۳۴


هر چند که دیده روی خوب تو ندید
یک گل ز گلستان وصال تو نچید

اما دل سودا زده در مدت عمر
جز وصف جمال تو نه گفت و نه شنید

#ابوسعید_ابوالخیر
- رباعیات
- رباعی شمارهٔ ۳۰۷


گر نه زلفش پی شبیخون است
پس چرا حال دل دگرگون است

درد شیرین دوای فرهاد است
غم لیلی نشاط مجنون است

صبر در چنگ شوق مغلوب است
عقل در کار عشق مفتون است

چون ننالم که تیغ بر فرق است
چون نگریم که بخت وارون است

خون من ریخت قاتلی که به حشر
کشته‌اش از حساب بیرون است

قسمت من ز کارخانهٔ عشق
داغ و دردی که از حد افزون است

می حرام است خاصه در رمضان
جز بر آن لعل لب که میگون است

گر ز دست تو گریه سر نکنم
چه کنم با دلی که پر خون است

تا فروغی غزل‌سرای تو شد
صاحب صد هزار مصمون است

#فروغی_بسطامی
- دیوان اشعار
- غزلیات
- غزل شمارهٔ ۸۷

@AShaarMandgar


@AShaarMandgar

عید نمی‌دهد فَرَح، بی‌نظرِ هلالِ تو
کوس و دُهُل نمی‌چَخَد، بی‌شرفِ دَوالِ تو

من به تو مایل و، تویی هر نَفَسی ملول‌تر
وَه! که خجل نمی‌شود میلِ من از مَلالِ تو

#غزل_مولانا


خورشید و ستارگان و بدرما اوست
بستان و سرای و صحن و صدر ما اوست

هم قبله و هم روزه و صبر ما اوست
عید رمضان و شب قدر ما اوست

#مولانا
- دیوان شمس
- رباعیات
- رباعی شمارهٔ ۲۹۷


آن کس که ترا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند

#مولانا
- دیوان شمس
- رباعیات
- رباعی شمارهٔ ۴۹۱


دل گرسنهٔ عید تو شد چون رمضان
وز عید تو شد شاد و همایون رمضان

وانگه عمل کمان به مو وابسته است
گر مو شود اندیشه نگنجد به میان

#مولانا
- دیوان شمس
- رباعیات
- رباعی شمارهٔ ۱۴۷۱


دی بر سر گور ذله غارت گردم
مر پاکان را جنب زیارت کردم

شکرانهٔ آنکه روزه خوردم رمضان
در عید نماز بی طهارت کردم

#ابوسعید_ابوالخیر
- رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران
- رباعی شمارهٔ ۴۲۱


@AShaarMandgar

بازآ که در فراق تو چشم امیدوار
چون گوش روزه دار بر الله اکبر است

دانی که چون همی‌گذرانیم روزگار
روزی که بی تو می‌گذرد روز محشر است

#سعدی
- غزل ۶۴


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
@AShaarMandgar

باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک
می‌زند بانگ منادی که گنه کار کجاست؟

سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست
تاکه معلوم شود طالب دیدار کجاست

#ژولیده_نیشابوری


آن را که جمال ماه پیکر باشد
در هرچه نگه کند منور باشد

آیینه به دست هرکه ننماید نور
از طلعت بی‌صفای او در باشد

#سعدی
- دیوان اشعار
- رباعیات
- رباعی شمارهٔ ۴۳


بادی که ز کوی آن نگارین خیزد
از خاک جفا صورت مهر انگیزد

آبی که ز چشم من فراقش ریزد
هر ساعتم آتشی به سر بربیزد

#سنایی
- دیوان اشعار
- رباعیات
- رباعی شمارهٔ ۱۴۳


در خواب شوم روی تو تصویر کنم
بیدار شوم وصل تو تعبیر کنم

گر هر دو جهان خواهی و جان و دل و دین
بر هر دو و هر سه چار تکبیر کنم

#خاقانی
- دیوان اشعار
- رباعیات
- رباعی شمارهٔ ۲۴۳


شیرین دهنی که از لبش جان میریخت
کفرش ز سر زلف پریشان میریخت

گر شیخ به کفر زلف او ره می‌برد
خاک ره او بر سر ایمان می‌ریخت

#ابوسعید_ابوالخیر
- رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران
- رباعی شمارهٔ ۴۳


اندر رمضان خاک تو زر میگردد
چون سنگ که سرمهٔ بصر میگردد

آن لقمه که خورده‌ای قذر میگردد
وان صبر که کرده‌ای نظر میگردد

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۵۳۷


@AShaarMandgar

ماه رمضان آمد ای یار قمر سیما
بربند سر سفره بگشای ره بالا

ای یاوهٔ هر جایی وقتست که بازآیی
بنگر سوی حلوایی تا کی طلبی حلوا

#مولانا
_ترجیعات-دوم


عقل آمد و پند عاشقان پیش گرفت
در ره بنشست و رهزنی کیش گرفت

چون در سرشان جایگه پند ندید
پای همه بوسید و ره خویش گرفت

#مولانا
- دیوان شمس
- رباعیات
- رباعی شمارهٔ ۳۶۶


من قاعدهٔ درد و دوا می‌شکنم
من قاعدهٔ مهر و جفا میشکنم

دیدی که به صدق توبه‌ها میکردم
بنگر که چگونه توبه‌ها میشکنم

#مولانا
- دیوان شمس
- رباعیات
- رباعی شمارهٔ ۱۳۴۶

Показано 20 последних публикаций.