«۵- بندباز مست»قطعه "بندباز مست" از علی سورنا، یکی از آثار شاخص او در آلبوم "مجسمه" است. این ترک نمایانگر تحولی ناگهانی در روحیه آلبوم است و از جامعهنگری به سمت مبارزه و جسارت حرکت میکند.
قسمت اول:
علی سورنا بیان می کند که از میان شرارت ها و تهدیدهای جعلی عبور میکند و با انگیزه ای قوی تر از همیشه نفس میکشد .
«تو روزگار من که نفس زندانیه لعنت به من اگه نجنگم یه ثانیه»
او بیان میکند که بالاخره نوبت شما هم میرسد (اشاره به قسمتی از ترک اول)، شماهم باید جریانی را شروع کنید و تهدید های جعلی را نادیده بگیرید. شاعر بیان میکند که چگونه با کلمات و موسیقیاش به مبارزه پرداخته است. پس این مبارزه هیچ رهبر و راهنمایی نیاز ندارد.
«یه فرد با دکور کُر »به نظر می آید منظور کُر به معنای پوچ شدن و خراب شدن است.
خرابی حاصل از انفجار بمب اتم که در واقع منظور میزان تاثیرگذاری ملودی و موسیقی است.
و قاضی زندگی خودش را دلش معرفی میکند.
در جامعهای که خوندن شعر جرم است، ترانه و موسیقی شاعر به عنوان ابزارهایی برای مبارزه و اعتراض استفاده میشوند و شنیدن صدای او گناه تلقی میشود.
در گتو که زندگی میکرد درد هایی را تجربه کرده بود که باید میجنگید.
گِتو (به انگلیسی: ghetto) به مناطق فقیر شهری که بیشتر، مهاجران یا اقلیتها در آن ساکنند گفته میشود.
شاعر بیان میکند که مبارزه با مشکلات و ناملایمات با انتظار مرگ و ناامیدی (طعم سیانور) نتیجهبخش نیست. او به لزوم بیان صدای اعتراض و شعر انقلابی خود بهصورت عمومی و با صدای بلند اشاره میکند.
ابیات بعدی به مبارزه شاعر با تنهایی، قوانین اجتماعی ناعادلانه و مشکلات زندگی اشاره دارند. او تنهایی عمیقی را تجربه کرده که ناشی از عدم تطابق با هنجارهای اجتماعی بوده است. او از راهی دشوار و بیپایان صحبت میکند که او را خسته کرده است، و به مردمی اشاره میکند که بیصدا قوانین ناعادلانه را رعایت میکنند.
شاعر تاکید دارد که زندگی و مبارزات خود را به شیوهای شاعرانه و بدون نظم و ترتیب خاص (باینری) پیش برده است. انتخاب مسیری که صرفاً به نتیجه و فایده برسد، ممکن است با این طرز فکر مغایرت داشته باشد و استقلال و آزادگی او را محدود کند.
"باینری" که به سیستمهای کامپیوتری و نظم دقیقی که در آنها وجود دارد اشاره دارد، نشاندهنده مخالفت شاعر با محدودیتها و قالبهای تحمیلی است.
ابیات بعدی به بیان تأثیر عمیق شعر و کلمات شاعر بر ذهن مخاطب میپردازند. شاعر خود را به عنوان یک کولی آواره و بیقرار معرفی میکند که ملکوت و معنویت قبیلهاش از این آوارگی و سرکشی شکل گرفته است. او از اضطراب، ترس و تنهاییای که در زندگی و مبارزاتش تجربه کرده، صحبت میکند و بیان میکند که در تلاش برای ساختن و ایجاد دوباره حقیقت در یک برهوت است.
برهوت~ کویر
در ادامه شاعر از وابستگی به احساسات و عواطف درونی خود صحبت میکند و بیان میکند که هدف رسیدن به مقصد نیست بلکه لذت بردن از مسیر است. او به بیهدفی و سرگردانی (همچو طوفان) خود اشاره میکند و دعوت به تجربه و یادگیری میکند. شاعر به دنبال آزادی و تجربه مخاطرات است .
ساخته نشده واسه فاخته تیری منظور این است که عین پرنده فاخته که بسیار ضعیف است نباش که برای شکارش حتی تیری نساخته اند.
ناگفته نماند فاخته به عنوان یک سبک موسیقی نیز شناخته میشود که ویژگیهای خاصی در آهنگسازی و اجرا دارد. این سبک موسیقی معمولاً آرام و ملایم است و برای آرامش و رفع استرس استفاده میشود.
بیان میکند که ساختمانهای امنیت و ثبات را به باخت میگذاریم و به سمت حیات وحش و ناشناختهها میرویم تا نهایتا در این مسیر جان خود را از دست دهیم. ابیات بعدی نشاندهنده مبارزه و قدرت شاعر در برابر تهدیدهای دیگران است. او به تمسخر تهدیدهای بیمعنی میپردازد و بیان میکند که دیگران حتی نمیدانند واقعیت و صحنه مبارزه کجاست. شاعر ادعا میکند که او و همفکرانش خدایان (خالقان جریان های فکری)واقعی هستند، برخلاف دیگرانی که فقط ظاهر دارند و حقیقتی درونشان نیست. او به افراد فرصتطلب و بیارزش هشدار میدهد که حتی جرأت ندارند سلاحشان را برکشند و در مبارزه حضور داشته باشند.
تاکید سورنا در بخش همخوان نشاندهنده روحیه مبارزهطلبی و شجاعت وی در زندگی است. او زندگی خود را مانند شیر، شجاع و قدرتمند سپری کرده و از جنگ و مبارزه نمیترسد. نعرههای او باعث شده که لاشخورها از او دور شوند و تأکید میکند که اگر درنده و قدرتمند نباشد، نمیتواند به حقوق و خواستههایش دست یابد.
ادامه دارد…
https://t.me/ALlSORENA