‌ـ


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана



Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: Ali ZK | علی زدکا
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
😔💔غمگین ترین ترک های رپ و هیپ هاپ فارسی
فول غصه و فکر و خاطره
تو یه ویدیوی نیم ساعته
۱۰۰ رپ غمگین (پارت۲)
با وی پی ان روشن کلیک کن
👇👇👇
https://youtu.be/jI1SGjwB5dE
https://youtu.be/jI1SGjwB5dE
https://youtu.be/jI1SGjwB5dE




شاید خدا تو را برای من آفریده بود...
شاید وقتی که رفتی ،
خدا هم تعجب کرد ...
تو دل خدا را هم آزردی ...

#علی_ذاکر

@AlIZaker1


" Ali Zaker - Hame Chiz Ba To Raft " :
https://ahangify.com/songs/lyrics/5e85a5871de7ac72597805e2


گاهی وقت ها شنیدن یک جمله از یک آدم ، آنقدر سنگین است برایت ...
که آدم را ساعت ها ساکت می کند ...
نه می توانی کار کنی ،
نه می توانی درس بخوانی ،
و نه حتی می توانی بخندی ...
سکوت محض ...
و گاهی ممکن است یک حرف ، یک جمله از کسی آدم را در شب بیدار بگذارد ...

#علی_ذاکر

@AliZaker1


زیر و بَم معنا ندارد ؛
صدایِ تو ،
آوایِ عشق است ...

#علی_ذاکر

@AliZaker1


امروز بعد از سالها این متنمو پیدا کردم تو یه کانال
مربوط به سال ۱۳۹۵


امروز توی مترو یه دختر و پسری رو دیدم که کنار هم نشسته بودن و توجه به اونا برام جالب بود...
یه دختر ساده با یه پسره ساده...
منظورم اینه
که جفتشون قیافه ها و تیپ هایی ساده داشتن...
پسره نه موی مدل داری داشت ... نه شلوار و پیراهنی گرون قیمت...
دختره هم همینطور و بدون آرایشی یا ...
کلن یک رژ لب ساده...
این دوتا همش با حرفاشون، به نظر میرسید خیلی هم رو، خوب درک میکردن و همش در حال لبخند زدن به هم بودن...
بعد تصور کنین همه ی این ها طی مدتی که دستشون تو دست هم بود کنار هم...
چقدر قشنگ بود تماشای این ۲ تا...
نه اخمی نه سیسی نه هیچ کلاس گذاشتنی نه هیچ امروزی بازی ای و هیچ ادا اطواری...
داشتم پیش خودم مقایسشون میکردم اینارو با ما دختر و پسرایی که از هم دیگه چیا میخایم و چه انتظارایی داریم برای رابطه ای که فقط و فقط اِسمش ست...
و یاد اون جمله ی مفهومی که میگه:
رابطه چیز زیادی نمیخاد
اساسا چیزی لازم نداره
به جز ۲ تا آدم...

تکرار:آدَم...😉

#علی_ذاکر

@AliZaker1


وقتی که میخندی ...
دنیا چه رها میشود از سختی ها ...
بخند که انگار زمین و زمان
با خنده ی تو حالش بهتر میشود ...
بخند که خنده ات
یک سرزمین را
آباد میکند ...

#علی_ذاکر

@AliZaker1


چه کسی گفته تنهایی بد است ؟
هر وقت دلم میگیرد
به کافه میروم
و دو قهوه سفارش میدهم
برای خودم و خودم ...

#علی_ذاکر

@AliZaker1


از نبودنت مجنونم
بیمار چیست دیگر ؟
من بی‌تو زجر میکشم
سیگار چیست دیگر ؟

#علی_ذاکر

@AliZaker1


رفتنت،
کوچکترین اتفاق گیتی‌ست ...
من صبر میکنم ...
و خدایی که در این نزدیکی‌ست ...

#علی_ذاکر

@AliZaker1


حسم به تو «عشق»بود
«عادت»معنایش کردی ...
دلم مانند گنجشک بود
راحت تنهایش کردی ...

#علی_ذاکر

@AliZaker1


وای از دلی که داشتی
و حالا تبدیل به سنگ شده
دریغ از یک جمله که بگویی:
دلم برایت تنگ شده ...

#علی_ذاکر

@AliZaker1


گرچه دور بودی ،
برایم یک نور بودی ...
هر شب تماشایت میکردم ...
در تاریکی های زندگی ،
برایم غرور بودی ...
از تو دلگیرم ،
از تو غمگینم ،
اما چرا گریه میکردم ؟
تو مسرور بودی ...
زندگی برایت گذرا بود ...
قابل فهم ...
قابل درک ...
تحمل میکردی ،
از آسمان بودی ...
خیلی دور بودی ...
تو کجایی و من کجا ؟
من ، آدمکِ سرگردانی بیش نیستم ...
تو ، ماه شب چهارده
در غیاب من
با کدام ستاره
جفت و جور بودی؟

#علی_ذاکر

@AliZaker1


صبح که از خواب بیدار میشوم
چند لحظه مکث می کنم ،
انگار منتظرم ...
نمیدانم ... شاید منتظر یک تغییرم ...
منتظر یک معجزه ام ...
اما تا به خودم می آیم ،
می بینم که تغییری نکرده ام ...
نه من ... و نه جهانم ...
زندگی همانی‌ست که بود ...
و من همانم که بودم ...
زندگی ام
همان چرخه ی باطل همیشگی مانده ...
نه شنبه و نه یکشنبه ، هیچ فرقی نمی کند ...
هر دردی را هم با این جمله تحمل کرده ام :
" خدایا میدانم که میبینی "
راستی خدایا ...
هنوز اینجایی ...؟
یا تو هم مرا ترک کرده ای ... ؟

#علی_ذاکر

@AliZaker1




برای من بی معنی ترین جمله در سر درِ کانالها و صفحه ها اینه :
"متن ها مخاطب خاصی ندارند 🙏"
واسه من که اینجوری نیست !
من تقریباً کل متن هام یه مخاطب دارند
حرف هایی که باید میزدم ...
میخواید بدونید چی ؟
کلِ آلبوم دکلمه‌ی من بنام "ماهِ شبِ 14" ...

https://t.me/alizaker1/1117


نشد یه بار دلم برات تنگ نشه ،
وقتی سراغتو میگیرم بین ما جنگ نشه ...
خسته میشدی از دستم ،
وقتی داشتی زندگیتو میکردی
من میگفتم بی تو خسته م ...
هر چی زمان رفت جلو سخت تر شد ،
انقدر ازت نوشتم که اتاقم پر از دفتر شد ...
تنها ، دلتنگ ، افسرده بودم
نفس میکشیدم ولی ... مُرده بودم ...
وقتی هیچکسی هواشو نداشت ،
یه نفر بود ، من بودم ....
قبل جدایی کسی نمیدونست کسی نمیفهمید ،
من مدت ها سنگ صبور یه زن بودم ...
اما گذشت ... سپری شد...
وقتی فهمیدم بعدِ سالها تازه داری سراغمو میگیری ،
این چند کلمه رو برات نوشتم:
دستم را گرفته ای
چرا ول نمیکنی
خودت گفتی برو
چرا گریه میکنی ؟

#علی_ذاکر

@AliZaker1


برام مهمه ...
لطفاً شرکت کنید در نظرسنجی 🎈

Показано 20 последних публикаций.

38

подписчиков
Статистика канала