عقیق شعر


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


کانال ویژه شعر آیینی سایت عقیق

ادمین
@haadipoem
@aghigheditor
کانال عقیق
@aghigh_ir
کانال عقیق مادحین
@madehin
کانال عقیق واعظین
@vaezin

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


#دعوتید
اختتامیه دوازدهمین کنگره ملی شعر فاطمی
هجده سال نوری

@aghighpoem


#دعوتید به شب شعر ادامه‌ی عشق
جمعه ۱۶ آذر ۱۴٠۳ از ساعت ۱۸:۳٠
خیابان ولی عصر عج، بالاتر از. مهدیه تهران، کوچه آقازاده، مسجد پنبه چی

🔹کانال شعر عقیق
@aghighpoem


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
▫️سروده #محمد_رسولی برای ۴۷ ثانیه پایانی فرمانده شهید یحیی سنوار

لحظه‌های آخرت تلفیق شعر و جـنگ بود
ای شــهید معرکه! مردن برایت ننگ بود

باید از آن لحظه‌ها افسانه‌ای می‌ساختی
با تمام زخم‌هایت، گرچه فرصت تنگ بود

گرچه آن‌ها خواستند این‌گونه تحقیرت کنند
چشم‌هایت باطل السحری بر این نیرنگ بود

در پلان آخرت… نه! ابتدای قصه‌ات
تیتراژ چشم تو زیباترین آهنگ بود

چوبِ در دست تو را چوب خدا دیدیم ما
بی صدا بر شیشه‌ی شب خورد؛ گویا سنگ بود

ما رمیتَ اذ رمیتَ، چوب مامور خداست
صبغت الله‌ی که هر چه غیر از آن بی رنگ بود

چفیه و تصویر قــدس و عطر و تسبیح و خشاب
در کنار تو نمایشگاه یک فرهنگ بود

🔹کانال شعر عقیق
@aghighpoem


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🎬کجایید آی بزدل‌ها
دلیر معرکه ماییم
که مثل شما مخفی نمی گردیم، اینجاییم
#محمد_رسولی

کانال شعر عقیق
@aghighpoem


▪️سیدی! هارداسان؟ جواب بده
سروده #احمد_بابایی درباره شهادت سید حسن نصرالله

خاک، درگیر آسمان شده است
بازهم فصل امتحان شده است
خنجر شمر، خون چکان شده است
فصل شمشیر شیعیان شده است
دامنش شک مکن که لک دارد
به علی هرکسی که شک دارد
عشق، اهریمنی نخواهد شد
خصم، بی دشمنی نخواهد شد
خونِ دل، گفتنی نخواهد شد
نابرادر، تنی نخواهد شد
اُف به بی غیرتی که دم نزند
یا در این روضه، ناله هم نزند
باز باران، ترانه می خواند
روضه خوان، بی بهانه می خواند
هر خبر، روضه ای پریشان است
دل ما داغدار لبنان است
کشتنِ طفل و زن!؟ زبانم لال
قتل سید حسن!؟ زبانم لال
بازهم خصم را عذاب بده
سیدی! هارداسان؟ جواب بده
سیدی! تشنه ی صدای توایم
چشم در راه نعره های توایم
.
حاج قاسم! کجایی ای غم ناب؟
ای برادر! برادرت دریاب...
باز یک سینه چاک افتاده
پهلوان روی خاک افتاده
رخ به باران اشک می شویند
نه! بگو که دروغ می گویند!
بازهم داغ یار می بینم
مرکبی بی سوار می بینم
.
سوخته مغز استخوان مرا
آنکه کشته برادران مرا
تجربه کرده ایم خوبی را
وسط غصه، پایکوبی را!
شب اگر تلخ شد، فلق با ماست
تجربه کرده ایم حق با ماست
آی مردم! که چشم تر دارید
چلّه ی انتقام بردارید
غفلت از آفتاب ممنوع است
شب، به هم خورده خواب ممنوع است
اولین بار نیست بد کردند
پیش از این، راه یاس سد کردند
هرچه اندوه در جگر داریم
به حساب یهود بگذاریم
گاه باران، تگرگ خواهد شد
توبه ی گرگ، مرگ خواهد شد
خیمه ی شعله در جگر داریم
اشک، کافیست! تیغ برداریم
ذوالفقار و شکست، یعنی چه؟
دست بر روی دست، یعنی چه؟
از غرور یزید، خسته شدیم
اذن میدان دهید! خسته شدیم
.
راه جلّاد، بسته خواهد شد
دست صهیون، شکسته خواهد شد
خوک صهیون، قسم به خون شهید،
بعد از این، امنیت نخواهد دید
.
آی صهیون! تقاص جانکاه است
صبر ما سینه ای پر از آه است
آه ما خشم غیرت الله است
اصل طوفان، هنوز در راه است
سامری سوزِ قومِ برتر، کیست؟
آن به موسای ما برادر، کیست؟
آن که درهم شکسته خیبر، کیست؟
هان! ز مرحب بپرس، حیدر کیست!؟
خشمگین شیعه ی همان شیریم
شک مکن! انتقام می گیریم...

🔹کانال شعر عقیق
@aghighpoem


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🎬سیدی هارداسان جواب بده
شعرخوانی احمد بابایی درباره شهید سیدحسن نصرالله
#ریلز

🔹کانال شعر عقیق
@aghighpoem


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
غزل جدیدی از رهبر انقلاب با عنوان «شرح حال» منتشر شد

🔹در جریان دیدار رمضانی امسال شاعران با رهبر انقلاب، حجت‌الاسلام انصاری‌نژاد از شعرای برجسته کشور که به‌تازگی کتابی با عنوان «امین شعر انقلاب» تدوین و منتشر کرده، از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درخواست کرد تا غزل منتشر نشده‌ای از سروده‌هایشان را برای انتشار در چاپ جدید این کتاب در اختیارش قرار دهند.

🔹رهبر انقلاب نیز با تقدیر از آقای انصاری‌نژاد با این پیشنهاد موافقت و غزلی از سروده‌های معظم‌له در اختیار این شاعر قرار گرفت.

 «شرح حال»
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگارـ‌وار دارم

دلبسته‌ی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بی‌شکیب پویم، دل بی‌قرار دارم

یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بی‌اختیار دارم

گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم

نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم

سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم

از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
سیدعلی خامنه‌ای

🔹رهبر انقلاب در نوروز امسال و در جریان محفل شعرخوانی شاعران، یک بیت از این غزل را خوانده بودند.

🔹کانال شعر عقیق
@aghighpoem


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🎬دریا شده‌است خواهر و من هم برادرش

.
شعرخوانی مرحوم #محمد_علی_بهمنی در حضور #رهبر_انقلاب در سال ۱۳۸۴
.
از نکات قابل توجه این دیدار اجرای این مراسم توسط مرحوم عباسعلی براتی پور بود که در ابتدای سخن، از شعرای درگذشته یاد کرد. مرحوم براتی پور نیز در اریبهشت ماه سال ۱۴٠۱ درگذشت.
همچنین در این دیدار مرحوم #حمید_سبزواری و مرحوم محمدحسین بهجتی نیز در کنار رهبر انقلاب حضور دارند

🔹کانال شعر عقیق
@aghighpoem


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🎬شد زیارت نیابت از شهدا
سروده اربعینی #حاج_علی_انسانی
🔹موکب
خرده روایت‌های تصویری عقیق از #اربعین ۱۴٠۳
با ما همراه باشید

🔹کانال شعر عقیق
@aghighpoem


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
نشان نداشت از او غیر بوی پیراهن
#سید_حمیدرضا_برقعی

🔹کانال شعر عقیق
@aghighpoem


Репост из: عقیق شعر
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
باز هم روز دهم ساعت سه ساعت سر ....

#روز_عاشورا
#حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سیدحمیدرضا_برقعی

◾️عقیق‌شعر
@aghighpoem


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🎬در توبه و در گناه یادت کردیم
#احمد_بابایی

@aghighpoem


Репост из: عقیق شعر
#عقیق_شعر



ای کاش دست من قلم میشد
تا واسه تو نامه نمیدادم
با خون نوشتم اسمتو بعدش
بی سر به پای اسمت افتادم
 
از بام افتادم چه تقدیری
از بام افتادم چه تعبیری
یادش بخیر اون روزی که گفتی
تو سربلند از رو زمین میری
 
تو با سر بی تن میای اینجا
یه گوشه تو این شهر بُق کردم
اما برات بازار و ای یوسف
با این تن بی سر قُرق کردم
 
آره قناره نردبون میشه
از آسمون تا اینکه سر باشم
بالای این دروازه هم خوبه
تا به خدا نزدیک تر باشم


#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_سلام_الله_علیه
#میلاد_حسنی

▪️عقیق شعر
@aghighpoem


Репост из: عقیق شعر
#عقیق_شعر

مسلم که از حسین سلام مکرّرش
باید که خواند حضرت عبّاس دیگرش

فرموده مدح و منقبتش را به افتخار
ثاراللّهی که بوده نبی مدح گسترش

ایثار و عزم و غیرت و آزادی و شرف
تعظیم می‌کنند همه در برابرش

حیرت برند اهل فضیلت به رتبه‌اش
زانو زنند اهل کرامت به محضرش

مبهوت گشته آدمیان و فرشتگان
از عزّتی که کرده عطا حیّ داورش...

تعریف کرد و داد خبر از شهادتش
با دیدن عقیل همانا پیمبرش

این است آن شهید که در یاری حسین
تا روز حشر مسجد کوفه‌ست سنگرش

لبّیک او حسین و طوافش به موج خون
تکبیرها بلند ز هر زخم پیکرش...

پیوسته بوی عطر گل نینوا گرفت
زآن دسته‌های نی که عدو ریخت بر سرش

سر داد و سر نکرد به جز بر حسین خم
ای جان فدای پیکر در خون شناورش...

این است آن قتیل که بر زندگان دهد
روح حیات از نفس روح‌پرورش...

بالای دار رفت و همه سربه‌دارها
گل‌بوسه می‌زنند به قبر مطهّرش...

#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#غلامرضا_سازگار

▪️عقیق شعر
@aghighpoem


Репост из: عقیق شعر
#عقیق_شعر


 شانه‌های زخمی‌اش را هیچ‌کس باور نداشت 
بار غربت را کسی از روی دوشش بر نداشت 

در نگاهش کوفه کوفه غربت و دلواپسی 
عابر دلخسته جز تنهائیش یاور نداشت 

بام‌های خانه‌های مردم بیعت‌فروش 
وقت استقبال از او جز سنگ و خاکستر نداشت 

می‌چکید از مشک‌هاشان جرعه‌جرعه تشنگی 
نخل‌هاشان میوه‌ای جز نیزه و خنجر نداشت 

سنگ‌ها کمتر به پیشانی او پا می‌زدند 
نسبتی نزدیک اگر با حضرت حیدر نداشت 

روی گلگون و لبی پر خون و چشمانی کبود 
سرنوشتی بین نامردان از این بهتر نداشت 

سر سپردن در مسیر سربلندی سیره‌اش 
جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت 

دخترش با دیدن بازارهای کوفه گفت 
خوب شد بابای من در دست انگشتر نداشت 

#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#یوسف_رحیمی

▪️عقیق شعر
@aghighpoem


Репост из: عقیق شعر
#عقیق_شعر


به شهر کوفه غریبم من و پناه ندارم
به غیر دربه‌دری‌ها پناهگاه ندارم

شب گذشته به هر خانه جای بود مرا، لیک
به هیچ خانه در این شام تیره راه ندارم

ز خستگی‌ست به دیوار طوعه تکیه زدم من
و گرنه جز به خداوند تکیه‌گاه ندارم

کِشَند جانب دارالاماره با چه گناهم
عزیز فاطمه جز عشق تو گناه ندارم

به زیر تیغم و بالای بام وقت شهادت
حسین از تو جز امید یک نگاه ندارم

به راه عشق تو سر می‌دهم که وای به حالم
اگر که حرمت عشق تو را نگاه ندارم

به اشتباه سوی کوفه خواندمت که بیایی
دریغ مهلت جبران اشتباه ندارم

غم تو کرده سیه روز من که در همه عمرم
قسم به خال تو یک نقطۀ سیاه ندارم

سلام بر تو دهم لیک با زبان اشارت
نگاه من به تو و طاقت نگاه ندارم...

#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#سیدرضا_مؤید

▪️عقیق شعر
@aghighpoem


Репост из: عقیق شعر
#عقیق_شعر


طلوع کرده شفق در نگاه شعله‌ورت
اسیر چشم تو باران، نسیم در به درت

تو از کدام لبِ تشنه قصه می‌خوانی؟
که رودهای جهان گشته‌اند همسفرت

چه بر تو رفت در آن لحظه‌ای که فهمیدی
از آب و رنگ خیانت پُر است دور و برت...

چه داغ‌ها که دلت را پر از شرر کردند
چه زخم‌های عمیقی که مانده بر جگرت

نه آسمان که شبی بی‌ستاره و تاریک
که تکه ابر سیاهی‌ست در نگاه ترت

تو را چنان که تویی هیچ‌کس نخواهد بود
اگر جدا شود از تن هزار بار سرت

#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شیرین_خسروی

▪️عقیق شعر
@aghighpoem


Репост из: عقیق شعر
#عقیق_شعر


کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود

تنها میان مردم بیعت‌فروش شهر
انبوه کینه دور و برش را گرفته بود

دلواپس غریبیِ امروز خود نبود
اما دلش به خاطر فردا گرفته بود

دیدی که از ارادت دیرینهٔ حسین
یک کوفه زخم در بدنش جا گرفته بود

با سنگ، پای بیعت او مهر می‌زدند
باور نكرد... از همه امضا گرفته بود

این شهر خواب بود و ندانست قدر او
هر شب برای مردمش اِحیا گرفته بود

جرمش چه بود؟ نسبت نزدیک با علی
آن شعله‌ها برای همین پا گرفته بود

#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#محمد_ارجمند

▪️عقیق شعر
@aghighpoem


Репост из: عقیق شعر
#عقیق_شعر


با ذکر یاحسین دمادم گریستم
یک سال در فراقِ محرّم ‌گریستم

با گریه بر تو ، توبه آدم قبول شد
من هم شبیه حضرت آدم گریستم

بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت
شرمنده در مصیبت تو کم گریستم

شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد
هم بر سرم ‌زدم ز غمت ، هم گریستم

مُردم به پای خط به خط مقتلت حسین
از بس که با "لُهوف" و "مُقَرّم" گریستم

 #طلیعه_محرم
#عاصی_خراسانی

▪️عقیق شعر
@aghighpoem


Репост из: عقیق شعر
#عقیق_شعر

چه هیئتی ست تو را زیر این کبود مسقف
که ماه هم شده با قد خم به روضه مشرف

اقامه ی غم تو بندِ ماه نیست که عمری
شده ست کعبه به پوشیدن سیاه مکلف

فدای ماتم نام حسینِ در پس تکرار
هرآنچه شعر مقفی، هرآنچه شعر مردف

"تو را بخاطر دِرهم چه دَرهمت"...چه بگویم
که بیت بیت مرا سوخت این جناسِ محرف

میان روضه به یاد رباب و داغ تو هرشب
به سینه میزنم و میرود قرار من از کف

دعای خیر تو پشت تمام گریه کنان است
فإنّ رحمةَ رَبّی لِمَن بکی لک فی الطّف

#طلیعه_محرم
#مسعود_یوسف_پور

▪️عقیق شعر
@aghighpoem

Показано 20 последних публикаций.