آبانـــــــــ


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


لینک پیام امن:
@nazAbanbot
ناشناس:
https://t.me/HarfBeManBOT?start=NTc3Njk2MDU

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


وای، سی سالته زن! مگه میشه هنوز یکی میگه بالا چشمت ابروئه گریه کنی؟


هروقت می‌بینم یکی با زحمت کمتر جایگاه بهتری به دست آورده توو ذهنم میاد که «آدم خوبی بوده حتما».
اصلا شانس توو ذهنم جایی نداره.


صبح خبر عروسی رفیقه و کافیه برای صبح خوشحالی بودن.


«باید توو احمقانه‌ترین لحظات زندگی‌تون شادیو انتخاب کنید. همش از خودتون بپرسید من چجوری میتونم خودمو خوشحال کنم؟»


تمام پرنده‌ها
بعد از شلیک به خانه‌هایشان رفتند
الا من
من که نجات یافته بودم از روزهای سخت
تا روزهای سخت دیگر را
بیازمایم

نقشه این بود که با تاج خار تزئینم کنند
سرفه سینه‌ام را بخراشد
از پهلو اصابت کنم به اسکله
در اشک حل شوم
و از تاریکی بنوشم

برای پرهای بی‌گناهم
برای ساعات هواخوری
برای بارانی که به ندرت بارید
برای غم‌هایم ناراحتم
و افسوس می‌خورم که اکنون
رازی را که به هیچکس نگفتم
فراموش کرده‌ام.

#حسین_صفا


چالش امشب Make up a story ئه. نیم ساعته می‌نویسم «یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچکی نبود»، و بعدش هیچ جمله‌ای به ذهنم نمیاد. ذهنم تاریکه. از اون روزاشه که همه چیز به نظرش غیرواقعیه و انقدر واقعی غیرواقعیه که به نظرش شادی آدما دروغه و عشقشون دروغه و تلاششون دروغه و علاقه‌هاشون دروغه و همه انگار جلوی یه دوربین بزرگن که مجبورن نقششون رو زیبا بازی کنن. حتی اگه اون نقش افتضاح باشه. میدونم درست میشه. شبیه بازاره. می‌شینی و میگی میدونم درست میشه چون اصلا اینو نگی و امید نداشته باشی چیکار کنی؟ یه روز به خودت میای می‌بینی افتادی ته دره و همه‌ی اون روزایی که فکر میکردی درست میشه هی بیشتر و بیشتر لیز خوردی.
ولی درست میشه. یه سکانسی داره «زندگی با چشمان بسته»، حامد بهداد و ترانه و پولاد کیمیایی نشستن دور حوض، از هم سوال میکنن‌. هرکی نخواد جواب بده باید سرشو کنه توو آب. اونقدر سرشو توو آب نگه داره تا بلاخره تصمیم بگیره جواب بده. بعدِ اون روزا، روبروشدنم با اون تاریکی درونم شبیه این سکانس شده. همون اول سرمو میکنم توی آب و انقدر نگه میدارم که بفهمه باید برگرده و زنده بمونه. باید. این بازی بایدیه، انتخابی نیست.
قصه. قصه‌ها خیلی وقته تموم شدن و اگه من میتونستم یه قصه بنویسم، باری‌تعالی جون، ترجیح میدادم فقط شما باشی و اون قصه همون جا تموم شه. مطمئنم شما هم قبل شروع کردن قصه‌ی ما، بهش فکر کردی. فکر کردی که می‌ارزه، می‌ارزه اصلا که شروعش کنم؟ و کی میدونه؟ شاید این روزا جهان ما هم به نظر شما غیر واقعی بیاد.
Day 34


بعد ازینکه با خودت توو صلح باشی، مهم‌ترین چیز به نظرم اینه که متعهد باشی به خودت.


این مرد تنها کسیه که وقتی مختصر و آروم جواب میدم نمیگه «چی؟؟». چون خودشم حوصله نداره. منم حوصله ندارم. به عنوان کارمند و کارفرمای ایده‌آل کنار میایم باهم.


یه جوری ناراحتی انگار مثلا انتظار دیگه‌ای از زندگیت داشتی؟ چه گریه کنی، چه دلت برای خودت بسوزه و چه صدهزاربار دیگه‌م تکرار کنی «چرا هیچ چیز آسونی توو زندگی من وجود نداره؟»، بلاخره باید بپذیری که هیچ چیز آسونی توی زندگیت وجود نداره.
اگه بلدی و ادعات میشه، برای همین سخت یه کاری بکن.


الکی خوش، شبیه یه انسانِ عاشقِ زندگی.
خاکستری، شبیه به خاورمیانه.
بامزه شبیه به ایرانی بودن.
سبز، شبیه به رد آفتاب بهاری روی یه دشت وسیع.
پرکار، شبیه به آدمی که موافق کاپیتالیسمه.
و امیدوار، مثل یک انسانِ خاورمیانه‌ایِ ایرانیِ موافق کاپیتالیسم، در فصل بهار.


Day 33: your day in single words or short phrases:


#پیام_ناشناس
تو هنوز منتظری انقلاب بشه؟ 😂

+دیوونه‌ای؟ ساعتمو با میدون فلسطین تنظیم کردم بیست و پنج سال بعد اسرائیل نابود شه.


Репост из: اقوال الانعام
اِنی‌وی، جای انفجار موشک رو نمیشه قایم کرد. اگه میشد اوکراین قایم میکرد، مخصوصا وقتایی که موشک پدافند خودش میخورد کف حیاط مردم و ضایع بود.
اینکه بخوره زمین هم عیب نداره. موشک پدافند گرونه، نباید خرج موشکی کنند که قراره بیفته تو خاکی. اما دیشب بیشترش تو خاکی هم نخوردند. نقاشی‌های تو آسمون رو خودتون دیدید.
غربی‌ها اهل تعریف کردن از خودشون نیستند. برعکس دنبال ایراد گرفتن از خودشون هستن. و گرنه دیشب یه نمایش پشم‌ریزان اجرا کردند.
این تو فرهنگ تخمی‌شرقی ما نیست. ما مثل مورچه‌خوار دماغ‌مون رو می‌کنیم تو هر سوراخی که کوچکترین بویی از تمجید ما بده.


همینقدر که با کلی پیام دیروز خندیدم، با کلی پیام هم بغض کردم. عجیبیِ اتفاقای اینجوری که هیچیش دست تو نیست همینه. هم می‌بینی زندگی چقدر کوتاه و احمقانه و به مو بنده، هم چقدر عمیق و قشنگ و حیفه..


.


خیلی پارک عجیبیه حتی یه نیمکتم نداره.


هوا یه جوریه دلت میخواد یادت بره توو خاورمیانه زندگی می‌کنی.


ما توو گروه به این نتیجه رسیدیم که روتین از جنگ مهم‌تره، پس، شبتون به خیر بچه‌آ جون :))


اگه این مغز منه، صبح بیدار شه ببینه همه جا به خاک و خون کشیده شده باز اولین چیزی که بهش فکر میکنه، تویی. خاک بر سر.


:))))

Показано 20 последних публикаций.