من از خط مقدمِ روزگار خشنم
خسته ، پناه اوردم به کلبه ی دنجت
تموم نقش هامو پشت در گذاشتم
جا،تا ببندم یه نقش کنج ذهنت....
ولی مگه زندگی به همین آسونیه؟...
خسته ، پناه اوردم به کلبه ی دنجت
تموم نقش هامو پشت در گذاشتم
جا،تا ببندم یه نقش کنج ذهنت....
ولی مگه زندگی به همین آسونیه؟...