تاخداراهی نیست


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций




مي گويند ؛
خداوند داستان ابليس را تعريف کرد ،
تا بداني که نمي شود به عبادتت ،
به تقربت و به جايگاهت اطمينان کني!

خدا هيچ تعهدي براي آنکه
تو هماني که هستي بماني ، نداده است

شايد به همين دليل است که
سفارش شده وقتي حال خوبي داري
و مي خواهي دعا کني ،
يادت نرود عافيت و عاقبت بخيري بطلبی

پس به خوب بودنت مغرور نشو
که شيطان روزي مقرّب درگاه الهي بود.

@Takhodarahinist10 👈
@Manokhoda5


روزی ابراهیم ادهم از بازار بصره عبور می كرد. مردم اطراف او را گرفتند و گفتند یا ابراهیم ، خداوند در قرآن می فرماید: «مرا بخوانید تا شما را اجابت كنم» ما دعا می كنیم اما دعای ما اجابت نمی شود!
ابراهیم گفت: ای مردم بصره علت آن 10 چیز است :
1 ـ خدا را شناختید ، ولی حق او را ادا نكردید.
2 ـ قرآن را می خوانید ، ولی عمل نمی كنید.
3 ـ ادعای محبت رسول خدا را دارید در حالی كه با اولاد او دشمنی می كنید.
4 ـ ادعای دشمنی با شیطان دارید و حال آن كه در عمل با او موافقید.
5 ـ می گوئید بهشت را دوست داریم ، اما برای رسیدن به آن عملی انجام نمی دهید.
6 ـ اظهار ترس از جهنم می كنید ، ولی خود را در آن انداخته اید .
7 ـ مشغول عیبگویی مردم شدید و از عیب خود غافل ماندید .
8 ـ ادعای بیزاری از دنیا دارید ولی در جمع آن حرص می ورزید .
9 ـ اعتقاد به مرگ و قیامت دارید ، ولی خود را آماده نكردید.
10 ـ مردگان را دفن می كنید ، ولی از مرگ آنها عبرت نمی گیرید .
@Takhodarahinist10 👈
@Manokhoda5


حضرت لقماﻥ ﺣﮑﯿﻢ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ
ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯿﺰ تا ﺍﺯ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺟﺎ ﻧﻤﺎﻧﯽ!

ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻏﻼﻡ! ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ!

ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﺻﺒﺢ ﺷﺪ؛
حضرتﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻧﻤﺎﺯﮔﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﺎﻧﺪ.
ﻭﻟﯽ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺭﺍ
ﺑﻪ حضرتﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩ!

ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻃﻠﻮﻉ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ حضرتﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺍﯼ بی خبر
ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻧﻤﺎﺯﮔزاران ﺟﺎﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯼ!

ﺑﺮﺧﯿﺰ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ هستی، ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺳﺠﻮﺩ ﻭ ﺗﺴﺒﯿﺢﺍﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻔﻠﺖ ﺭﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ!
ﻭ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﻧﯿﺴﺖ!
ﺧﺪﺍ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ!

ﺭﻭﺯ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﯼ ﮔﻨﺪﻡ را ﺑﻪحضرت ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺑﮑﺎﺭﺩ.
ﻭحضرت حضرتﻟﻘﻤﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺧﺖ ﻭ ﻣﺸﺘﯽ ﺗﺨﻢ ﻋﻠﻒ ﻫﺮﺯ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﺷﯿﺪ!

ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺭﻭ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺩﯾﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻍ ﺟﺰ ﻋﻠﻒ ﻧﯿﺴﺖ
ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯحضرت ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺟﻮﯾﺎ ﺷﺪ!

حضرتﻟﻘﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ:
ﺍﯼ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺍﺯ ﻋﻤﻞ ﺷﻤﺎ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻡ
ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﺖ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ ﻋﻤﻞ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ!

ﻟﺬﺍ ﻣﻦ ﮔﻨﺪﻡ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﭙﺎﺷﯿﺪﻡ،
ﺑﻠﮑﻪ ﺗﺨﻢ ﻋﻠﻒ ﻫﺮﺯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﯿﺖ ﮔﻨﺪﻡ ﺑﺬﺭ ﮐﺮﺩﻡ!!!!

ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﯽ ﻧﯿﺖ ﻭ ﺩﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ!
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﺎ ﻧﯿﺎﺯ ﻧﺪﺍﺭﺩ!

🌹بهشت_را_به_بها_دهند_نه_بهانه🌹

@Takhodarahinist10 👈
@Manokhoda5


✅عزرائیل چگونه جان میگیرد؟

#فرار_از_مرگ

✍مردی وحشت زده سمت حضرت سلیمان(ع) رفت. حضرت‌ سليمان‌ ديد از شدّت‌ ترس‌ رويش‌ زرد و لبانش‌ كبود گشته‌، سؤال‌ كرد: ای‌ مرد مؤمن‌! چرا چنين‌ شدی؟ سبب‌ ترس‌ تو چيست؟ مرد گفت‌: عزرائيل‌ بر من‌ از روی‌ كينه‌ و غضب‌ نظری‌ كرده‌ و مرا چنانكه‌ می ‌بينی دچار دهشت‌ ساخته‌ است‌. حضرت‌ سليمان‌ فرمود: حالا بگو حاجتت‌ چيست‌؟ عرض‌ كرد: يا نبیّ الله‌! باد در فرمان‌ شماست‌؛ به‌ او امر فرمائيد مرا از اينجا به‌ هندوستان‌ ببرد، شايد در آنجا از چنگ‌ عزرائيل‌ رهائی‌ يابم‌!

حضرت‌ سليمان‌ به‌ باد امر فرمود تا او را شتابان‌ بسمت‌ كشور هندوستان‌ ببرد. روز ديگر كه‌ حضرت‌ سليمان‌ در مجلس‌ ملاقات‌ نشست‌ و عزرائيل‌ برای‌ ديدار آمده‌ بود گفت‌: ای عزرائيل‌ برای‌ چه‌ سببی‌ در بندۀ مؤمن‌ از روی كينه‌ و غضب‌ نظر كردی‌ تا آن‌ مرد مسكين‌، وحشت‌ زده‌ دست‌ از خانه‌ و لانۀ خود كشيده‌ و به‌ ديار غربت‌ فراری‌ شد؟

عزرائيل‌ عرض‌ كرد: من‌ از روی‌ غضب‌ به‌ او نگاه‌ نكردم‌؛ او چنين‌ گمان‌ بدی‌ دربارۀ من‌ برد. داستان‌ از اين‌ قرار است‌ كه‌ حضرت‌ ربّ ذوالجلال‌ به‌ من‌ امر فرمود تا در فلان‌ ساعت‌ جان‌ او را در هندوستان‌ قبض‌ كنم‌. قريب‌ به‌ آن‌ ساعت‌ او را اينجا يافتم‌، و در يك‌ دنيا از تعجّب‌ و شگفت‌ فرو رفتم‌ و حيران‌ و سرگردان‌ شدم‌؛ او از اين‌ حالت‌ حيرت‌ من‌ ترسيد و چنين‌ فهميد كه‌ من‌ بر او نظر سوئی‌ دارم‌ در حاليكه‌ چنين‌ نبود، اضطراب‌ از ناحيۀ خود من‌ بود. باری‌ با خود می ‌گفتم‌ اگر او صدپر داشته‌ باشد در اين‌ زمان‌ كوتاه‌ نمی ‌تواند به‌ هندوستان‌ برود، من‌ چگونه‌ اين‌ مأموريّت‌ خدا را انجام‌ دهم‌؟ ليكن‌ با خود گفتم‌ من‌ بسراغ‌ مأموريّت‌ خود می ‌روم‌، بر عهدۀ من‌ چيز دگری‌ نيست‌. به‌ امر حقّ به‌ هندوستان‌ رفتم‌ ناگهان‌ آن‌ مرد را در آنجا يافتم‌ و جانش‌ را قبض‌ كردم‌.

📚معاد شناسی، جلد اول، علامه طهرانی.
.دفتر اوّل‌ «مثنوي‌» طبع‌ ميرخاني‌، ص‌ 26

‌‌‌‌@Takhodarahinist10 👈
@Manokhoda5


✅یک تست بسیار جالب
چه کسی همیشه در قلب شما جای دارد؟
جواب تست را نگاه نکنید

1- عددی دلخواه بین(1-8)انتخاب کنید
2- آنرا با 5 جمع کنید
3- دوباره با 2 جمع کرده
4- باز حاصل بدست آمده را بعلاوه 5 کنید
5-این بار عدد دلخواهی را که ابتدا انتخاب کرده بودید را از حاصل کم کنید



حالا با توجه به لیست زیر شخصی که همیشه در قلبتان جای دارد را بیابید.

1-پدربزرگ 2-پدر 3-مادر 4-خواهر
5-برادر 6-عمو 7-دایی 8-عمه 9-خاله
10-همسر 11-دخترعمو 12-خداوند
13-دختردایی14-پسردایی15-دخترعمه

شاید زیاد جا خورده باشی ولی علم هم نشون داد خداوند همیشه توقلب شما جا داره.....

اگه شک داری دوباره عدد انتخاب کن
@Takhodarahinist10 👈
@Manokhoda5 👈


Репост из: تاخداراهی نیست
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🎥 🎥 گریه کردن قاضی مملکت به حال این بازیگر😰😢


🚫مشکلاتی مثل : زناشویی، خیانت، تربیت فرزند، استرس و اضطراب ، افسردگی، مشکلات جنسی ، مشاوره پیش از ازدواج، اعتیاد ... هست که پولدار و فقیر نمیشناسه 😞

📌اگر هرکدوم از این مشکلات رو دارید این کلیپ رو ببینید و ساده ازش نگذرید و تا دیر نشده از طریق لینک زیر جهت رزرو نوبت تلفنی و محرمانه با برترین مشاوران متخصص کشور صحبت کنید 👇👇

https://hamkadeh.com/landings/Wp7oM
https://hamkadeh.com/landings/Wp7oM
گوش شنوای شما هستیم❤️‍🩹


Репост из: تاخداراهی نیست
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
جنجالی ترین راهکار درمان سفیدی مو برای اولین بار در ایران🫣😳

بدون رنگ مو 💯
بدون مواد شیمیایی 💯
همراه با گارانتی #ضمانت 💯

تنها شیوه رفع دائمی سفیدی مو از نگاه رسانه

برای دریافت این راهکار و مشاوره رایگان روی لینک زیر کلیک کنید👇👇
https://1ta100.ir/qu-ads/3517
https://1ta100.ir/qu-ads/3517


ازپیرےپرسیدم
خوشبختےچیست
گفت
اگه میخواےسلامت باشے
موقع بیماری پدرومادرت
بهشون برس
اگرمیخواهےثروتمندشوی
به پدرمادرت کمک مالے کن
اگه میخواےخوشبخت باشی
باپدرومادرت مهربان باش

@Takhodarahinist10 👈
@Manokhoda5
‌‌‌‌‌


#داستانڪ

✍خدایی که سختی های تو را میبیند، تلاش تو را هم میبیند... بیخیال نشو!

دختر زیبای شاه عباس ، فرار کرده بود و در کوچه و خیابان میگذشت تا شب به حجره یک طلبه پناه برد ... به او گفت از خانواده مهمیست که اگر به او پناه ندهد ، بیچاره اش میکند... آقا محمد باقر هم ناگزیر به او پناه داد... دختر زیبای شاه ، شب در حجره خوابید... اما محمد باقر تا صبح نخوابید و دانه دانه انگشتانش را روی چراغ میسوزاند تا مبادا مغلوب وسوسه هایش شود ... صبح شد ، دختر و طلبه را گرفتند و به دربار بردند... شاه گفت وسوسه نشدی؟ طلبه انگشتان سوخته اش را نشان داد ... شاه از تقوای طلبه خوشش آمد و به دخترش پیشنهاد ازدواج با او را داد و دختر قبول کرد! و محمد باقر استرآبادی، شد محمد باقر میرداماد، استاد ملاصدرا و داماد شاه ایران!

همیشه نهایتِ تلاشتو بکن!!
تا نتیجه ی شیرینشو ببینی

@Takhodarahinist10 👈
@Manokhoda5


Репост из: تاخداراهی نیست
خونتو با این کالاها خاص کن

😍😍 بالاخره یه فروشگاه معتبر پیدا کردم که کالاهای #ترند و #کاربردی رو داشته باشه.

از #جوراب_سیلیکونی برای نرم و لطیف کردن پاها ، #انواع_نظم_دهنده برای مرتب کردن کمد و کشو بگیر تا تراول ماگ و روغن ریز و...

- تازه هر کالایی بخوای میتونی درخواست بدی برات موجود میکنه😍👇

https://t.me/trendchie
https://t.me/trendchie


Репост из: تاخداراهی نیست
ترکونده این آهنگ همه جا🔥
خیلی هاتون دنبالش بودید😍

واقعاً موزیکش فوق العادست👌🏻
پایین کلیک کن،لذت ببر از آهنگ👇🏻


✅به پدرتون و شغلش افتخار کنید
حتی اگ ی کارگرساده باشد.....

هیچ وقت عادت نداشته ام و ندارم موقعی که دو نفر با هم گپ می زنند، گوش بایستم، ولی یک شب که دیروقت به خانه آمدم و داشتم از حیاط رد می شدم، به طور اتفاقی صدای گفت و گوی همسرم و کوچک ترین پسرم را شنیدم.

پسرم کف آشپزخانه نشسته بود و همسرم داشت با او صحبت می کرد. من آرام ایستادم و از پشت پرده به حرف های آنها گوش دادم. ظاهراً چند تا از بچه ها در مورد شغل پدرشان لاف زده و گفته بودند که آنها از مدیران اجرایی بزرگ هستند و بعد از باب من، پرسیده بودند که پدرت چه کاره است؟
باب درحالی که سعی کرده بود نگاهش به نگاه آنها نیفتد، زیر لب گفته بود:

«پدرم فقط یک کارگر معمولی است.»

همسر خوب من منتظر مانده بود تا آنها بروند و بعد درحالی که گونه خیس پسرش را می بوسید، گفت:
پسرم، حرفی هست که باید به تو بزنم.
تو گفتی که پدرت یک کارگر معمولی است و درست هم گفتی، ولی شک دارم که واقعاً بدانی کارگر معمولی چه جور کسی است، برای همین برایت توضیح می دهم.

- در همه صنایع سنگینی که هر روز در این کشور به راه می افتند.
- در همه مغازه ها، در کامیون هایی که بارهای ما را این طرف و آن طرف می برند.
- هر جا که می بینی خانه ای ساخته می شود.
- هر جا که خطوط برق را می بینی و خانه های روشن و گرم،
یادت نرود که کارگرها و متخصصین معمولی این کارهای بزرگ را انجام می دهند! درست است که مدیران، میزهای قشنگ دارند و در تمام طول روز، پاکیزه هستند، این درست است که آنها پروژه های عظیم را طراحی می کنند، ولی برای آن که رویاهای آنها جامه حقیقت به خود بپوشند، پسرم فراموش نکن که باید کارگرهای معمولی و متخصصین دست به کار شوند. اگر همه روسا، کارشان را ترک کنند و برای یک سال برنگردند، چرخ های کارخانه ها همچنان می گردد، اما اگر کسانی مثل پدر تو سر کارش نروند، کارخانه ها از کار می افتند. این قدرت زحمتکشان است. کارگرهای معمولی هستند که کارهای بزرگ را انجام می دهند.
من بغضی را که در گلو داشتم، فرو بردم، سرفه ای کردم و وارد اتاق شدم. چشم های پسر من از شادی برق می زدند. او با دیدن من از جا پرید و بغلم کرد و گفت:

« پدر! به این که پسر تو هستم، افتخار می کنم،
✅چون تو یکی از آن آدم های مخصوصی هستی که کارهای بزرگ را انجام می دهند.»

@Takhodarahinist10 👈
@Manokhoda5


Репост из: تاخداراهی نیست
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
خانمهایی که میگن بوتاکس ضرر نداره این کلیپ رو ببینن!

خانم دکتر میگه این کرم بوتاکس بدون تزریق و عوارض، چروکهای صورتو کامل از بین میبره🤏
لینک سایت اصلیشو رو میزارم واستون حتما برید ببینید سفارش بدید👇😍
https://landing.saamim.com/vbM9z
https://landing.saamim.com/vbM9z


Репост из: تاخداراهی نیست
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
لاغرشدن راحت شد😐😍
با این کلیپ مثل آب خوردن وزن کم میکنی👌🏻

✅ بدون ورزش و رژیم و عمل جراحی
✅ فقط با یه روش گیاهی اونم توی خونه

دریافت اطلاعات بیشتر و سفارش با 50درصد تخفیف ویژه👇🏻👇🏻👇🏻
https://landing.saamim.com/9YEcK
https://landing.saamim.com/9YEcK


✅پنج کار موجب دور شدن شیطان می‌شود

پیامبر اکرم(ص)

🍃 آیا شما را از چیزى خبر ندهم كه اگر به آن عمل كنید، شیطان از شما دور شود، چندان كه مشرق از مغرب دور است؟عرض كردند:بله.

🍃فرمودند:
1⃣روزه روى شیطان را سیاه مى كند،
2⃣صدقه پشت او را مى‏ شكند،
3⃣دوست داشتن براى خدا،
4⃣همیارى در كار نیك، ریشه او را می‌كَند،
5⃣ و استغفار شاهرگش را مى ‏زند.

📚:میراث حدیث شیعه/ج۲/ص۲۰/ح۱۸

@Takhodarahinist10 👈
@Manokhoda5


✅حکمت_خدا
مردي تعريف ميكرد:

🍃شش ساعت از شب گذشته بود، چراغها خاموش و اهل خانه همه خوابيده بودند، 

🍃ناگهان صداى كوبيدن در مرا از خواب بيدار كرد، در را گشودم ، ديدم زنى ايستاده است ،

🍃 چون مرا ديد، گفت : حاج آقا چراغ بقالى روشن است ، در را بستم و به اتاق رفتم ، 

🍃در ذهن خود مى گذراندم كه اين چه خبرى بود، آن هم در اين وقت شب ، 

🍃چرا بعضى مزاحمت ایجاد مى كنند!!

🍃چشمها را روى هم گذاشتم كه بخوابم ، صداى خفيفى شنيدم ،

🍃دقت كردم ، حدس زدم حركت سوسك باشد چراغ را روشن كردم ،

🍃ديدم دو عقرب بزرگ و سياه نزديك بچه كوچكمان در حال راه رفتن هستند

🍃فورا آنها را از بين بردم ، چراغ را خاموش كردم ، ناگهان متوجه شدم .....!!!!

🍃آن زن ماءمور بيدار كردن ما و سبب نجات اين طفل معصوم بوده است  


✅اگر تيغ عالم بجنبد ز جاى
نبرد رگى تا نخواهد خداى 

@Takhodarahinist10 👈
@Manokhoda5


روزي حضرت داوود از يك آبادي ميگذشت. پيرزني را ديد بر سر قبري زجه زنان. نالان و گريان. پرسيد: مادر چرا گريه مي كني؟ پيرزن گفت: فرزندم در اين سن كم از دنيا رفت. داوود گفت: مگر چند سال عمر كرد؟ پيرزن جواب داد:350 سال!! داوود گفت: مادر ناراحت نباش.

پيرزن گفت: چرا؟ پيامبر فرمود: بعد از ما گروهي بدنيا مي آيند كه بيش از صد سال عمر نميكنند. پيرزن حالش دگرگون شد و از داوود پرسيد: آنها براي خودشان خانه هم ميسازند، آيا وقت خانه درست كردن دارند؟ حضرت داوود فرمود: بله آنها در اين فرصت كم با هم در خانه سازي رقابت ميكنند. پيرزن تعجب كرد و گفت: اگر جاي آنها بودم تمام صد سال را به خوشی و خوشحال کردن دیگران ميپرداختم.

برچرخ فلک مناز که کمر شکن است
بررنگ لباس مناز ک آخر کفن است

مغرور مشو که زندگی چند روز است
در زیرزمین شاه و گدا یک رقم است

@Takhodarahinist10 👈
@Manokhoda5


پسر فقیری که از راه فروش خرت و پرت هزینه تحصیل خود را به دست می‌آورد، روزی دچار تنگدستی و گرسنگی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار می‌آورد تصمیم گرفت از کسی تقاضای کمی غذا کند. در خانه‌ای را زد. دختر جوان زیبایی در را به روی او گشود. دستپاچه شد و به جای غذا یک لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است. برایش یک لیوان شیر بسیار بزرگ آورد. پسرک شیر را سر کشیده و آهسته گفت: «چقدر باید به شما بپردازم؟»

دختر جوان گفت: «هیچ. مادرمان به ما یاد داده در قبال کار نیکی که برای دیگران انجام می‌دهیم چیزی دریافت نکنیم.»

پسرک در مقابل گفت: «از صمیم قلب از شما تشکر می کنم.»

پسرک که «هاروراد کلی» نام داشت پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمی خود را قوی‌تر حس می‌کرد بلکه ایمانش به خداوند و انسان‌های نیکوکار نیز بیشتر شد. تا پیش از این او آماده شده بود دست از تحصیل بکشد.

سالها بعد زن جوانی به بیماری مهلکی گرفتار شد. پزشکان از درمان وی عاجز شدند. او به شهر بزرگتری انتقال یافت. دکتر هاروارد کلی در مورد مشاوره وضعیت این زن فرا خوانده شد. وقتی او نام شهری را که زن جوان از آن آمده بود شنید برق عجیبی در چشمهایش نمایان شد. او بلافاصله بیمار را شناخت. مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد بست هر چه در توان دارد برای نجات زندگی او بکار گیرد. مبارزه آنها با بیماری بعد از کشمکش طولانی به پیروزی رسید. روز ترخیص بیماری فرا رسید. زن با ترس و لرز صورت حساب را گشود. او اطمینان داشت باید تا آخر عمر برای پرداخت صورت حساب کار کند. نگاهی به صورت حساب انداخت. جمله‌ای به چشمش خورد: «همه مخارج بیمارستان قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است.»

تو نیکی می کن و در دجله انداز ... که ایزد در بیابانت دهد باز (سعدی)


@Takhodarahinist10 👈
@Manokhoda5


✅بر_اجابت_دعا_اصرار_نکنیم

دوستی نقل می‌کند 7 سال بود ازدواج کرده بودم و شدید عاشق همسرم بودم. اما متاسفانه خداوند به ما فرزندی نمی‌داد. هرگز دوست نداشتم همسرم از نازایی احساس ناراحتی کند اما خودم نیز وقتی بچه‌ای می‌دیدم جنون می‌گرفتم. مدت 40 روز نماز شب خواندم و دعا کردم خدایا از تو بچه می‌خواهم. روز 43 همسرم حوالی ظهر در خیابان با موتوری تصادف و ضربه مغزی شد و یک روز بعد در بیمارستان از دنیا رفت. خیلی ناراحت شدم و گفتم خدایا ما نماز خواندیم و دعا کردیم فرزندی به ما بدهی، اما همسرم و عشقم را از من گرفتی؟؟ پس از 1 سال به اصرار خانواده و برای تجدید روحیه و فراموشی گذشته ازدواج کردم و یک سال بعد خداوند دختری به ما بخشید. داستان زندگی‌ام را به همسرم گفتم او راز از 40 شب نمازم برداشت و من متوجه شدم که در حقیقت دعای من در آن 40 شب مستجاب شده است. چون من اصرار به فرزند داشتم و هرگز نمی‌توانستم همسرم را طلاق دهم. یا زن دومی بگیرم خداوند برای برآورده شدن حاجت من، همسرم را از من گرفت تا دعاهایم محقق شود.


دوستان عزیز پیام این ماجرا اینست که؛
که خداوند در سوره شوری می‌فرمایند:
‌❀یجعل لمن یشا عقیما❀
۩ هر کس را خدا بخواهد نازا می‌کند.۩

پس من باید به سرنوشتم تسلیم می‌شدم و در خواسته‌ام اصرار به دعا نمی‌کردم باید راضی می‌شدم به رضایش. وقتی راضی نشدم دعایم را برآورده کرد به طریقی که من هرگز آن برآورده شدن را نمی‌خواستم.

❀و عَسي‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَکُمْ وَ عَسي‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ❀
۩ و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما بهتر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بدتر است، و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید.‌۩

@Takhodarahinist10 👈
@Manokhoda5

Показано 20 последних публикаций.