*استاد*
تو دانشگاه تدریس میکردم ، یه آقایی دانشجوم بود که بیست سی سالی از بقیه ی دانشجوها بزرگتر بود. آرام بود و متین بود ، سعی میکرد از اول کلاس حضور داشته باشه و اخر کلاس هم یه کمی بیشتر مینشست و جزوه هاشو مرتب میکرد. اگر چیزی را نمیفهمید سوال میکرد و اگر جواب رو نمیفهمید دیگه اصرار به فهمیدنش نمیکرد، آخر کلاس میومد پیش من و ازم میخواست بیشتر توضیح بدم .
آخر ترم نمره ش شد شونزده. اومد پیشم ، معلوم بود به چیزی میخواد. مکث و تاملش زیاد شد با خنده ازش پرسیدم :
- نکنه هنوز سوالی داری از درسا؟
- استاد ….. کمی مکث کرد ، در حالی که به زمین نگاه میکرد ادامه داد:
- میشه بمن بیست بدین استاد ؟
تعجب کردم . پرسیدم:
چرا ؟ مگه فرقی میکنه؟!
-اگه بیست بشم معدلم میره بالا استاد، ترم بعد میتونم اضافه واحد بردارم استاد.
خندیدم و گفتم :
- خب چه عجله ایه ؟
- استاد اونوقت خرداد درسم تموم میشه ، یعنی یه ترم زودتر استاد.
تعجبم دائم اضافه میشد. مردی با این سن !؟! حالا یه چند ماه دیر و زود فارغ التحصیل بشه چه فرقی براش میکنه ؟!
- خب ؟!
- استاد من اول شهریور بازنشسته میشم ، اگه زودتر درسم تموم شه با کارشناسی بازنشسته میشم و حقوق بازنشستگیم با کارشناسی حساب میشه ، وگرنه با دیپلم بازنشسته میشم استاد.
تو هر جمله ش دست کم یه استاد میگفت و اگر خیلی هول میشد تعداد استاداش بیشتر میشد. از تعداد استاد گفتنش میشد بفهمی چقدر هول شده .
یاد رفتار و درس خوندنش در طول ترم افتادم. خیلی با انگیزه درس میخوند.
گفتم چرا زودتر نگفتی ؟ مثلا قبل از امتحان ؟
- استاد میخواستم خودم بیست بگیرم ، شما رو اذیت نکنم استاد.
به آرامی گفتم : لیاقت تو بیشتر از بیسته.
برقی از خوشحالی در چشمانش درخشید .
-ممنونم استاد ، شرمنده م کردین استاد.
دستمو رو شونه ش گذاشتم و با لبخند گفتم :
- موفق باشی استاد.
…….
سالها بعد یه شب برنامه ی نود را میدیدم که با مجری گری فردوسی پور پخش میشد. ایشان گفت از پیش کسوت داوری خواهش میکنم تشریف بیارن.
خودش بود، با همان متانت و همان آرامش. بعنوان پیش کسوت وکارشناس داوری از او دعوت کرده بودند که به برنامه بیاد. با نهایت احترام نکاتی را در مورد داوری پر حاشیه ی چند روز قبل مطرح کرد و در تمام مدت سعی داشت جانب عدل و انصاف را با چاشنی صداقت رعایت کنه. دیدنش در تلویزیون باعث شد که فردای اونشب باهاش تماس بگیرم و جویای حالش بشم.
-دیشب تو برنامه نود شما رو دیدم خیلی خوشحال شدم .
-استاد ،خوب شد نمیدونستم شما دارین برنامه رو میبینین.
- چرا ؟ از ما خوشت نمیاد؟
- اختیار دارین استاد ، اگه میدونستیم شما دارین میبینین، به تته پته میوفتادیم استاد.
دکتر پیمان امیدوار
تورونتو - فوریه ۲۰۲۴
https://t.me/bolvardimanuchehr50https://t.me/bolvardimanuchehr50