Репост из: Неизвестно
دختره ی منحرف به شوگر ددیش میگه وای چه داغه🤣🤣🔞👇
فنجان قهوه را روی میز رو به رویش گذاشتم.
-لپ تاپ رو از روی زانوهات بردار.
سرش برگشت و با تعجب نگام کرد، دلم برای موهای جوگندمی این مرد چهل و دو ساله می رفت.
ابرویی بالا دادم و با شیطنت گفتم.
-اشعه اش ضرر داره.
لپ تاپ را از روی پایش برداشت و پاهایش را بیشتر باز کرد.
_ پس تو بیا بشین که ضرر نداشته باشه هوم؟
خندیدم و خیره به چشم های براقش روی پاهایش نشستم. پیشانی به پیشانی اش چسباندم و کمی روی پایش جا به جا شدم.
_ #چه_داغه!
سرش را درگردنم فرو کرد.
_ واسه تو هات کرده...
کمی گیج نگاهش کردم و جیغ کشیدم.
_ بیشعور منحرف منظورم پیشونیته!
سرش را عقب کشید و صدای قهقهه اش بلند شد.
_ آخه اینم خیلی داغه...
با حرص به بازویش کوبیدم و او حین خنده سرش را خم کرد...
🤣🤣🔞🔞👇
https://t.me/joinchat/AAAAAELgMNqaJkOJcblSig
اگه دنبال یه طنز خفنی بیا اینجا 😂 دعوای دختره خنگ با شوگر ددیش😂🤦♀👇👇♨️
https://t.me/joinchat/AAAAAELgMNqaJkOJcblSig
فنجان قهوه را روی میز رو به رویش گذاشتم.
-لپ تاپ رو از روی زانوهات بردار.
سرش برگشت و با تعجب نگام کرد، دلم برای موهای جوگندمی این مرد چهل و دو ساله می رفت.
ابرویی بالا دادم و با شیطنت گفتم.
-اشعه اش ضرر داره.
لپ تاپ را از روی پایش برداشت و پاهایش را بیشتر باز کرد.
_ پس تو بیا بشین که ضرر نداشته باشه هوم؟
خندیدم و خیره به چشم های براقش روی پاهایش نشستم. پیشانی به پیشانی اش چسباندم و کمی روی پایش جا به جا شدم.
_ #چه_داغه!
سرش را درگردنم فرو کرد.
_ واسه تو هات کرده...
کمی گیج نگاهش کردم و جیغ کشیدم.
_ بیشعور منحرف منظورم پیشونیته!
سرش را عقب کشید و صدای قهقهه اش بلند شد.
_ آخه اینم خیلی داغه...
با حرص به بازویش کوبیدم و او حین خنده سرش را خم کرد...
🤣🤣🔞🔞👇
https://t.me/joinchat/AAAAAELgMNqaJkOJcblSig
اگه دنبال یه طنز خفنی بیا اینجا 😂 دعوای دختره خنگ با شوگر ددیش😂🤦♀👇👇♨️
https://t.me/joinchat/AAAAAELgMNqaJkOJcblSig