Репост из: بنر
- بچهها اون مرد جذاب رو میبینید گوشه بار نشسته. اگر برم مخش رو بزنم شب باهام بیاد خونه چقدر بهم میدید؟
خندیدم و گفتم: «تو نمیتونی، اون به هیچکس تا حالا پا نداده و تنها زندگی میکنه.»
دوستم گفت: «برو من سر ۴۰ دلار شرط میبندم.»
- اوه اوه بحث اینقدر پوله. خودم میرم اصلا ولی اگر تونستم سر ۶۰ تا شرط میبندم.
دوستام خندیدن و موافقت کردن. لباسم رو پایین کشیدم و #بالاتنهام رو تو نمایش گذاشتم. موهام رو با لوندی کج کردم و با قدمهای پر عشوه به سمتش رفتم. داشت شراب قرمزش رو مزه مزه میکرد و به پیست رقص نگاه میکرد.
روی میزش نشستم و شرابش رو از دستش گرفتم و با نگاه نازی شرابش رو مزه کردم.
- اومم. خیلی خوبه.
اخم کرد و شرابم رو از دستم گرفت و از روی رد رژ قرمزم نوشید.
لبخند جذابی زدم و به سمتش خم شدم و نگاهم رو بهش دوختم.
- خوشمزه بود نه؟ رژم مزه شاتوته. همیشه دوست پسرام میگن همینو بزن.
اخم کرد و گفت: «این #کلکها قدیمی شده، دیدم داشتید حرف میزدید، سر چقدر شرط بستید؟»
چشمهام گرد شد از کجا فهمیده بود.
از روی میز بلند شدم و کنارش نشستم، مست بودم و خندهام گرفته بود.
دوباره شرابش رو از دستش گرفتم و نوشیدم.
- زیاد نبود. حالا برای اینکه ۶۰ تا رو بگیرم باهام میای تا #خونهام؟
تای ابروش رو بالا داد و جدی گفت: «نه.»
لبخند جذابی زدم_ باورم نمیشه با کسی نیستی.
- چون کسی منو راضی نمیکنه.
خندیدم و گفتم: «اوهو! اگر من راضی کردم چی؟»
پوزخندی زد و گفت: «نمیکنی؟»
منم پوزخندی زدم: «#شرط میبندی؟ مطمئنم دووم نمیاری.»
تای ابرو بالا داد و گفت: «باشه، سر ۱۰۰ دلار. مطمئنی میتونی بدی؟»
- آره ۵۰ دلار هم بیشتر ازت میگیرم. هیچکس در برابر من طاقت نمیاره.
- اگر نتونستی بدی چی؟ پولم چی میشه؟
با عشوه پا روی پا انداختم و گفتم: «تا یک مدت خدمتکار خونهات میشم چطوره؟ یک #خدمتکار_جذاب. البته به دلت صابون نزن، همین امشب کارمون تمومه.»
پوزخندی زد_ قبول. پاشو بریم خونه من.
دستش رو با ناز گرفتم و به دوستام لبخند پهنی زدم و از بار بیرون اومدیم...
هم ۶۰ تا رو میگرفتم و هم ۱۰۰ تا رو اما غافل از این بودم که...
https://t.me/joinchat/AAAAAEKwhLPL9mYmy9XUVg
مستی برای آغوش تو😎💋
دختری که سر شرطبندی وارد خونهی مردی میشه که شب اول باهم بودنشون دیوونهاش میکنه و این مرد تو خونه زندونیاش میکنه و بعد متوجه میشه یک خلافکار خطرناکه که مواد قاچاق میکنه...
https://t.me/joinchat/AAAAAEKwhLPL9mYmy9XUVg
💢در دهکده رمان💢
خندیدم و گفتم: «تو نمیتونی، اون به هیچکس تا حالا پا نداده و تنها زندگی میکنه.»
دوستم گفت: «برو من سر ۴۰ دلار شرط میبندم.»
- اوه اوه بحث اینقدر پوله. خودم میرم اصلا ولی اگر تونستم سر ۶۰ تا شرط میبندم.
دوستام خندیدن و موافقت کردن. لباسم رو پایین کشیدم و #بالاتنهام رو تو نمایش گذاشتم. موهام رو با لوندی کج کردم و با قدمهای پر عشوه به سمتش رفتم. داشت شراب قرمزش رو مزه مزه میکرد و به پیست رقص نگاه میکرد.
روی میزش نشستم و شرابش رو از دستش گرفتم و با نگاه نازی شرابش رو مزه کردم.
- اومم. خیلی خوبه.
اخم کرد و شرابم رو از دستم گرفت و از روی رد رژ قرمزم نوشید.
لبخند جذابی زدم و به سمتش خم شدم و نگاهم رو بهش دوختم.
- خوشمزه بود نه؟ رژم مزه شاتوته. همیشه دوست پسرام میگن همینو بزن.
اخم کرد و گفت: «این #کلکها قدیمی شده، دیدم داشتید حرف میزدید، سر چقدر شرط بستید؟»
چشمهام گرد شد از کجا فهمیده بود.
از روی میز بلند شدم و کنارش نشستم، مست بودم و خندهام گرفته بود.
دوباره شرابش رو از دستش گرفتم و نوشیدم.
- زیاد نبود. حالا برای اینکه ۶۰ تا رو بگیرم باهام میای تا #خونهام؟
تای ابروش رو بالا داد و جدی گفت: «نه.»
لبخند جذابی زدم_ باورم نمیشه با کسی نیستی.
- چون کسی منو راضی نمیکنه.
خندیدم و گفتم: «اوهو! اگر من راضی کردم چی؟»
پوزخندی زد و گفت: «نمیکنی؟»
منم پوزخندی زدم: «#شرط میبندی؟ مطمئنم دووم نمیاری.»
تای ابرو بالا داد و گفت: «باشه، سر ۱۰۰ دلار. مطمئنی میتونی بدی؟»
- آره ۵۰ دلار هم بیشتر ازت میگیرم. هیچکس در برابر من طاقت نمیاره.
- اگر نتونستی بدی چی؟ پولم چی میشه؟
با عشوه پا روی پا انداختم و گفتم: «تا یک مدت خدمتکار خونهات میشم چطوره؟ یک #خدمتکار_جذاب. البته به دلت صابون نزن، همین امشب کارمون تمومه.»
پوزخندی زد_ قبول. پاشو بریم خونه من.
دستش رو با ناز گرفتم و به دوستام لبخند پهنی زدم و از بار بیرون اومدیم...
هم ۶۰ تا رو میگرفتم و هم ۱۰۰ تا رو اما غافل از این بودم که...
https://t.me/joinchat/AAAAAEKwhLPL9mYmy9XUVg
مستی برای آغوش تو😎💋
دختری که سر شرطبندی وارد خونهی مردی میشه که شب اول باهم بودنشون دیوونهاش میکنه و این مرد تو خونه زندونیاش میکنه و بعد متوجه میشه یک خلافکار خطرناکه که مواد قاچاق میکنه...
https://t.me/joinchat/AAAAAEKwhLPL9mYmy9XUVg
💢در دهکده رمان💢