خروج از کلیشهی فرم-محتوا (بخش اول)
بین مخاطبین٬ آرتیستها و دستبهقلمهایی که در حیطهی رپ در ایران فعالیت میکنند گفتوگوی داغی راجع به فرم و محتوا وجود دارد. دستهی اول معتقدند محتوای یک اثر هنری درونمایهی آن است و فرم آن صرفاً ابزاریست برای آراستن این درونمایه اما دستهی دوم معتقدند فرم یک اثر باید آنقدر درخشان باشد تا بتوان آن اثر را «رپ» نامید.البته در ایران عمدهی مباحثی که راجع به فرم مطرح میشود اشاره به یکی از ابزارهای اجرایی رپ کردن به نام «فلو» دارد.
هدف از نوشتن این مطلب نه جهتگیری بلکه تفهیم خواستههای این دو گروه به یکدیگر است و در ادامه این حقیر به عنوان کسی که دیدگاهم در ابتدا به دستهی دوم نزدیکتر بود و در ادامه به دستهی اول پیوستم امیدوارم بتوانم دیدگاه فعلیام که به هیچکدام نزدیکتر نیست را مطرح کنم.
هر اثر هنری باکلام که به نام رپ تولید میشود را میتوان در یک ساختار قرار داد این ساختار شامل محتوا و فرم شعر٬ بیت و اجرا میشود.
ممکن است شعری پرمحتوا باشد یا فرم اجرایی آن بسیار جذاب باشد اما فرم خود شعر غیرجذاب و بدریخت باشد. از این مسئله غافل نباشیم که شعر و ادبیات قرنها شکل محبوب هنر در ایران بوده شعر٬ قرنهاست که در ایران خوانده میشود ضربالمثل میشود و در محاوره و روزمرهی ما وجود دارد به همین سبب شعرهایی که در رپ نوشته میشود ناخودآگاه تحت تاثیر فرم ادبیات ما قرار گرفتهاند! تا جایی که مدتها رپکنها از قالبهایی مشابه غزل و مثنوی که دو قالب پرطرفدار در ادبیات فارسیست برای عمدهی اشعار رپشان استفاده میکردند تاثیراتی که اشعار رپ از ادبیات پیشین خود گرفت که شامل وزنها٬ قالبها و آرایههای ادبیست به همراه آن چه ما از رپغیر فارسی دریافت کردیم و به شکل مشخصی معادل فارسی ندارند مانند وردپلیها یا متافورسهایی که معادل فارسی نداشتهاند و یا نوعی از قالب شعر که از چارچوب وزن و قافیهآرایی کلاسیک خارج است امروزه فرم شعری رپ فارسی را تشکیل دادهاند.
@Hemimyedaal