ادامه از پست قبلی:
نکته اساسی این است که هر اندازه بتوانیم معنایی (البته که معنای واقعی) که تعریف می کنیم "بزرگ تر از رنج مان" باشد، بهتر زندگی می کنیم .
یک ترازو را در نظر بگیرید که در یک کفه آن، رنج و مشکل تان قرار دارد و در کفه دیگر، معنایی که به آن داده اید. اگر رنج تان بزگ تر از معنایتان باشد، عذاب بیشتری می کشید و آن را تحمل می کنید ولی اگر کفه معنا سنگین تر باشد، درد کمتری دارید و به جای تحمل رنج، با آن همراهی می کنید. بدیهی است که انسان عاقل بین "عذاب و تحمل" و "درد کمتر و همراهی"، دومی را می پذیرد چرا که حاصل اولی، فرسودگی تدریجی است و نتیجه دومی، پختگی و تعالی مستمر.
زندگی انسان های بزرگ و تاریخ ساز نیز همواره آکنده بود از رنج های پرمعنا. اگر گاندی و ماندلا در هند و آفریقای جنوبی، معنایی برای رنج ها و زندان های خود نداشتند، آیا می توانستند آن حجم انبوه درد را تحمل کنند، کشورشان را نجات دهند و اینک نامی بزرگ در تاریخ داشته باشند؟
پس: از رنج فرار نکنید که نمی توانید، بدان معنا دهید که می توانید. این، مدیریت رنج است در "سیاره رنج".
👈درس های زندگی در سواد زندگی: http://savadezendegi.com
@savadzendegi
نکته اساسی این است که هر اندازه بتوانیم معنایی (البته که معنای واقعی) که تعریف می کنیم "بزرگ تر از رنج مان" باشد، بهتر زندگی می کنیم .
یک ترازو را در نظر بگیرید که در یک کفه آن، رنج و مشکل تان قرار دارد و در کفه دیگر، معنایی که به آن داده اید. اگر رنج تان بزگ تر از معنایتان باشد، عذاب بیشتری می کشید و آن را تحمل می کنید ولی اگر کفه معنا سنگین تر باشد، درد کمتری دارید و به جای تحمل رنج، با آن همراهی می کنید. بدیهی است که انسان عاقل بین "عذاب و تحمل" و "درد کمتر و همراهی"، دومی را می پذیرد چرا که حاصل اولی، فرسودگی تدریجی است و نتیجه دومی، پختگی و تعالی مستمر.
زندگی انسان های بزرگ و تاریخ ساز نیز همواره آکنده بود از رنج های پرمعنا. اگر گاندی و ماندلا در هند و آفریقای جنوبی، معنایی برای رنج ها و زندان های خود نداشتند، آیا می توانستند آن حجم انبوه درد را تحمل کنند، کشورشان را نجات دهند و اینک نامی بزرگ در تاریخ داشته باشند؟
پس: از رنج فرار نکنید که نمی توانید، بدان معنا دهید که می توانید. این، مدیریت رنج است در "سیاره رنج".
👈درس های زندگی در سواد زندگی: http://savadezendegi.com
@savadzendegi