اون روز کیونگسو تمرکز کافی روی اجرا نداشت. چون سهون مکنه شیرین و دلرباش تصمیم گرفته بود به تلافی بوسهای که به بازیگر زن توی فیلم زده بود، یک دور به اعضا نزدیک بشه و اونها رو دقیقا جلوی چشمهای جدی شده کیونگسو تو بغل فشار بده.
کیونگسو با چشمهایی که خط و نشون میکشید به سهون نگاه کرد و سهون بین پشیمونی و ادامه دادن کارهاش دودل مونده بود.
تا اینکه دستهای کوچیک هیونگش به سمتش دراز شدن و اوه سهون توجهای که میخواست رو بالاخره گرفت.
در گوش هیونگش از شب طولانی و سختی که پیش رو بود میگفت و کیونگسو با قهقههای شیرینش به خوش خیالی پسرک میخندید.
چرا که تنها کسی که قرار بود تنبیه بشه اوه سهون بود.
༗#SeSoo
𞋈#Light
࿎──Tamana
↬
Kyungժօო ༉