Репост из: گیلین گیلین
چوپانی ماری را از میان بوته های آتش گرفته نجات داد و در خورجین گذاشته و به راه افتاد، چند قدمی که گذشت مار از خورجین بیرون آمده و گفت: به گردنت بزنم یا به لبت؟
چوپان گفت: آیا سزای خوبی این است؟
مار گفت: سزای خوبی بدی است !
قرار شد تا از کسی سوال بکنند، به روباهی رسیدند و از او پرسیدند، روباه گفت: من تا صورت واقعه را نبینم نمیتوانم حکم کنم، پس برگشته و مار را درون بوته های آتش انداختند،
مار به استمداد برآمد و روباه گفت:
بمان تا رسم خوبی از جهان برافکنده نشود !
Join → @Gilin_Gilin
چوپان گفت: آیا سزای خوبی این است؟
مار گفت: سزای خوبی بدی است !
قرار شد تا از کسی سوال بکنند، به روباهی رسیدند و از او پرسیدند، روباه گفت: من تا صورت واقعه را نبینم نمیتوانم حکم کنم، پس برگشته و مار را درون بوته های آتش انداختند،
مار به استمداد برآمد و روباه گفت:
بمان تا رسم خوبی از جهان برافکنده نشود !
Join → @Gilin_Gilin