👀
شواهدِ نحس بودنِ دولتِ رئیسی✍️عباس عبدی - ۶ بهمن ۱۴۰۳
🔘دو اتفاق بسیار مهم دوره آقای رییسی، اعتراضات ۱۴۰۱ و فساد ۳٫۷ میلیارد دلاری چای دبش بود. به نظر میرسد که فساد چای دبش در مقایسه با اعتراضات، خیلی غیر منتظرهتر بود. با توجه به اقداماتی که در تابستان آن سال در مواجهه با پوشش زنان کرده بودند، آن را قابل پیشبینی مینمود، ولی فساد مذکور در ذهن نمیگنجید.
🔘اول به این دلیل که اقتصاد ایران و ارزهای دولتی در یک تنگنای عجیبی قرار داشت، پس دستور پرداخت ارز باید خیلی سختگیرانه میبود. برای نمونه یکی از مهمترین برنامههای آن دولت که منابع بزرگ مالی کشور را صرف آن کردند، سیاست فرزندآوری بود. اجرای این برنامه مستلزم تأمین احتیاجات نوزادان از جمله شیر خشک بود. ولی در مقطعی از آن دولت، شیر خشک کمیاب شد، چون ۶۰ میلیون دلار ارز برای واردات آن تخصیص نیافته بود. در چنین فضایی نه ۲ و ۳ برابر بلکه ۶۲ برابر این رقم را برای واردات چای و ماشینآلات آن اختصاص دادند که باور کردنی نیست. آن هم وارداتی متقلبانه که در عمل چیز مهمی وارد نمیشود.
🔘دوم؛ آقای رییسی برای رسیدن به پاستور برنامه مبارزه با فسادی را در قوه قضاییه آغاز کرده بود که در قالب دادگاههای ویژه مبارزه با فساد اقتصادی و فراتر از قوانین جاری عمل کردند و چند نفر را با سر و صدای فراوان اعدام نمودند و بقیه را به زندانهای طولانیمدت محکوم کردند، البته بعداً و در رسیدگیهای دقیق و قانونی تعدادی از این احکام نقض شدند. بنابراین تصور میرفت که چنین شخصی در دولت خود ریشههای فساد را نیز خشک کند، نه آنکه بزرگترین فساد اقتصادی را در همان ابتدای دولت شاهد باشیم. در دوره ریاست قضایی رییسی کلی افراد اعدام و زندان شدند ولی نوبت مدیریت خودش که شد زیر دستان و حتی وزیرش، تره هم برای امکان اعدام شدن خرد نکردند. گویی آن اعدامها و زندانها هیچ تأثیر بازداندهای در وقوع این فساد نداشته است.
🔘سوم؛ در تحقق این فساد بالاترین مقام وزارتخانه نیز با اتهام مواجه شده است و پس از دولت احمدینژاد که مقامات بالای آن متهم به فساد و محکوم شدند، این رخدادی غیر منتظره بود که در سطح وزیر جزو پرونده باشند و حتی در مدت کوتاه وزارتش برای دومین بار متهم شود که اولی را هم محکوم و زندانی شد. حداقل میتوانستند یک وزیر خوب و مبرا از ارتکاب جرم انتخاب کنند.
🔘با زدن دُم مار نمیتوان آن را کُشت. مار را باید از گردنش گرفت، و الا نیش خواهد زد. بازداشت و محاکمه عوامل فساد، مثل زدن دُم مار و یا گرفتن آن از دُم است که دو باره نیش خواهد زد و بدجور هم میزند. فرق فساد با مار این است که اگر مار یک سر دارد، اژدهای فساد هفت سر است. باید همه سرهای آن را زد.
🔘فقدان شفافیت و نیز نبود تناسب قدرت و مسئولیت، ضعف نهادهای نظارتی رسمی و مدنی و آزادی رسانهها، فساد سیاسی، مقررات ناکارآمد و... علل و عوامل اصلی فساد است. فساد اگر از حدی بگذرد ریشه خیلی از چیزها از جمله اعتماد به حکومتها را خشک میکند.
🔘در این یادداشت به یکی از این عوامل که توزیع پستهای دولتی براساس فشار غیر مسئولانه نمایندگان است میپردازم، جالب اینکه این مسأله تا کنون از سوی مقام رهبری نیز تذکر داده شده است، ولی ظاهراً در عمل توجه نمیکنند.
🔘برخی از نمایندگان مجلس مکرر دنبال فشار برای عزل و نصب مدیران استانی و مدیران عامل شرکتهای با گردش مالی بالا هستند. خیلی صریح تهدید هم میکنند. البته این کار از سوی همه آنان انجام نمیشود، ولی نکته مهم این است نمایندگانی هم که از انجام این کار پرهیز میکنند، در عمل و با سکوت نسبی خود راه را برای کار آنان هموار میکنند.
🔘تقریباً همه وزرا بدون استثنا با یکی از مهمترین مشکلاتی که مواجه هستند، خردهفرمایشهای برخی از نمایندگان برای عزل و نصبها است. گویی که پستهای دولتی تبدیل به تیولداری شده است. اگر وزرا زیر بار نروند، از آنان سوالهای مکرر میکنند، آنان را به کمیسیونها میکشانند و اگر زورشان برسد، استیضاح میکنند و بعضا این را هم میگویند. در مواردی رأی اعتماد دادن را هم مشروط به چنین عزل و نصبهایی میکنند.
🔘یکی از عجیبترین مواردی که خیلی صریح و علنی رخ داده است، چند ده نفر از نمایندگان به وزیر کشور تذکر دادند که بخشنامه خود در خصوص منع به کارگیری نیروهای سایر وزارتخانهها در پستهای بخشداری و فرمانداری را لغو نماید. این بخشنامه با این هدف صادر شده که نتوانند دوستان و آشنایان خود در وزارتخانههای دیگر را به عنوان فرماندار و بخشدار معرفی کنند، و مانع از توصیههای احتمالی شده است، لذا این نمایندگان خواهان لغو بخشنامهای شدهاند که هیچ ربطی به آنان ندارد!!