این نوشته بزرگان دنیا را به چالش کشید مردی که همسرش بشدت بیمار است و چیزی به مرگش نمانده تنها راه نجات یک داروی بسیار گرانقیمت است که در شهر فقط یکنفر هست که آن را میفروشد مرد فقیر هیچ پولی ندارد هیچ آشنایی هم برای قرض گرفتن ندارد بسراغ دارو فروش میرود التماس میکند به دست و پایش می افتد عاجزانه خواهش میکند آن دارو را برای همسر بیمارش بعنوان وام یا قرض به او بدهد دارو فروش به هیچ وجه راضی نمیشود به هیچ وجه
حالا مرد ما دو راه دارد یا دارو را بدزدد و یا نظاره گر مرگ همسرش باشد
مرد دارو را شبانه میدزدد و همسرش را از مرگ نجات میدهد پلیس شهر او را دستگیر میکند
کُلبرگ، روانشناس و نظریه پرداز بزرگ قرن بیستم با طرح این داستان از مردم خواست به دو سوال جواب دهند
١- آیا کار آن مرد درست بود؟
٢- آیا برای این دزدی، مرد باید مجازات شود؟ چرا؟
داستان معروف کُلبرگ تمام بزرگان دنیا را به چالش کشید وی پس از طرح آن گفت از روی جوابی که میتوانید به این سوال بدهید من میتوانم میزان هوش و شعور اجتماعی شما را تشخیص دهم و مهمترین قسمت این سنجش، پاسخ به سوال "چرا" در سوال دوم بود هر کس جواب متفاوتی میداد حتی سیاستمداران بزرگ دنیا به این سوال پاسخ دادند:
-آری، باید مجازات شود دزدی به هر حال دزدی است
- زیر پا گذاشتن مقررات به هر حال گناه است فارغ از بیماری همسرش
- کار آن مرد درست نبود اما مجازات هم نشود زیرا فقیر است و راهی نداشته
اما هنگامی که از گاندی این سوال را پرسیدند، پاسخ عجیبی داد گاندی گفت کار آن مرد درست بوده و آن مرد نباید مجازات شود چرا؟ زیرا قانون از آسمان نیامده است ما انسان ها قانون را وضع میکنیم تا راحت تر زندگی کنیم. تا بتوانیم در زندگی اجتماعی کنار هم تاب بیاوریم اما هنگامی که قانون منافی جان یک انسان بی گناه باشد دیگر قانون نیست جان انسان ها در اولویت است آن قانون باید عوض شود گاندی گفت انسان بر قانون مقدم است
کُلبرگ پس از شنیدن سخنان گاندی گفت بالاترین نمره ای که میتوان به یک مغز داد همین است
«ایرانبیدار»
مسیر آگاهی ؛ مقصد آبادی@IRanBidar