چرا ایران تجزیه شدنی نیست
نظرات زنده یاد استاد محمد محمدی ملایری در این رابطه:
می توان انگاشت که از میان عوامل مختلفی که همه آن مردم سرزمینشان را به هم پیوسته و از مجموع آنها کشور واحدی ساخته اند مهمترین آنها عوامل سیاسی و نظامی بوده بدین معنی که همه اجزاء مختلف آن کشور پهناور بدان سبب به یکدیگر وابسته و پیوسته بوده اند که همه در زیر لوای یک حکومت به سر می برده اند، و این وحدت سیاسی مانع از هم گسیختگی آنها بوده است، این را از آن رو می توان اندیشید که همین عامل سیاسی بارزترین عاملی است که همواره به چشم می خورد و معمولا در تاریخ ها هم بیشتر بدان توجه می شود، [ولی واقعیات تاریخی دربارهء جامعهء ایرانی چنین گمانی را بی چون چرا تایید نمی کند، چون برخی از رویدادهای تاریخی خلاف این را می رسانند.]
اگر وحدت سیاسی و نظامی مهمترین عامل پیوستگی این مردمان و سرزمینشان می بود می بایستی پس از زوال آن وحدت با زوال دولت ساسانی و نابود شدن قدرت نظامی آن، این جوامع به هم پیوسته هم از خدا خواسته از هم می گسستند و هر یک راه خود را در پیش می گرفتند و چنانکه معمول آن دوران بود در آن جامعهء جدید حل می شدند و به خورد آن می رفتند چنانکه دیگران رفتند ولی چنان نشد، پیوند #ایرانشهر آنچنان ژرف و استوار بود که با آنکه این سرزمین پهناور و مردم آن به تدریج و جدا از هم به اسلام درآمدند،در جامعهء اسلامی هم همچون کشوری به هم پیوسته و مردمی یک زبان و یک فرهنگ نمودار شدند و با همه عوامل نامساعدی که بر آنها روی اورده بود باز به خورد هیچ جامعهء دیگری نرفتند و این وحدت ملی و فرهنگی آنها آن چنان آشکار و نظرگیر بود که همه مورخانی که از سرزمین های اسلامی و مردم آن چیزی نوشته اند دربارهء ایرانیان این وحدت را درخور ذکر دانسته اند و به اجمال یا تفصیل سخن گفته اند.
بن مایه:
تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی/تالیف محمد محمدی ملایری
جلد دوم : بخش اول : دل ایرانشهر/ص۹
#ایرانشناسی #ایرانشهر #انستیتو_ایرانشهر
@IRANSHAHRINSTITUTE
نظرات زنده یاد استاد محمد محمدی ملایری در این رابطه:
می توان انگاشت که از میان عوامل مختلفی که همه آن مردم سرزمینشان را به هم پیوسته و از مجموع آنها کشور واحدی ساخته اند مهمترین آنها عوامل سیاسی و نظامی بوده بدین معنی که همه اجزاء مختلف آن کشور پهناور بدان سبب به یکدیگر وابسته و پیوسته بوده اند که همه در زیر لوای یک حکومت به سر می برده اند، و این وحدت سیاسی مانع از هم گسیختگی آنها بوده است، این را از آن رو می توان اندیشید که همین عامل سیاسی بارزترین عاملی است که همواره به چشم می خورد و معمولا در تاریخ ها هم بیشتر بدان توجه می شود، [ولی واقعیات تاریخی دربارهء جامعهء ایرانی چنین گمانی را بی چون چرا تایید نمی کند، چون برخی از رویدادهای تاریخی خلاف این را می رسانند.]
اگر وحدت سیاسی و نظامی مهمترین عامل پیوستگی این مردمان و سرزمینشان می بود می بایستی پس از زوال آن وحدت با زوال دولت ساسانی و نابود شدن قدرت نظامی آن، این جوامع به هم پیوسته هم از خدا خواسته از هم می گسستند و هر یک راه خود را در پیش می گرفتند و چنانکه معمول آن دوران بود در آن جامعهء جدید حل می شدند و به خورد آن می رفتند چنانکه دیگران رفتند ولی چنان نشد، پیوند #ایرانشهر آنچنان ژرف و استوار بود که با آنکه این سرزمین پهناور و مردم آن به تدریج و جدا از هم به اسلام درآمدند،در جامعهء اسلامی هم همچون کشوری به هم پیوسته و مردمی یک زبان و یک فرهنگ نمودار شدند و با همه عوامل نامساعدی که بر آنها روی اورده بود باز به خورد هیچ جامعهء دیگری نرفتند و این وحدت ملی و فرهنگی آنها آن چنان آشکار و نظرگیر بود که همه مورخانی که از سرزمین های اسلامی و مردم آن چیزی نوشته اند دربارهء ایرانیان این وحدت را درخور ذکر دانسته اند و به اجمال یا تفصیل سخن گفته اند.
بن مایه:
تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی/تالیف محمد محمدی ملایری
جلد دوم : بخش اول : دل ایرانشهر/ص۹
#ایرانشناسی #ایرانشهر #انستیتو_ایرانشهر
@IRANSHAHRINSTITUTE