اگر از دید یک دشمن رومی به ایران نگاه کنم و توان سفر در زمان داشته باشم خود را با نام "مارکوس فالکوس" معرفی می‌کنم.

مارکوس یک فرمانده نظامی و سیاست‌مدار زیرک و اهل روم، متخصص در استراتژی‌های نفوذ و براندازی فرهنگی و نظامی، است.

در امپراتوری روم، من تجربه‌هایی گسترده در جنگ‌های امپراتوری علیه گل‌ها و کارتاژها داشته‌ ام و به خوبی می‌دانم چگونه از اختلافات داخلی و فرهنگی دشمنان استفاده کنم....!

ماموریت من در اینجا روشن است : نفوذ و تضعیف درازمدت پادشاهی ایران به‌گونه‌ای که به مرور، فرهنگ و اقتدار رومی بر این سرزمین حاکم شود.

### اهداف بلندمدت ⬇️

۱. جذب و تغییر فرهنگ ایرانی به سمت فرهنگ رومی: هدف اصلی من گسترش نفوذ فرهنگی روم در ایران و تقویت گرایش‌های فرهنگی به نفع روم است، زیرا می‌دانم که تغییر فرهنگ مردم در بلندمدت باعث می‌شود آنها کم‌کم پذیرای حاکمیت و ارزش‌های رومی شوند.

۲. تضعیف حاکمیت مرکزی و پشتیبانی از حکومت‌های محلی: با تضعیف حاکمیت مرکزی و حمایت از حاکمان محلی که تحت نفوذ من هستند، ایران به مجموعه‌ای از حکومت‌های کوچک و ناتوان تبدیل می‌شود که در برابر روم مقاومت نخواهد داشت.

۳. کنترل مسیرهای تجاری و اقتصادی: کنترل مسیرهای تجاری از طریق امپراتوری ایران به سوی آسیای شرقی و هند، برای اقتصاد روم حیاتی است و باعث می‌شود اقتصاد ایران به تدریج وابسته به ما شود.

۴. توسعه نفوذ نظامی در مرزهای ایران: تقویت مرزهای رومی و ساخت دژهای قدرتمند نزدیک به مرزهای ایران به مرور ایران را در حالت دفاعی قرار می‌دهد.

### اهداف کوتاه‌مدت ⬇️

۱. نفوذ در دربار شاهنشاهی: اولین اقدام من نفوذ در دربار و به‌خصوص نزدیک شدن به مشاوران و فرماندهان نظامی شاهنشاه است. از طریق رشوه، هدایای ارزشمند، و وعده‌های سیاسی، روابط نزدیک ایجاد کرده و تلاش می‌کنم برخی از مشاوران شاه را به سمت پذیرش نفوذ رومی سوق دهم.

۲. ایجاد جنگ‌های داخلی: اگر بتوانم به اختلافات داخلی در ایران دامن بزنم، این کشور را به درگیری‌های داخلی مشغول کرده و تمرکز آن را از تهدیدهای خارجی دور می‌کنم. پشتیبانی از برخی شاهزادگان ناراضی و افزایش رقابت میان طبقات مختلف اجتماعی و مذهبی ابزارهای خوبی برای این هدف هستند.

۳. گسترش عقاید و دین‌های رومی: معرفی و ترویج خدایان و اساطیر رومی در کنار خدایان ایرانی می‌تواند در تضعیف پیوندهای مذهبی و فرهنگی ایرانیان موثر باشد. از این طریق به آرامی عقاید رومی را وارد افکار مردم و نخبگان می‌کنم.

۴. تحریک قبیله‌های مرزی: با تحریک و حمایت از قبیله‌های مرزی در برابر حاکمان ایرانی، ایران را مشغول درگیری‌های فرسایشی می‌کنم. این قبیله‌ها نه تنها برای ایران هزینه‌های نظامی و مالی دارند، بلکه باعث می‌شوند تمرکز شاهنشاه از تهدیدات بزرگ‌تر، مانند روم، منحرف شود.

### راهکارها و سیاست‌ ها ⬇️

#### ۱. نفوذ فرهنگی و تبلیغاتی
یکی از استراتژی‌های من این است که از طریق بازرگانان، هنرمندان، و متفکران رومی به ایران نفوذ کنم و ارزش‌های فرهنگی، هنری، و فکری رومی را در این سرزمین ترویج دهم. به مرور زمان، طبقه‌ی اشراف و نخبگان ایرانی تحت تأثیر فرهنگ رومی قرار خواهند گرفت. من افرادی را برای تبلیغ و تحریف فرهنگی در نظر می‌گیرم تا از طریق هنر، موسیقی، و معماری، به تدریج نفوذ فرهنگی روم را در ایران گسترش دهند.

#### ۲. تقویت اقلیت‌ها و ایجاد اختلافات اجتماعی
از آنجایی که ایران از تنوع مذهبی و قومی بالایی برخوردار است، من تلاش می‌کنم تا اختلافات میان اقلیت‌ها و گروه‌های اجتماعی را تشدید کنم. برای این کار، حمایت‌های اقتصادی و نظامی به برخی از گروه‌ها ارائه می‌دهم و با شایعات و اطلاعات نادرست، بی‌اعتمادی و خصومت میان گروه‌های مختلف را ترویج می‌کنم. این سیاست به مرور زمان ایران را از درون تضعیف خواهد کرد.

#### ۳. ایجاد پیمان‌های تجاری و اقتصادی
از طریق ایجاد توافقات تجاری خاص، تلاش می‌کنم اقتصاد ایران را وابسته به کالاها و خدمات رومی کنم. این وابستگی باعث می‌شود که در زمان مورد نیاز، بتوانم با اعمال فشار اقتصادی، ایران را به پذیرش خواسته‌های روم مجبور کنم.

#### ۴. عملیات نظامی محدود و نفوذ از طریق جاسوسان
در مناطق مرزی، نیروهای نظامی روم را به صورت محدود و استراتژیک وارد می‌کنم و با ایجاد فشار نظامی، ایران را وادار می‌کنم که منابع بیشتری را صرف دفاع مرزی کند. همزمان جاسوسانی را به مناطق کلیدی می‌فرستم تا اطلاعات دقیقی از توان نظامی و تحرکات داخلی ایران جمع‌آوری کنند.


1/2