نهنگ مهاجری که شل کرد


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Блоги


• داستان پزشکی که یاد گرفت شل کنه ولی رسم تنگی از یاد برد

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Блоги
Статистика
Фильтр публикаций


فرق نمیکنه روزه باشی یا نباشی،
اذان به افق مغرب باشه یا مشرق،
یه رشتی همه جا بساط نون پنیر شامی و رشته خشکارشو به پا میکنه😌😁

1.6k 0 24 43 183

یه مشکلم با زبان دوم اینه که امکان استراق سمع رو ازم گرفته، یعنی نیاز دارم مستقیم باهام صحبت شه یا حداقل context رو بدونم وگرنه وقتی یه صداهای ریزی از دور میشنوم نمیتونم بفهمم دارن چی میگن🥲

2.7k 0 4 15 123

💛

3k 0 23 14 169

طبیعت اینجا واقعا قشنگه.
من که گیلان زندگی کرده بودم همیشه فکر میکردم دیگه همه خوشگلیارو دیدم ولی نه خیلی چیزا هست که ندیدم هنوز 💚

2.8k 0 38 8 153

بالاخره یه تایم دو نفره مناسب پیدا کردیم ♥️
اینجا به کروسانش تو ملبورن معروفه

Lune🥐

3.8k 0 16 21 155

پشمام
بخش فارسی تو کتابخونه doncaster
(یه محله تو ملبورنه که ایرانیا توش بیشترن)

3.8k 0 19 1 140

امروز داشتم خیلی عادی مثل اکثر روزهایی که از این دو ماه گذشت مریض میدیدم و مثل خیلی از روزای دیگه به زندگی عمیق فکر نمیکردم. تا اینکه یه مریضی اومد باهام صحبت کرد و ازم پرسید از کجا میای. وقتی گفتم ایران، گفت وای چقدر خوب اینگلیسی صحبت میکنی، دلت برای خونه تنگ نشده؟
خیلی سریع اومدم با خنده جواب بدم نه، مامانم اینا الان اینجان و در آینده برای تعطیلات هم میرم ایران. به محض اینکه گفتم نه، انگار فعل و انفعالات مغزم منو به “عدم انکار” و “ فکر کردن عمیق” فرو برد، بغض کردم و منتظر موندم تا مریض از اتاقم بره بیرون تا بتونم گریه کنم.
همیشه برام دلتنگی اینجوری بوده، بهش عادت میکنم، بهش فکر نمیکنم، ولی یهو یه جایی یه تلنگر یادم میندازه اگه بهش فکر کنم “دلتنگم”.
“Don’t you miss home?”
هم یادم انداخت اینجا home من نیست، و چرا دلم تنگ شده قطعا.

5.2k 0 32 30 257

یهو یاد این هدیه افتادم که خیلی خیلی برام ارزشمند بود. مرسی از تاراز که تو این گروه باهاش آشنا شدم، وقتی شروع به کار زیبایی کردیم اومد پیشمون و بعد که کار مهاجرتم درست شد این هدیه ارزشمند رو بهمون داد🥹🤍

5.4k 0 56 12 117

البته راستشو بخواین بیشتر از اینکه یادم بندازه “دنیا وفا ندارد” ، یاد یه شعر ‌می‌افتم که هرچقدر به نورون‌های مغز خودم و چت جی‌پی‌تی فشار آوردم به نتیجه نرسیدم🥲 یه شعر بودا فکر کنم از خیام که میگفت این خاکی که داری روش راه میری توش آدمی دفنه که قبلا اونم زنده بوده و اینا 😁😁
شاید تو کتاب ادبیاتمون بود یا شاید یه خواننده‌ای خوندتش .
هرکی گفت چی بود جوایز ارزنده‌ای بهش میدم 😁

4.5k 0 13 43 49

یه روزایی با سوپروایزرم میرم Nursing home که همون خونه‌ی سالمندانه، یه سری آدم پیر گوگولی که هر کی اتاقش رو به یه شکلی چیده، پر قاب عکس از روزای شاد کنار خانواده، عکس عروسی، عکس نوه، عکس همسری که مرده، عکس سگی که یه روزی وفادارترین رفیقش بوده، سرتیفیکیت صد سالگی از ملکه‌ی اینگلیس، کتاب و یادگاری و …

یه ملغمه‌ی تلخ و شیرینیه برام این روزا، هم جالبه این همه خاطره، هم خیلی غیرقابل باوره گاهی این آدمی که الان از پس ساده‌ترین کاراش بر نمیاد یه روزی مثل همه‌ی ما شاد و سرحال و پر انرژی بوده. انگار هر هفته یادم میندازه چقدر “دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده” 🥲


مامان‌بزرگم همیشه با لهجه‌ی گیلکی میگفت: “تا گول نوسوزه، گلاب نیبه”
یعنی تا گل نسوزه، گلاب درست نمیشه😅
پزشکی دقیقا همینه گل نمیسوزه فقط، گل جزغاله میشه، گل کربن میشه😂😂 ایشاللا گلاب هم درست شه🤲🏼🤲🏼

4.6k 0 27 12 81

Репост из: ?پرستا
ببخشید این پیام بشدت لحن تندی داره، ولی احساس میکنم خیلیا باید بدونن.

پونصد نفر ازم پرسیدن تو ۳۲ سالگی برم تخصص تو ۳۶ تموم میشه ارزش داره؟

شونصد نفرم پرسیدن تو ۳۵ سالگی مدرکم ازاد میشه دیر نیست برا مهاجرت پزشکی؟

من یه جواب میدم و قائله را ختم میکنم. شما اگه دنبال پلن زود بازده بودی خیییییلیییییی اشتباه کردی اومدی پزشکی. پزشکی جونتو بالا میاره تا به بازدهی برسه. مطب؟ دیر بازدهه. مهاجرت؟ چند سال بیشتر از سایر رشته‌ها طول میکشه. دوره تخصص؟ سخت و جانکاه و کم درامده. شانس بیاری بعدش تحفه‌ای از اب در بیاد.

فلذا دنبال زود به نتیجه رسیدنش نباش مگه اینکه سرمایه خوبی پشتت باشه. اسوده و بی دغدغه بتونی پلنتو جلو ببری.


آرزوی هر روز من: دانلود کامل اینگلیسی با لهجه اوزی رو مغزم 😵‍💫
وای پیرمرداشون که حرف میزنن اصلا نمیفهمم خیلی سخته 😪


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
معین، ملبورن ❤️

6.8k 0 73 23 89

Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
امشب کنسرت معین ❤️

6.6k 0 71 21 103

یواشکی ازشون عکس گرفتم😁


اومدم کتابخونه.. اینجا روزای مختلف event های مختلف هست

مثلا امروز صبح تا ظهر وقت یه گردهمایی بود.. خانومای مسن میان بافتنی میبافن و چای میخورن و صحبت میکنن با هم..

یکیشون همین الان از کلینیک اومده بود مروارید ویزیتش کرده بود

بعد اینقدر از مروارید تعریف کرد
که چه چقدر برام وقت گذاشت و ازم سوال پرسید ..چقدر دکتر دقیقیه..
حواسش به همه چی هست..

بعد بقیه هم مرواریدو میشناختن.. همه تعریف کردن.. بعضیا هم‌ میگفتن چقدر ناز و خوشگله "she's yum"

بعد منم نزدیکشون نشستم داشتم یواشکی گوش میدادم
منو نمیشناختن که شوهرشم😁

5.4k 0 52 10 321

Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
و ۵ دقیقه بعد داشتم از همونجا برمیگشتم که یه صدای خش خش شنیدم از بین درختا.. یهو یه گروه آهو از جلوم رد شدن😍

5.4k 0 38 25 98

Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
برای خودم داشتم می‌گشتم سمت یه دریاچه‌ای یهو یه گروه ۱۵ ۲۰ تایی کانگورو دیدم 😍
امروز اولین بار بود که تو محیط باز کانگورو میدیدم.. خیلی تجربه خوبی بود

5k 0 44 19 96

آقا ببینین روز تولدم چیا دیدم

Показано 20 последних публикаций.