Репост из: Неизвестно
🔞وقتی که او مرد☠ ‼️ متاسفانه این داستان واقعیست😞 وقتی که مُرد، من و سه چهار تا از بچههای محل که میدانستیم ثروت عظیم و بیکرانش بیصاحب میماند، بدون اینکه بگذاریم کسی از همسایهها بفهمد، شب اول با ترس و لرز زیاد وارد خانهاش شدیم و هر چه پول نقد داشت، بلند کردیم. بعد هم با خود کنار آمدیم که: این که دزدی نیست تازه او به این پولها دیگر هیچ احتیاجی هم ندارد اما.. 🔞❗️
برای خواندن ادامه ماجرا کلیک کنید:
برای خواندن ادامه ماجرا کلیک کنید:
برای خواندن ادامه ماجرا کلیک کنید:
برای خواندن ادامه ماجرا کلیک کنید: