در این لحظات بر آهو چه میگذره؟
کجا است؟
در مورد 80 میلیون تماشاگر مسخ شده چه احساسی داره؟
فراموش شد؟
اخبار قربانی بعدی او را هم خواهد بلعید؟
تو سر دو فرزند کوچکش چی میگذره؟
مامان کجاست؟
وقتی همکلاسیهاشون از دیوونه شدن مادرشون صحبت میکنند روی ذهن لطیفشون چه خراشی میافته؟
همه اینها برای پنهان کردن دیوانگی یک پیرمرد کثیف، بی رحم، غاصب?
بدنبال اطلاعاتی که از وضعیت آهو در بیمارستان روانپزشکی ایران به اشتراک گذاشتیم دوستی که مراحل مشابهی را در این مکان تلخ گذرونده با ما به اشتراک گذاشت:
پارسال با همسایه سر مسائل جزئی درگیر شدم و تو دادگاه عصبانی شدم و کمی داد و بیداد کردم. قاضی بهش برخورد، حکم انتقال من به این بیمارستان را صادر کرد. در این بیمارستان جهنمی با وحشیانه ترین روشها مورد آزار و اذیت قرار گرفتم. مجبور بودم داروهای ناشناخته و خطرناکی را مصرف کنم که عوارض جانبی وحشتناکی داشت. پرسنل بیمارستان نه تنها هیچ همدلی ای با من نداشتند بلکه با بیرحمی تمام به من توهین و تحقیرم میکردند.
در بخش بیماران روانی در کنار مجرمان خطرناک و افراد مبتلا به بیماری های روانی شدید قرار داده شدم. شب‌ها برای کنترل بیماران به ما داروهای آرامبخش به مقدار زیاد تزریق میکردند و ما را به تخت میبستند. حتی شاهد شکنجه های وحشیانه برخی از بیماران توسط پرسنل بودم.
انتقال به بیمارستان روانی یک توطئه از پیش طراحی شده برای ساکت کردن و انتقام جویی .
این تجربه تلخ روح و جسمم را بیمار کرد و تا ابد در ذهنم باقی خواهد موند.
کجا است؟
در مورد 80 میلیون تماشاگر مسخ شده چه احساسی داره؟
فراموش شد؟
اخبار قربانی بعدی او را هم خواهد بلعید؟
تو سر دو فرزند کوچکش چی میگذره؟
مامان کجاست؟
وقتی همکلاسیهاشون از دیوونه شدن مادرشون صحبت میکنند روی ذهن لطیفشون چه خراشی میافته؟
همه اینها برای پنهان کردن دیوانگی یک پیرمرد کثیف، بی رحم، غاصب?
بدنبال اطلاعاتی که از وضعیت آهو در بیمارستان روانپزشکی ایران به اشتراک گذاشتیم دوستی که مراحل مشابهی را در این مکان تلخ گذرونده با ما به اشتراک گذاشت:
پارسال با همسایه سر مسائل جزئی درگیر شدم و تو دادگاه عصبانی شدم و کمی داد و بیداد کردم. قاضی بهش برخورد، حکم انتقال من به این بیمارستان را صادر کرد. در این بیمارستان جهنمی با وحشیانه ترین روشها مورد آزار و اذیت قرار گرفتم. مجبور بودم داروهای ناشناخته و خطرناکی را مصرف کنم که عوارض جانبی وحشتناکی داشت. پرسنل بیمارستان نه تنها هیچ همدلی ای با من نداشتند بلکه با بیرحمی تمام به من توهین و تحقیرم میکردند.
در بخش بیماران روانی در کنار مجرمان خطرناک و افراد مبتلا به بیماری های روانی شدید قرار داده شدم. شب‌ها برای کنترل بیماران به ما داروهای آرامبخش به مقدار زیاد تزریق میکردند و ما را به تخت میبستند. حتی شاهد شکنجه های وحشیانه برخی از بیماران توسط پرسنل بودم.
انتقال به بیمارستان روانی یک توطئه از پیش طراحی شده برای ساکت کردن و انتقام جویی .
این تجربه تلخ روح و جسمم را بیمار کرد و تا ابد در ذهنم باقی خواهد موند.