اتاق پر از وسایل جنسی بود که با دیدنشون دستمو از ترس جلوی دهنم گرفتم ..😱🔞
نور قرمز اتاق منو بیشتر میترسوند .
این اتاق ممنوعه بود و از روز اول بهم گفته بودن حق نداری نزدیکش بشی .
حتی خود پرسنلم حق نداشتن وارد این اتاق بشن..
الان متوجه شده بودم دلیل این همه پنهان کاری چیه !!
بزرگ ترین رئیس مافیایی که میشناختم عجیب ترین فتیشای ممکنو داشت .
خواستم سریعاً جیم بزنم تا کسی نرسیده .
برگشتم برم که مهرسام پشت سرم ایستاده بود در حالی که با یه کمر بند کف دست خودش میکوبید .
به نشونه سیس انگشتشو جلوی لبش گذاشته بود ..
با ترس اومدم از کنارش بشم برم که جلومو گرفت :
_کجا ؟! تو این اتاق فقط اومدنت با خودته
رفتنت با منه..😈💦❌
و در حالی که میلرزیدم به سمتم حجوم آورد ..
https://t.me/+QV4RpFY2kAU1NGRk