☑🖋
✔ ادبیات و ادبیت
مدتها ست فضای متون و مطالبی که در کانالها یا گروههای تلگرامی و بخصوص صفحات اینستاگرامی منتشر میشود از 'ادبیت' خالی ست؛ بدین مفهوم که اکثر مطالب، دیگر نشانی از ویژگیهای کموبیش بارز متون ادبی ندارند و صرفا تبدیل شدهاند به نوشتهجاتی دمدستی و سطحی که کمکی به غنای درک خواننده از ادبیات و متون ادبی نمیکنند. این روند، بخصوص در چند دههی اخیر شدت گرفته و به باور من صداوسیما و نهادهای رسمی، با ابداع نوواژههایی نظیر 'دلنوشته' و غیره، سهم بسزایی در آن داشتهاند؛ از سوی دیگر، عاشقان شعر و نویسندهگی، درپیچاپیچ این مسیر، گاه سردرگم هستند و گاه در تلاش برای عمق بخشیدن و نیز ارتقاء نوشتههای خود.
بسیار پیش آمده که در متنای که با عنوان 'شعر' منتشر میشود، صرفا جای فعل و فاعل عوض شده و یکی دو استعاره به آن اضافه کردهاند و با نام شعر نشر دادهاند. واقعیت این است که در این سرزمین، ادبیات رو به افول است؛ از سمتی زور و فشار نهادهای دارای قدرت در زمینهی نشر و پخش، موجب این حادثهاند و از سمت دیگر خوانندهگانی که خیلی به خود زحمت نقد یا حتی دقت در خوانش نمیدهند و آب به آسیاب پدیدآورندگان متون کممایه میریزند. نویسندگان و شاعران ماهرتر و پختهتر، متاسفانه به گوشهی رینگ رانده شدهاند و در بسیاری از اوقات، مدعیان روشنفکری و تحصیلکردگان، توان تحلیل موقعیت و ارزش یک متن را از دست میدهند.
این وضع البته بیتاثیر از حاکمیت اذهان خالی از روشنی و دقت در حوزهی ادبیات و کتاب نیست اما نمیدانم تا چه حد میتوان از مردم انتظار داشت تحت تاثیر آنچه رسانه به خودشان میدهد و بوق و کرنای خبری و تبلیغاتی قرار نگیرند.
مطالعه در زمینهی ارزشهای متون ادبی در فضای وب حتی، کار دشواری نیست و با چند جستجو میتوان به شناختی حتی نسبی از این موضوع دست یافت.
امیدوارم در روزهای رو به آینده، شاهد بهتر شدن اوضاع و احوال ادبیات و خالقان آثار ادبی باشیم.
🖋 عیسی اسدی میم
۲۰ آذر ۱۴۰۳
@Miim_IsaAasadi
🫎
@CHAAVOUSH
✔ ادبیات و ادبیت
مدتها ست فضای متون و مطالبی که در کانالها یا گروههای تلگرامی و بخصوص صفحات اینستاگرامی منتشر میشود از 'ادبیت' خالی ست؛ بدین مفهوم که اکثر مطالب، دیگر نشانی از ویژگیهای کموبیش بارز متون ادبی ندارند و صرفا تبدیل شدهاند به نوشتهجاتی دمدستی و سطحی که کمکی به غنای درک خواننده از ادبیات و متون ادبی نمیکنند. این روند، بخصوص در چند دههی اخیر شدت گرفته و به باور من صداوسیما و نهادهای رسمی، با ابداع نوواژههایی نظیر 'دلنوشته' و غیره، سهم بسزایی در آن داشتهاند؛ از سوی دیگر، عاشقان شعر و نویسندهگی، درپیچاپیچ این مسیر، گاه سردرگم هستند و گاه در تلاش برای عمق بخشیدن و نیز ارتقاء نوشتههای خود.
بسیار پیش آمده که در متنای که با عنوان 'شعر' منتشر میشود، صرفا جای فعل و فاعل عوض شده و یکی دو استعاره به آن اضافه کردهاند و با نام شعر نشر دادهاند. واقعیت این است که در این سرزمین، ادبیات رو به افول است؛ از سمتی زور و فشار نهادهای دارای قدرت در زمینهی نشر و پخش، موجب این حادثهاند و از سمت دیگر خوانندهگانی که خیلی به خود زحمت نقد یا حتی دقت در خوانش نمیدهند و آب به آسیاب پدیدآورندگان متون کممایه میریزند. نویسندگان و شاعران ماهرتر و پختهتر، متاسفانه به گوشهی رینگ رانده شدهاند و در بسیاری از اوقات، مدعیان روشنفکری و تحصیلکردگان، توان تحلیل موقعیت و ارزش یک متن را از دست میدهند.
این وضع البته بیتاثیر از حاکمیت اذهان خالی از روشنی و دقت در حوزهی ادبیات و کتاب نیست اما نمیدانم تا چه حد میتوان از مردم انتظار داشت تحت تاثیر آنچه رسانه به خودشان میدهد و بوق و کرنای خبری و تبلیغاتی قرار نگیرند.
مطالعه در زمینهی ارزشهای متون ادبی در فضای وب حتی، کار دشواری نیست و با چند جستجو میتوان به شناختی حتی نسبی از این موضوع دست یافت.
امیدوارم در روزهای رو به آینده، شاهد بهتر شدن اوضاع و احوال ادبیات و خالقان آثار ادبی باشیم.
🖋 عیسی اسدی میم
۲۰ آذر ۱۴۰۳
@Miim_IsaAasadi
🫎
@CHAAVOUSH