Репост из: دیالوگ های ماندگار
گفتم: موضوع خيلی مهمی است.
پرسيد: خبر مرگ كسی را مي خواهيد بدهيد؟
گفتم: نه،اما تقريبا در همين حدود.
گفت: آيا كسی تصادف سختی كرده است؟
گفتم: نه، يك جراحت درونی است.
با صدايی كه حالا قدری ملايم تر شده بود، گفت: كه اين طور، يك خونريزی داخلی بوده است؟
گفتم: نه،يك جراحت و زخم روحی است، موضوعی كاملن روحی.
ظاهرا كلمه "روحي" برای او كاملن غريبه بود، زيرا سكوت سختی كرد.
📚 عقايد يك دلقک
🕴 هاينريش بُل
@TinyMoviez
پرسيد: خبر مرگ كسی را مي خواهيد بدهيد؟
گفتم: نه،اما تقريبا در همين حدود.
گفت: آيا كسی تصادف سختی كرده است؟
گفتم: نه، يك جراحت درونی است.
با صدايی كه حالا قدری ملايم تر شده بود، گفت: كه اين طور، يك خونريزی داخلی بوده است؟
گفتم: نه،يك جراحت و زخم روحی است، موضوعی كاملن روحی.
ظاهرا كلمه "روحي" برای او كاملن غريبه بود، زيرا سكوت سختی كرد.
📚 عقايد يك دلقک
🕴 هاينريش بُل
@TinyMoviez