باور دارم که کشف این قوانین برجستهترین موفقیت بشر بوده است چون این قوانین، که اکنون به آنها قوانین طبیعی میگوییم، به ما میفهمانند که برای توضیح عالم بهخدا احتیاجی داریم یا نه. قوانین طبیعی توصیفی هستند از نحوهٔ راستین کارکرد اشیاء در گذشته و حال آینده. در تنیس، توپ همیشه همان جا میرود که قوانین میگویند. بسیاری قوانین دیگر نیز کارند. آنها بر تمامی اتفاقات حاکماند، از چگونگی تولید انرژی ضربه در عضلهی ورزشکار تا ساعت رشد چمن زیر پایشان. اما آنچه واقعاً مهم است این است که قوانین فیزیکی، غیر از تغییرناپذیر بودن، عام نیز هستند. دایره عمل آنها فقط پرواز توپ نیست بلکه در مورد حرکت یک سیاره و چیزهای دیگر عالم نیز صادقند. بر خلاف قوانینی که بشر وضع میکند، قوانین طبیعت را نمیتوان شکست و به همین دلیل است که اینقدر قدرت دارند و اگر از دیدگاه مذهبی به آنها بنگریم، چالش برانگیزند.
اگر مثل من قبول کنید که قوانین طبیعت ثابت هستند، طولی نمیکشد که میپرسید: پس نقش خدا چیست؟ این بخش بزرگی از تضاد بین علم و دین است و با اینکه نظرات من تیتر روزنامهها شده، در واقع جدالی باستانی است. میتوان خدا را به منزلۀ تجسم قوانین طبیعت تعریف کرد. اما این چیزی نیست که اکثریت، خدا تلقی کنند. مقصودشان موجودی انسانگونه است که میتوان با او ارتباطی شخصی داشت. وقتی به عظمت عالم بنگرید و ببینید حیات آدمی در آن تا چه حد بیاهمیت و اتفاقی است، این به نظر نامعقول میرسد.
از کلمۀ «خدا» بهشکلی غیر فردی استفاده میکنم، همانند آینشتاین، تا به قوانین طبیعت اشاره کنم. با این کار، درک ِ ذهن خدا، درکِ قوانین طبیعت است. پیشبینی من این است که تا پایان قرن حاضر ذهن خدا را درک خواهیم کرد.
اگر مثل من قبول کنید که قوانین طبیعت ثابت هستند، طولی نمیکشد که میپرسید: پس نقش خدا چیست؟ این بخش بزرگی از تضاد بین علم و دین است و با اینکه نظرات من تیتر روزنامهها شده، در واقع جدالی باستانی است. میتوان خدا را به منزلۀ تجسم قوانین طبیعت تعریف کرد. اما این چیزی نیست که اکثریت، خدا تلقی کنند. مقصودشان موجودی انسانگونه است که میتوان با او ارتباطی شخصی داشت. وقتی به عظمت عالم بنگرید و ببینید حیات آدمی در آن تا چه حد بیاهمیت و اتفاقی است، این به نظر نامعقول میرسد.
از کلمۀ «خدا» بهشکلی غیر فردی استفاده میکنم، همانند آینشتاین، تا به قوانین طبیعت اشاره کنم. با این کار، درک ِ ذهن خدا، درکِ قوانین طبیعت است. پیشبینی من این است که تا پایان قرن حاضر ذهن خدا را درک خواهیم کرد.