Репост из: فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
📝📝📝خطای چهل سالهی دستگاه تبلیغات رسمی
✍️علی زمانیان
✅اعتراضات چند روز اخیر که به علت گران شدن بنزین در بسیاری از شهرها شکل گرفت، نیازمند تحلیل چند جانبه است. یکی از ابعاد ضروری در تحلیل این رخداد، بررسی واکنش رسمی دستگاه تبلیغات کشور است. همان گونه که شاهد بودیم، دستگاه سیاسی، چونان سنوات پیشین، اعتراضات اخیر را به برخی گروهها و یا حتی برخی کشورها نسبت داد. از این دست اعتراضات و آشوبها و گاه تخریبها در کشورهای متعدد رخ میدهد، اما تبلیغات رسمی حاکمیت در ایران تمایل دارد آن را از سوی بیگانگان معرفی کند. این خطای تکرار شونده از چیست؟
✅فارغ از این که واقعیت چه بوده و یا چه درصدی از آن چه در واکنش رسمی حاکمیت بیان شد، درست و یا نادرست است، اما این گونه مواجهه با اعتراضات، مطلقا اشتباه و ناشی از خطایی بنیادین است که تمامی ندارد. اینان با نسبت دادن اعتراض شهروندان به گروههای خارج نشین و یا برخی کشورها، میخواهند دست خود را در برخورد باز کنند، اما نمیدانند چه چیزی را از دست میدهند.
✅ نحوه مواجههی تبلیغاتی حاکمیت با اعتراضاتی مانند اعتراض اخیر، دست کم به سه دلیل از خرد سیاسی و از عقلانیت حکمرانی بی بهره است:
۱- گفتار سیاسی اخیر در بارهی اعتراض شهروندان به گران شدن قیمت بنزین، آشکارا اعتراف نظام سیاسی به ناتوانی خویش است. از این که فلان کشور و یا بهمان گروه خارج نشین، توانسته است با رخنه در داخل و یارگیری از طبقات مختلف مردم، به تعلیم آنها بپردازند و یا به امکاناتی مجهزشان کند، چه نتیجهای می توان گرفت؟ جز این که حاکمان، دچار سستی و رخوت شدهاند و دیگران به راحتی در کشور سرمایهگذاری میکنند. اگر نظام سیاسی توانا و پرقدرت باشد، این گروهها و کشورها در داخل چه میکنند؟ دستگاه تبلیغاتی کشور نمیداند و در جهل خود دست به چنین اعترافی میزند، آشکارا ناتوانیش را اعلام میکند و چهل سال است بر آن اصرار میورزد. خطای بزرگ دستگاه سیاسی این است که به آسانی و به دست خود، شهروندانش را لشگر بیگانگان معرفی میکند. آیا به راستی بیگانگان، این فوج بزرگ همراه و لشگر و وابسته در داخل کشور دارد؟
۲- اشکال دوم این است که به شهروندانِ معترض اما خشمگین که احیانا دست به تخریب میبرند، نسبت و تهمتی نابخشودنی میزند. همین نسبت دادنهاست که شهروندان را عصبانیتر و روانشان را ویرانتر میکند. برچسبزنی اساسا واکنشی از سر خطا و نشانهی استیصال است که نتایج و پیامدهای متعددی دارد. یکی از پیامدها این است که معترضانی که چنین برچسب میخورند، حاکمان را دروغگو میپندارند. آن چنان دروغی که حاضر است شهروندان خود را وابسته به دیگران معرفی نماید.
نتیجهی قهری برچسبزنیها، دورتر شدن و بیگانهتر شدن شهروندان از نظام سیاسی است. هر چه شهروند از نظامش دورتر میشود راه اصلاح و سازش محدودتر و صعبتر میگردد. برچسبزنی مسیر عقلانی حل تعارضات و کشمکشها را مسدود میکند و جادهی خشونت را باز میکند.
۳- و اشکال سوم این است که نظام سیاسی، خود در دام تبلیغات خودش گرفتار میشود. چیزی میگوید و تکرارش میکند، اما پس از چندی خودش هم باورش میشود که اعتراضات از سوی برخی کشورها و گروههای خارج نشین سامان داده شده است. از این رو از شناخت واقعی اعتراضات محروم میشود و توان فهمش را در سایه روشن تبلیغاتی چنین، از دست میدهد.
✅همین گونه تبلیغات رسمی است که زخم جامعه را دردناکتر و راه حل بحران را پیچیدهتر می نماید
@kherade_montaghed
🆔 @MostafaTajzadeh
✍️علی زمانیان
✅اعتراضات چند روز اخیر که به علت گران شدن بنزین در بسیاری از شهرها شکل گرفت، نیازمند تحلیل چند جانبه است. یکی از ابعاد ضروری در تحلیل این رخداد، بررسی واکنش رسمی دستگاه تبلیغات کشور است. همان گونه که شاهد بودیم، دستگاه سیاسی، چونان سنوات پیشین، اعتراضات اخیر را به برخی گروهها و یا حتی برخی کشورها نسبت داد. از این دست اعتراضات و آشوبها و گاه تخریبها در کشورهای متعدد رخ میدهد، اما تبلیغات رسمی حاکمیت در ایران تمایل دارد آن را از سوی بیگانگان معرفی کند. این خطای تکرار شونده از چیست؟
✅فارغ از این که واقعیت چه بوده و یا چه درصدی از آن چه در واکنش رسمی حاکمیت بیان شد، درست و یا نادرست است، اما این گونه مواجهه با اعتراضات، مطلقا اشتباه و ناشی از خطایی بنیادین است که تمامی ندارد. اینان با نسبت دادن اعتراض شهروندان به گروههای خارج نشین و یا برخی کشورها، میخواهند دست خود را در برخورد باز کنند، اما نمیدانند چه چیزی را از دست میدهند.
✅ نحوه مواجههی تبلیغاتی حاکمیت با اعتراضاتی مانند اعتراض اخیر، دست کم به سه دلیل از خرد سیاسی و از عقلانیت حکمرانی بی بهره است:
۱- گفتار سیاسی اخیر در بارهی اعتراض شهروندان به گران شدن قیمت بنزین، آشکارا اعتراف نظام سیاسی به ناتوانی خویش است. از این که فلان کشور و یا بهمان گروه خارج نشین، توانسته است با رخنه در داخل و یارگیری از طبقات مختلف مردم، به تعلیم آنها بپردازند و یا به امکاناتی مجهزشان کند، چه نتیجهای می توان گرفت؟ جز این که حاکمان، دچار سستی و رخوت شدهاند و دیگران به راحتی در کشور سرمایهگذاری میکنند. اگر نظام سیاسی توانا و پرقدرت باشد، این گروهها و کشورها در داخل چه میکنند؟ دستگاه تبلیغاتی کشور نمیداند و در جهل خود دست به چنین اعترافی میزند، آشکارا ناتوانیش را اعلام میکند و چهل سال است بر آن اصرار میورزد. خطای بزرگ دستگاه سیاسی این است که به آسانی و به دست خود، شهروندانش را لشگر بیگانگان معرفی میکند. آیا به راستی بیگانگان، این فوج بزرگ همراه و لشگر و وابسته در داخل کشور دارد؟
۲- اشکال دوم این است که به شهروندانِ معترض اما خشمگین که احیانا دست به تخریب میبرند، نسبت و تهمتی نابخشودنی میزند. همین نسبت دادنهاست که شهروندان را عصبانیتر و روانشان را ویرانتر میکند. برچسبزنی اساسا واکنشی از سر خطا و نشانهی استیصال است که نتایج و پیامدهای متعددی دارد. یکی از پیامدها این است که معترضانی که چنین برچسب میخورند، حاکمان را دروغگو میپندارند. آن چنان دروغی که حاضر است شهروندان خود را وابسته به دیگران معرفی نماید.
نتیجهی قهری برچسبزنیها، دورتر شدن و بیگانهتر شدن شهروندان از نظام سیاسی است. هر چه شهروند از نظامش دورتر میشود راه اصلاح و سازش محدودتر و صعبتر میگردد. برچسبزنی مسیر عقلانی حل تعارضات و کشمکشها را مسدود میکند و جادهی خشونت را باز میکند.
۳- و اشکال سوم این است که نظام سیاسی، خود در دام تبلیغات خودش گرفتار میشود. چیزی میگوید و تکرارش میکند، اما پس از چندی خودش هم باورش میشود که اعتراضات از سوی برخی کشورها و گروههای خارج نشین سامان داده شده است. از این رو از شناخت واقعی اعتراضات محروم میشود و توان فهمش را در سایه روشن تبلیغاتی چنین، از دست میدهد.
✅همین گونه تبلیغات رسمی است که زخم جامعه را دردناکتر و راه حل بحران را پیچیدهتر می نماید
@kherade_montaghed
🆔 @MostafaTajzadeh