یه شب که کنارم دراز کشیده بود بهم گفت «یه جمله بگو که حال الان من رو نشون بده» چیزی نگفتم.
گفت «خودم بگم؟» گفتم بگو.
گفت «قلبم بوی تو رو گرفته.»
موهاش رو بوسیدم و به این فکر کردم که یه عاشق خیلی بهتر از یه نویسنده حرف میزنه♡
گفت «خودم بگم؟» گفتم بگو.
گفت «قلبم بوی تو رو گرفته.»
موهاش رو بوسیدم و به این فکر کردم که یه عاشق خیلی بهتر از یه نویسنده حرف میزنه♡