TGStat
TGStat
Введите текст для поиска
Расширенный поиск каналов
  • flag Russian
    Язык сайта
    flag Russian flag English flag Uzbek
  • Вход на сайт
  • Каталог
    Каталог каналов и чатов Поиск каналов
    Добавить канал/чат
  • Рейтинги
    Рейтинг каналов Рейтинг чатов Рейтинг публикаций
    Рейтинги брендов и персон
  • Аналитика
  • Поиск по публикациям
  • Мониторинг Telegram
"ز" مثـــــل "زن"

10 Jul 2022, 16:24

Открыть в Telegram Поделиться Пожаловаться

Репост из: بینام
-خانجون می‌خوام عروس بیارم برات...

جمله‌ی کاوه تپش قلبم را بالا می‌برد و دستانم می‌لرزد.
خانجون گل از گلش می‌شکفَد و با لبخند نگاهش می‌کند:
-من که از خدامه مادر ....

و نگاهی به من که داخل آشپزخانه هستم می‌اندازد و لبخندش عمق می‌گیرد
-کی هست حالا این عروس قشنگ؟

از نگاه معنادار و خیره‌ی خانجون خجالت‌ می‌کشم و دانه‌های عرق را روی تیره‌ی کمرم حس می‌کنم. دستپاچه خودم را با چای ریختن سرگرم می‌کنم که صدای رسای کاوه اینبار از جایی کنار گوشم بلند می‌شود:

-شما نمیای؟

نفسم در سینه حبس می‌شود. خجالت‌زده به جنگل چشمانش نگاه کرده و لبخند مسخره‌ای می‌زنم:
-چای بریزم میام.

خانجون و عمه از داخل هال لبخندزنان نگاهمان می‌کنند و ترانه برایم چشمک می‌زند.
کاوه همراه سینی چای از آشپزخانه خارج می‌شود.

خانجون ذوق‌زده می‌پرسد:
-قربون قد و بالای هر دوتون برم من.

سینی را روی میز می‌گذارد و خیره‌ی آقاجون لبخند می‌زند:

-هنوز که ندیدیش خانجون. الان میام عکسشو نشونتون می‌دم بعد...

قلبم سقوط می‌کند و دستانم رعشه می‌گیرند. عکسش؟! عکس چه کسی؟!

ترانه است که با سیبی در دهان خشک شده می‌پرسد:
-عکسش؟!

کاوه سمت گوشی‌اش می‌رود:
-آره دیگه. پرستار بیمارستارنمونه. خیلی دختر خوب و...

کم‌کم لبخند از روی لب همگی رخت برمی‌بندد و اشک چشمانم را تار می‌کند...
خانجون غمگین و عمه شوکه نگاهمان می‌کنند. کاوه که گوشی را سمت خانجون می‌گیرد، بغض تا دهانم بالا می‌آید. عجولانه و با گام‌هایی بلند سمت در می‌روم:

-من... من برم خونه‌مون... الان میام.

همه انقدر شوکه‌ان که چیزی نمی‌گویند. روی پله‌ها که می‌ایستم صدای پرخشم عمه گوشم را پر می‌کند:

-به خدا که تو می‌خوای منو سکته بدی کاوه! یه جوری گفتی می‌خوام برات عروس بیارم که قند تو دلم آب شد... این چه بساطیه راه انداختی؟

-مگه چیز بدی گفتم مامان؟ شما که هنوز دختره رو ندیدی.

-نمی‌خوامم ببینم! وقتی دختر داداشم عین دسته‌ی گل کنارمونه چرا باید از غریبه زن بگیرم؟

-باز شروع شد! چند بار بگم ۱۲ سال از برکه بزرگترم و عین خواهرمه؟!

قلبم تیر می‌کشد و کنار دیوار سُر می‌خورم. اگر او مرا نمی‌خواست پس چرا عمه آمده بود خواستگاری؟

-کاوه حالیته با اینکارت داری عیب می‌ذاری روی دختر داداشم؟ من فردا روز جواب مردمو چی بدم؟ بگم چرا پسرم نامزدی‌شو با بچه‌ی داداشم به هم زد؟ نمیگن حتما یه عیب و ایرادی داشت که دختره رو پس زدن؟!

ترانه لرزان می‌گوید:
-داداش به خدا گناه داره برکه. نامزدی رو بهم بزنی هزارتا حرف و حدیث پشت سرش راه میفته...

-غلط کرده هر کی پشتش حرف بزنه! مگه من اصلا گفتم برکه رو میخوام که جلو جلو بریدن و دوختین؟

دیگر توانی برای شنیدن بقیه‌ی حرف‌هایش ندارم. با حالی خراب از جا بلند می‌شوم که زیر پایم خالی می‌شود اما قبل از اینکه زمین بخورم دستی زیر بغلم را می‌گیرد.

نگاهم با نگاه متعجب و خیره‌ی مسیح که گره می‌خورد، آرزو می‌کنم کاش کر باشد و صدای کاوه را نشوند تا بیشتر از این نشکنم اما کی دنیا به سازِ من چرخیده؟!

-نمی‌تونم به چشم زنم نگاش کنم چرا نمی‌فهمی مامان!



https://t.me/joinchat/g8_ccysKjGo0MTNk
https://t.me/joinchat/g8_ccysKjGo0MTNk
🦋پروانه می‌خواهد تو را...🦋 فاطمه قیامی
من؛ همانم که می‌نویسم تا زنده بودنم را معنا ببخشم... کپی حتی با ذکر نام نویسنده ممنوع🚫 پارت‌گذاری هفته‌ای شش پارت 📚اسیر مشت بسته (در دست چاپ از نشر علی) 📚پروانه می‌خواهد تورا... (آنلاین) اینستای من👇 http://instagram.com/fateme.gheyami

384 0 0
Каталог
Каталог каналов и чатов Подборки каналов Поиск каналов Добавить канал/чат
Рейтинги
Рейтинг каналов Telegram Рейтинг чатов Telegram Рейтинг публикаций Рейтинги брендов и персон
API
API статистики API поиска публикаций API Callback
Наши каналы
@TGStat @TGStat_Chat @telepulse @TGStatAPI
Почитать
Наш блог Исследование Telegram 2019 Исследование Telegram 2021 Исследование Telegram 2023
Контакты
Справочный центр Поддержка Почта Вакансии
Всякая всячина
Пользовательское соглашение Политика конфиденциальности Публичная оферта
Наши боты
@TGStat_Bot @SearcheeBot @TGAlertsBot @tg_analytics_bot @TGStatChatBot