بچههای گل گروه سلام.
یه حاشیه ای رو میخوام براتون باز کنم چون از چند بُعد مهمه برام. مرسی میخونید تا تهش. یه آقایی بود اینجا من بن کردم ایشون رو چند روز پیش چون داشت حاشیه در گفتگویی محبت آمیز ایجاد میکرد. بعد که بنش کردم گفتم چکاری بود حالا بن لازم نداشت خودم ناراحتش شدم. سعی کردم پیدا کنم ایدیش رو برش گردونم اما در ستینگ چیزی پیدا نکردم. از چت جی پی تی پرسیدم راه هایی که میگفت منطقی بود اما در ستینگ گروه نیست چه از اینجا چه از دسکتاپ. خلاصه.. خوشحال شدم دیدم خودشون پیام دادند در اینستاگرام که چرا من رو بن کردی. بهشون گفتم اره حق با توست نمی دونم چرا نمی تونم برت گردونم. ایدی تلگرامشون هم گرفتم که شاید از اونجا بشه. باز نشد. ایشون در پیام خصوصی شروع کرد پرسیدن سوال های بی مورد اهل کجایی. گوگولی فلان. که خب اولین چراغ برام روشن شد که بر اساس اونچه این سالها از تجربه اکانت و گروه پر مخاطب دارم اتفاقا انتخابم برای بن شدنشون تماما احساسی نبوده و درست تشخیص دادم ایشون حد و مرز رو نمی شناسند. دیگه پاسخی بهشون ندادم.
اما از این طرف مشغول پیگیری شدم نه فقط بخاطر ایشون که در اینده هم چنین چیزی بود بتونم آن بن کنم. (اگه راه های مرسوم رو می دونید ننویسید برام شدنی نبود. راه جادویی میدونید بهم بگید) به ساپورت تلگرام پیام دادم که خب فکر نکنم پاسخی بگیرم. به ایشون هم گفتم با یه اکانت دیگه بپیوندید بهگروه. ایشون در اینستا دوباره پیام دادند که "کینه جوییت اجازه نداد من رو ان بن کنی من نمی بخشمت و فلان. و از ادمها پرسیدم همه گفتن راحت از ستینگ میشه.شما دروغ میگی" و یه سری حرف دیگه.
اینجا اون قسمت مهم ماجراست برای من:
-گاهی آدمها حرف تو رو باور نمی کنند و با اتهام زدن به صداقتت میل به اثبات خودشون دارند. اینجا وظیفه من نیست خودم رو برای کسی توضیح بدم تا در دادگاه ایشون سربلند بیرون بیام. این قلدری احساسی یکی از همون مرزهاییه که باید برای احترام به خودمون داشته باشیم. من با همه شما اینجا صمیمی هستم اما این به معنی این نیست که قراره وقتم رو بذارم توضیح اضافی در مورد خودم بدم و یا اجازه بدم فردی سوالهای بیمورد از منبپرسه.
- مساله بعدی تکرار در مرزبندی با آدمهاست. گاهی چند بار در زندگی باید این مرزبندی رو تکرار کنی چون شاید صمیمیتت و میل به کمک کردن یا هرچیزی باعث شه مرزهای تو رو نبینند.
و مساله اخر:
تجربه من از گروه های پرمخاطب و اکانت پر مخاطب با ادمهایی که اینجور اکانتها رو ندارند متفاوته. گاهی من مجبور میشم برای از دست ندادن ادمهای درست کانال و پیش بینی حواشی که بر اساس سالها تجربه معمولا درسته، کسی رو بن کنم. و در این مسیر ممکنه اشتباه از من هم باشه قرار نیست قضاوت من صد در صد درست باشه. اما من صرفا برای ایجاد نظم و حفاظت از گروهی به این زیبایی مجبورم به اونچه حس می کنم اتکا کنم.
اگر حس کردید گاهی رفتار من تنده می تونه دلیلش این باشه که شما این تجربه رو نداشتید نمیدونید بعدش چی میشه.
ممنونم که اینجا هستید این گروه رو خیلی دوست دارم. گاهی ممکنه از هم ناراحت شیمکه خب طبیعیه سرخوردگی بخشی طبیعی از هر رابطه صمیمانه ای است.
بدونید اگر در مقابل احترام به خودم گاهی مرزبندی خاص خودم رو دارم و یا اجازه نمیدم کسی به اشتباه من رو نقد کنه و یا توضیح اضافی ازم بخواد در مورد شما نیست، در مورد خودم و نگه داشتن احترام شخصیم برای خودمه.
خلاص 🫠
یه حاشیه ای رو میخوام براتون باز کنم چون از چند بُعد مهمه برام. مرسی میخونید تا تهش. یه آقایی بود اینجا من بن کردم ایشون رو چند روز پیش چون داشت حاشیه در گفتگویی محبت آمیز ایجاد میکرد. بعد که بنش کردم گفتم چکاری بود حالا بن لازم نداشت خودم ناراحتش شدم. سعی کردم پیدا کنم ایدیش رو برش گردونم اما در ستینگ چیزی پیدا نکردم. از چت جی پی تی پرسیدم راه هایی که میگفت منطقی بود اما در ستینگ گروه نیست چه از اینجا چه از دسکتاپ. خلاصه.. خوشحال شدم دیدم خودشون پیام دادند در اینستاگرام که چرا من رو بن کردی. بهشون گفتم اره حق با توست نمی دونم چرا نمی تونم برت گردونم. ایدی تلگرامشون هم گرفتم که شاید از اونجا بشه. باز نشد. ایشون در پیام خصوصی شروع کرد پرسیدن سوال های بی مورد اهل کجایی. گوگولی فلان. که خب اولین چراغ برام روشن شد که بر اساس اونچه این سالها از تجربه اکانت و گروه پر مخاطب دارم اتفاقا انتخابم برای بن شدنشون تماما احساسی نبوده و درست تشخیص دادم ایشون حد و مرز رو نمی شناسند. دیگه پاسخی بهشون ندادم.
اما از این طرف مشغول پیگیری شدم نه فقط بخاطر ایشون که در اینده هم چنین چیزی بود بتونم آن بن کنم. (اگه راه های مرسوم رو می دونید ننویسید برام شدنی نبود. راه جادویی میدونید بهم بگید) به ساپورت تلگرام پیام دادم که خب فکر نکنم پاسخی بگیرم. به ایشون هم گفتم با یه اکانت دیگه بپیوندید بهگروه. ایشون در اینستا دوباره پیام دادند که "کینه جوییت اجازه نداد من رو ان بن کنی من نمی بخشمت و فلان. و از ادمها پرسیدم همه گفتن راحت از ستینگ میشه.شما دروغ میگی" و یه سری حرف دیگه.
اینجا اون قسمت مهم ماجراست برای من:
-گاهی آدمها حرف تو رو باور نمی کنند و با اتهام زدن به صداقتت میل به اثبات خودشون دارند. اینجا وظیفه من نیست خودم رو برای کسی توضیح بدم تا در دادگاه ایشون سربلند بیرون بیام. این قلدری احساسی یکی از همون مرزهاییه که باید برای احترام به خودمون داشته باشیم. من با همه شما اینجا صمیمی هستم اما این به معنی این نیست که قراره وقتم رو بذارم توضیح اضافی در مورد خودم بدم و یا اجازه بدم فردی سوالهای بیمورد از منبپرسه.
- مساله بعدی تکرار در مرزبندی با آدمهاست. گاهی چند بار در زندگی باید این مرزبندی رو تکرار کنی چون شاید صمیمیتت و میل به کمک کردن یا هرچیزی باعث شه مرزهای تو رو نبینند.
و مساله اخر:
تجربه من از گروه های پرمخاطب و اکانت پر مخاطب با ادمهایی که اینجور اکانتها رو ندارند متفاوته. گاهی من مجبور میشم برای از دست ندادن ادمهای درست کانال و پیش بینی حواشی که بر اساس سالها تجربه معمولا درسته، کسی رو بن کنم. و در این مسیر ممکنه اشتباه از من هم باشه قرار نیست قضاوت من صد در صد درست باشه. اما من صرفا برای ایجاد نظم و حفاظت از گروهی به این زیبایی مجبورم به اونچه حس می کنم اتکا کنم.
اگر حس کردید گاهی رفتار من تنده می تونه دلیلش این باشه که شما این تجربه رو نداشتید نمیدونید بعدش چی میشه.
ممنونم که اینجا هستید این گروه رو خیلی دوست دارم. گاهی ممکنه از هم ناراحت شیمکه خب طبیعیه سرخوردگی بخشی طبیعی از هر رابطه صمیمانه ای است.
بدونید اگر در مقابل احترام به خودم گاهی مرزبندی خاص خودم رو دارم و یا اجازه نمیدم کسی به اشتباه من رو نقد کنه و یا توضیح اضافی ازم بخواد در مورد شما نیست، در مورد خودم و نگه داشتن احترام شخصیم برای خودمه.
خلاص 🫠