.
🔰
در حسرت مسوولیتپذیری مسوولان!/ بخش اول
🔸نقدی بر یک طنز تلخ در سیاست این روزهای کشور
✍ یادداشت سردبیر
🔹حرف اصلی و تیز و غلیظ این یادداشت را همین اول بگویم: کشور ما، دولتمرد سیاست ورز مسوولیت پذیر میخواهد نه سخنران غرغرو که مثل یک شوهرعمه پیر در یک جمع فامیلی مشکلات را با زبان عرفی و بذله گویی بازخوانی و لیست میکند.
🔹امیرالمومنین فرمود در راس هر کاری کسی را بگذارید که" لا یتشتت علیه کثیرها و لایقهره کبیرها" شلوغی و کثرت امور او را متشتت نکند و به هم نریزد و بزرگی کار اورا مقهور نکند.
نگاه به آمد و شد رجال و دولتمردان در تاریخ معاصر نشان میدهد قهرمانان ملی و محبوب از دل کتابها، روزنامهها و تمجید این و آن خلق نمیشوند، بلکه قهرمان ها از میان بحران و در دل میدان و در وسط پدیده های واقعی و مسائل میدانی جامعه متولد میشوند. گویی بحران، زهدان قهرمان بوده و او را میزاید.
🔹مثل امیرکبیر در بحران سیاسی و ارضی با روسیه و عثمانی، مدرس دربرابر استبداد پهلوی اول، تختی در سیاهی فقر تهران، خرازی و باکری و همت و متوسلیان در مقابله با رژیم بعث، محسن حججی در برابر داعش و همینطور رییسی و حاجقاسم و ابومهدی و سیدحسن و سنوار در میانه بحرانهای زمانه خود.
🔹کارویژه و کارکرد قهرمان، کنش و واکنش و تراکنش با بحران و در بحران است نه روایت محض آن بحران. دولتمرد مسوول و مسوولیت پذیر که میفهمد پا در چه عرصه ای گذاشته مثل پیرمردهای نشسته در پارکهای سرکوچه مرثیهسرایی نمیکند، گلایه پیشه نیست، نقالی و پردهخوانی شاخص فلاکت، تورم و ناترازی نمیکند، غرغر نمیکند که پول نداریم و بدبختیم، حرفهای کارشناسان دور و برش را زود باور نمیکند و خودش یک کارشناس ارشد است.
🔹مدتی است که اغلب سیاستمداران ما دیگر شمایل قهرمان و تصویر پهلوان و شاکله مرد بحران ندارند و به جای دلآرامی دادن به مردم، بیشنمایی بحران و ضریب دادن به مشکلات را در ذهن مردم سرازیر میکنند تا هر مساله ساده ای را که حل کردند، ده برابر به مروم بفروشند، به تعبیری عرصهی سیاست ایران به لوسی و ننر بازی و بی تعهدی گراییده است.
🔹پدری را در نظر بگیرید که در چالشهای زندگی، به جای حل مسئله خانواده، ناله سر دهد و مثل بچه ها جیغ بکشد، وقتی از خرابی تأسیسات منزل آگاه شد در پاسخ گریه کند، در دیرکرد اقساط همه را جمع کند و به سر و صورت خود بزند. برای خرید مایحتاج، واویلا بگوید. برای مشکلات مختلف فرزندان بگومگو درست کند. دیگر نه این مذکر و جنس نر، پدر است و نه آن مسقّف خانه و نه آن مجموعه، خانواده.
🔹بخش قابل توجهی از سیاستمداران و دولتمردان ما نُنُر شدهاند. راحت فرافکنی میکنند، از مسائلی که خودشان باید حل کنند، روایت منتقدانه میدهند! از جلسه ای به جلسه دیگری میروند و راجع به مشکلات مردم سخنرانی میکنند و کلی گویی می کنند و حرف تکراری میزنند و تصور دارند باید مدام از کسری بودجه و ناترازی انرژی و قاچاق مرثیه ببافند و غصه سرایی کنند. این دولتمردان و مجلس نشینان و قضایی مردان شاید تصور میکنند بروزات پرابلماتیک در فضای مجازی و سخنرانی و مصاحبه، از آنان چهرهای واقعبین و مردمی میسازد و اگر دردهای مردم را بازخوانی کنند مثلا مردم میگویند که به به،چه آدم فهمیده ای! مثلاً یکی تهدید میکند که «نگذارید به مردم بگویم چه شرایطی را در این دوره تحویل گرفتهایم!» خوب اگر میدانستی و در قدرت آمدی، که حق نداری غرغر کنی و اگر نمیدانستی چرا مسوولیت پذیرفتی؟!
🔹تصور اینکه کشورداری و کشوربانی و کشورآرایی یعنی یک روزِ آرمانی (و تخیلی) وجود دارد که تمام مسائل حل شده و با هم مینشینیم و از رفاه ایجاد شده لذت میبریم، شبیه سوء تصور پزشکی است که خیال کند روزی همهی انسانها در سلامت خواهند بود و این پایان همهی بیماریهاست یا شبیه سوء فهم نانوایی است که گمان کند روزی باید فرابرسد که همهی محل سیر باشند و دیگر نیاز نباشد نانی بپزد!
🔹به قول فارابی اساساً هرکس در جامعه مسئول رفع چیزی است و حاکم حکیم که با حکمت، حکم میدهد و سیاستمدار عاقل، مسئول رفع بحران و مدیر حل مسائلی است که از توان عامه مردم خارج است. برای همین سیاستمداران قابل و متعهد و پاسخگو و مسوولیت پذیر، قهرمان ملت خود و پهلوان جامعه خود و همچون پدر خانواده هستند. در مقابل، سیاستمدار و دولتمرد لوس و نادان، از بحران گریزان است و از بحران فرار میکند و از فرمان در بحران و فرماندهی در میدان و فرمان داری در سختیها فراری ست و فقط شرایط آرام و آسان و مهیا و هماهنگ را برای فعالیت میخواهد.
ادامه در بخش دوم👇
https://t.me/www_rasaee_ir/21583🔺به کانال هفتهنامه ۹دی بپیوندید🔻
http://t.me/www_9day_ir