داستان شب 🌙
مردي كت و شلواري با كراواتي زيبا
قصد طلاق دادن زنش رو داشت .
دوستش علت رو جويا شد و مرد پاسخ داد:
اين زن از روز اول هميشه مي خواست
من رو عوض كنه.
منو وادار كرد سيگار و مشروب رو ترك كنم
طرز پوشيدن لباسم رو عوض كرد ، و كاري
كرد تا ديگه قماربازي نكنم، و همچنين در
سهام سرمايه گذاري كنم و حتي منو عادت
داده كه به موسيقي كلاسيك گوش كنم و
لذت ببرم و الان هر هفته جمعه ها هم با
دوستانم كه همه آدمهاي سرشناسي هستند
ميرم بازي گلف !
دوستش با تعجب گفت:
ولي اينايي كه ميگي چيز بدي نيستند !!!!
مرد گفت: خب اين رو مي دونم ولي
حالا حس ميكنم كه ديگه اين زن
در شان من نيست.
چە زیادند مردانی کە این گونە بی وفایند😔
شهرک ولیعصر محله مهربونی🎈
@valiasriha🎀