پلی در میانه بلوار جمهوری
صنعت رو به موت پوشاک ایران
چرا ایرانی ها کفش و پوشاک تولید ایران را نمی پوشند؟
دوستی داریم که سال های سال است در کار تولید پوشاک و کت و شلوار می باشد و بعبارتی متخصص این رشته است و چندین سال است که می خواهد با هدیه دادن یک کت و شلوار ما را کت و شلواری کند و هر بار به بهانه ای از رفتن برای اندازه گرفتن و انتخاب کردن فرار می کنیم و چهارشنبه صبح بخاطر برنامه افتتاح واحد خاص پوشاکی که در طبقه هفتم ساختمان پیشگامان در بلوار جمهوری ایجاد کرده، سری به آن محلی که برای افراد خاص شیک پوش کت و شلوار می دوزد زدیم و ساعتی با او به گفتگو نشستیم، قشر خاصی از مدیران و مسؤلان و کارخانه داران و پزشکان و مهندسان و وکلا و پولداران مشتری او هستند که در آن محیط زیبا برایشان نوع و رنگ لباس انتخاب و پیشنهاد و دوخته می شود.
برایمان چند کت و شلوار آورد و تن کردیم و سرانجام گفتیم در همه عمرمان دو بار کت و شلوار پوشیده ایم، یکبار چهل و یکسال پیش و شب ازدواج مان و بار دیگر هم بیست و چند سال پیش، همان کت و شلوار را بخاطر جلسه ای که با مرحوم مهندس سید حسین اعلایی شهردار وقت یزد داشتیم، به احترام او پوشیدیم، و هیچوقت هم جوراب به پا نمی کنیم و وقتی زیاد اصرار کرد گفتیم، کت و شلوار پوشیدن هم آداب خاص خود را دارد که نمی توانیم آن آداب را رعایت کنیم، اول اینکه باید همیشه حداقل دو دست کت و شلوار داشته باشیم، که فعلا نرخ ها خیلی گرانست، بعد هم اینکه مجبور می شویم دو هفته ای یکبار کت و شلوار را به خشکشویی برای شستن و اتو کشیدن بدهیم و موهایمان را هم مدام اصلاح کرده و بدتر اینکه با کت و شلوار نمی شود پیراهن بدون اتو و کفش کتانی پوشید و باید حتما ارسی پا کنیم و بدتر اینکه جوراب هم باید بپوشیم که دیگر پیاده روی کردن واقعا مشکل می شود، و همه اینها یعنی تغییر، و تازه وقتی کت و شلوار پوشیدیم، فکر می کنند آدم حسابی شدیم و یکدفعه دیدید که شب خوابیدیم و صبح شدیم مشاور و یا در این سن و سال مسئول جایی!
صحبت رسید به برندهای ترکیه ای و چینی و بنگلادشی و اینکه چرا پوشاک ایران و بخصوص یزد هم در انحصار برندهای ترکیه ای درآمده و اینکه چرا نمی توانیم با آنها رقابت کنیم که خیلی ساده گفت: چون تکنولوژی آن را نداريم! تعجب کردیم و توضیح داد که برای دوخت یک کت و شلوار به چندین نوع چرخ نیاز است و اینکه تکنولوژی دوخت کاپشن و حتی کلاه را در ایران نداریم، و حتی گفت پیراهن هایی تولید می کنند که با برچسب خارجی در بازار آستارا و دیگر جاها به فروش می رسانند، و وقتی گفتیم چرا با برند خود نمی فروشید؟ از محدودیت ها و هزینه های اضافه و مالیات و عوارض مختلف گفت.
یک زمانی فاستونی تولید یزد در نمایشگاه انگلستان عرضه می شد و پر طرفدار بود و اینک بازار در انحصار فاستونی های خارجی و بخصوص از نوع ترکیه ای می باشد، و اگر فقط می توانستیم پارچه و لباس های مورد. نیاز کشور را در همین ایران تولید کنیم، مشکل بیکاری و اشتغال و درآمد هم بسادگی حل می شد و سوال اینست که چرا از انجام این کار ساده ناتوان هستیم و تکنولوژی لازم را نداريم و چرا صرفه برای بازار ایران تجارت پارچه و پوشاک و کفش هست و تولید آن نیست؟
خلاصه اینکه عاقبت هم کت و شلوار خاص انتخاب نکرده و آنها هم کوتاه امده و شلوار و پیراهن و کاپشنی برایمان انتخاب کردند که قرار شد وقتی آماده شد، از شعبه غیر خاص و عامشان در بلوار دانشگاه بگیریم، حالا تا کی آماده شود و تا کی برویم بگیریم و کی بپوشیم!!!
محمد رضا شوق الشعراء
۱۴۰۳/۹/۳۰
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
صنعت رو به موت پوشاک ایران
چرا ایرانی ها کفش و پوشاک تولید ایران را نمی پوشند؟
دوستی داریم که سال های سال است در کار تولید پوشاک و کت و شلوار می باشد و بعبارتی متخصص این رشته است و چندین سال است که می خواهد با هدیه دادن یک کت و شلوار ما را کت و شلواری کند و هر بار به بهانه ای از رفتن برای اندازه گرفتن و انتخاب کردن فرار می کنیم و چهارشنبه صبح بخاطر برنامه افتتاح واحد خاص پوشاکی که در طبقه هفتم ساختمان پیشگامان در بلوار جمهوری ایجاد کرده، سری به آن محلی که برای افراد خاص شیک پوش کت و شلوار می دوزد زدیم و ساعتی با او به گفتگو نشستیم، قشر خاصی از مدیران و مسؤلان و کارخانه داران و پزشکان و مهندسان و وکلا و پولداران مشتری او هستند که در آن محیط زیبا برایشان نوع و رنگ لباس انتخاب و پیشنهاد و دوخته می شود.
برایمان چند کت و شلوار آورد و تن کردیم و سرانجام گفتیم در همه عمرمان دو بار کت و شلوار پوشیده ایم، یکبار چهل و یکسال پیش و شب ازدواج مان و بار دیگر هم بیست و چند سال پیش، همان کت و شلوار را بخاطر جلسه ای که با مرحوم مهندس سید حسین اعلایی شهردار وقت یزد داشتیم، به احترام او پوشیدیم، و هیچوقت هم جوراب به پا نمی کنیم و وقتی زیاد اصرار کرد گفتیم، کت و شلوار پوشیدن هم آداب خاص خود را دارد که نمی توانیم آن آداب را رعایت کنیم، اول اینکه باید همیشه حداقل دو دست کت و شلوار داشته باشیم، که فعلا نرخ ها خیلی گرانست، بعد هم اینکه مجبور می شویم دو هفته ای یکبار کت و شلوار را به خشکشویی برای شستن و اتو کشیدن بدهیم و موهایمان را هم مدام اصلاح کرده و بدتر اینکه با کت و شلوار نمی شود پیراهن بدون اتو و کفش کتانی پوشید و باید حتما ارسی پا کنیم و بدتر اینکه جوراب هم باید بپوشیم که دیگر پیاده روی کردن واقعا مشکل می شود، و همه اینها یعنی تغییر، و تازه وقتی کت و شلوار پوشیدیم، فکر می کنند آدم حسابی شدیم و یکدفعه دیدید که شب خوابیدیم و صبح شدیم مشاور و یا در این سن و سال مسئول جایی!
صحبت رسید به برندهای ترکیه ای و چینی و بنگلادشی و اینکه چرا پوشاک ایران و بخصوص یزد هم در انحصار برندهای ترکیه ای درآمده و اینکه چرا نمی توانیم با آنها رقابت کنیم که خیلی ساده گفت: چون تکنولوژی آن را نداريم! تعجب کردیم و توضیح داد که برای دوخت یک کت و شلوار به چندین نوع چرخ نیاز است و اینکه تکنولوژی دوخت کاپشن و حتی کلاه را در ایران نداریم، و حتی گفت پیراهن هایی تولید می کنند که با برچسب خارجی در بازار آستارا و دیگر جاها به فروش می رسانند، و وقتی گفتیم چرا با برند خود نمی فروشید؟ از محدودیت ها و هزینه های اضافه و مالیات و عوارض مختلف گفت.
یک زمانی فاستونی تولید یزد در نمایشگاه انگلستان عرضه می شد و پر طرفدار بود و اینک بازار در انحصار فاستونی های خارجی و بخصوص از نوع ترکیه ای می باشد، و اگر فقط می توانستیم پارچه و لباس های مورد. نیاز کشور را در همین ایران تولید کنیم، مشکل بیکاری و اشتغال و درآمد هم بسادگی حل می شد و سوال اینست که چرا از انجام این کار ساده ناتوان هستیم و تکنولوژی لازم را نداريم و چرا صرفه برای بازار ایران تجارت پارچه و پوشاک و کفش هست و تولید آن نیست؟
خلاصه اینکه عاقبت هم کت و شلوار خاص انتخاب نکرده و آنها هم کوتاه امده و شلوار و پیراهن و کاپشنی برایمان انتخاب کردند که قرار شد وقتی آماده شد، از شعبه غیر خاص و عامشان در بلوار دانشگاه بگیریم، حالا تا کی آماده شود و تا کی برویم بگیریم و کی بپوشیم!!!
محمد رضا شوق الشعراء
۱۴۰۳/۹/۳۰
✅توفان یزد
@Toofaneyazd