«... آتش بیداد در ارومیه و اطراف افروخته تمامی دهات را قتل و غارت زاید بر دوهزار از مرد و زن و بچه سربریده و شکم دریده ... الان فقط در قریتین شیطانآباد و داسآغیل زیاده بر یکصد نفر جنازهی مسلمان آغشتهی خون بیحفاظ و غسل وکفن میمانند راههای شهر از چهار طرف مسدود و هرچه مالالتجاره و غیره در راه بود کلا بردند و مسافرین را لخت کرده هی سر میبرند شکم میدرند و از طرف حکومت هم اقدامی که شفای صدر حاصل نماید نیست ... امشب نیز هجوم آورده یک طرف شهر را بردند و سیم تلگراف را بریدهاند اگر چند روزی حال بدین منوال بگذرد باید کل یأکل لحم اخیه میتاً [1] گردد. ای وای که درد دل بسیار و محنت و غم بیشمار. انجمن ملی ارومی
در تبریز انجمن ایالتی دل بحال ارومی و اردبیل سوزانیده شب و روز تلاش میکرد که چارهای سازد. ولی چون دولت همداستان نمیبود کاری پیش نمیرفت. پس از فرمانفرما ، مقتدرالدوله در تبریز جانشین والی میبود. انجمن او را بیکاره دانسته به تهران پیشنهاد کرد که حاجی نظامالدوله که رئیس لشکر نیز میبود جانشین والی باشد. از تهران پذیرفتند و او دست بکار زده از شَقاقی دو فوج سرباز خواست که بسر شاهسونان بفرستد ، و باآنکه این کار را با آگاهی وزارت جنگ کرد دو روز نگذشت که یک تلگراف تند و زشتی از امیرنظام رسید که فوجها را به تهران «برای رکاب» فرستید. این دلیل آشکاری بود که دولت آذربایجان را درمیان آشوب میخواهد. از آنسوی چون این زمان نقشهی بمباران مجلس کشیده میشد باین سربازان در تهران نیاز میداشتند.
🔹 پانوشت :
1ـ معنی : هر کسی که گوشت برادر خود را بخورد لاشه (میت) است. ـ و
🌸