.
📖از میان کتابهایی که خواندهام:
✅اشاره: این بخش از موضوعات تحلیل و رصد را جهت آشنایی دانشوران، نخبگان و دیگر علاقمندان به تازههای نشرِ حوزه فلسفه، ادبیات، تاریخ و نیز اقتصاد توسعه تدارک دیدهام و چکیدهای از محتوایی که بدان برخورد میکنم، برای بهرهوری علاقمندان پیادهسازی میکنم.
اقتصاد ایران تا پیش از قرن حاضر، دچار رکود بود [مراد ابتدای قرن چهاردهم] و تضاد میان تلاشهای پُر انرژی رضاشاه و سردرگمی قابل ملاحظهای که در دوران طولانی پس از وی حاکم بود، رضاشاه توانست بدون توسّل به استقراضِ خارجی یا حتی اتّکای زیاد بر امتیازاتِ نفتی، به توسعه قابل ملاحظهای دست پیدا کند. در دوره بعد، اتّکای کامل بر درآمد عظیم نفتی و میزان فزاینده وامها و اعتبارات خارجی بود- البته پیشرفت اقتصادی نسبتاً اندکی، به همراه داشت.صنعتیشدنِ ایران نه یکدست خصوصی بود و نه دولتی: تلاشی مشترک بود و دولت سعی داشت نقش آموزگار را در آن ایفا کند. تاکیدش بر کالاهای مصرفی بهجای سرمایهای بود و منسوجات بر غذا مقدّم بودند. همچنین تماماً ایرانی بود و استقراض و سرمایهگذاری خارجی نقشی در آن ایفا نکرد.
در حالیکه انگیزههای خوب و دستاوردهای بزرگ در طول دورهای نسبتاً کوتاه شایسته تحسین است، همچنین باید خاطرنشان ساخت که دلیل اصلیِ اشتباهات و انحرافات، ماهیت خود رژیم بود. همهچیز باید با منویاتِ شاه هماهنگ میشد، در عین حال شاه با وجود انرژی و حسن نیّتش، دانش یا تجربه اندکی در امور اقتصادی داشت.
برعکس، در سالهای پس از جنگ [جهانی دوم]، فعالیت دولت کمتر شد. علاوه بر این، سیاستگذاریهای بازرگانی و مالی بهطور کلی به زیان توسعه داخلی بود، در حالیکه عدالت و ثبات سیاسی و اقتصادی به هیچ وجه مطلوب نبود. با وجود تمام اینها، پیشرفتهای حمل و نقل و ارتباطات، تاثیرات بلندمدت آموزش و پرورش مدرن و سطح فزاینده تقاضا، منجر به میزانی از توسعه صنعتی در سالهای اخیر شده است.
📚
جوانبی از توسعه اقتصادی ایران مدرن (۱۳۳۷-۱۲۹۷شمسی)، نوشته منوچهر آگاه، ترجمه ابراهیم اسکافی، انتشارات شیرازه، چاپ اول، آذر ۱۴۰۳، صص ۳۵۸-۳۵۴
@tahlilvarasad