قشاع.


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Цитаты


عاشق رو برعکس کنی میشه ”قشاع”
معنی قشاع : دردی که درمان ندارد.
تبلیغات: @gheshaAds
“با شعور باشید. با اسم دیاکو کپی کنید.”

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Цитаты
Статистика
Фильтр публикаций


پس از مدتی چنان قلبت ترسیده می‌شود؛
که با دیدن امیدی تازه،
جای آنکه شاد شوی، وحشت می‌کنی.


عزیز من؛
از همان‌ها که مورد اعتمادت می‌شوند،
و از زخم‌های عمیقت برایشان می‌گویی،
زخم‌های عمیق‌تری برمی‌داری؛
که دیگر با هیچکس نمی‌توان گفت.


پرسید: از عشق چه به دست آوردی؟
گفتم: حالا تمام شعرهای غمگین جهان را می‌فهمم.


اول اشکام رو پاک می‌کنم بعد هم دلیل اشکامو.


هرجا به مو می‌رسه و میخواد پاره بشه، مامانم میاد یه گره‌ی محکم می‌زنه روش.


دلم دوستای جدید می‌خواد که به هنر ، موسیقی ، پاریس ، رم ، رویاپردازی ، طبیعت ، تاریخ ، زبان ، کتاب ، شعر ، آینده و پیشرفت علاقه مند باشن.


تا اومدم home سیوت کنم فهمیدم hotel ای.


روزهایی هستش که شادم و پر از انگیزه ، یجوری که می‌تونم میخُ فرو کنم توی سنگ. یه شب‌هایی هم هست که حتی نمی‌تونم اون میخُ توی دستم بگیرم.


هیچوقت ته حرفهاش نمی‌گفت خداحافظ
می‌گفت مراقبتم؛
یه بار گفتم: تو خداحافظی کردن بلد نیستی؟
گفت:می‌ترسم بسپرمت به خدا،خدا ازم بگیردت.
تا خودم هستم چرا خداحافظ؟
خودم حافظ.
خودم مراقبتم.




دیدی یسریا بیوشون چقدر مفهومی و موده؟ اونا این چنلو دارن:
@Bio


اگر آنقدر شجاع باشی که بگویی خداحافظ، زندگی با سلامی تازه به تو پاداش خواهد داد.
-پائولو‌ کوئیلو.


تو اخیراً یه جورایی آدم مورد علاقه ی منی.
@sogoandfuckyourlove


تو چیزی نگفتی، ولی من همه رو با کارات شنیدم.


Репост из: قشاع.
زندگی چنان بر من غضب دارد که انگار در مجلس ختم پدرش خندیده‌ام.


از من فاصله بگیر؛
هر بار که به من نزدیک می‌شوی،
باور می‌کنم
هنوز هم می‌شود زندگی را دوست داشت؛
از من فاصله بگیر.
من خسته ام از این امید های کوتاه،
بیمارم از این سراب های رویایی.


هر بار که نیاز داشته باشم به خودم یادآوری کنم که در دنیا، زیبایی و خوبی نیز وجود دارد، به تو فکر خواهم کرد.


وقتی نداریدش، بهش فکر کنید، گوشش بدید.
@sogoandfuckyourlove


زنده باد کسانی که ترکم می‌کنند،
آنها مرا به خویش باز می گردانند.
-آنری دو مونترلان.


‏آدم ضعیفی نبود؛ اما دیگر حوصله سختی‌ها را نداشت. میل عجیبی به گریز پیدا کرد، به ندیدن، ندانستن، رفتن برای همیشه.

Показано 20 последних публикаций.