♬ડꫝꫀꫀ𝕣ꪗ_ꪖꫝ♚


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Искусство


در این بازار عطاران
مرو هر سو چو بی‌کاران
به دکان کسی بنشین
که در دکان شکر دارد
".کانال رسمی من
(عباس حیدری)
خوش آمدید."
کانال اول
@sheery_ah
کانال دوم
@nirvanabookaudio
@abbas_heidare_official8

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Искусство
Статистика
Фильтр публикаций





خدایا، دلم گرفته...
یه حس عجیبی دارم، یه بغض که انگار همیشه همراهمه، و فقط تو می‌تونی بفهمی چقدر سنگین شده.
نمیدونم چرا آرامش از قلبم فرار کرده، چرا هر روز یه غم تازه توی دلم ریشه می‌زنه.
انگار یه چیزی کم دارم، یه چیزی که هیچ‌وقت پیدا نمی‌شه.
خدایا، نمی‌دونم از دنیا دلگیرم یا از خودم؟
شاید از خودم که نمی‌تونم یه لحظه توی این شلوغی‌ها راحت باشم، از خودم که حتی خنده‌هامم یه نقاب شده برای پنهون کردن این درد عمیق.
دلم گرفته... از این که هیچ‌وقت نتونستم بی‌دغدغه بخندم، از این که هر شب وقتی همه خوابن، من با تنهایی خودم بغض می‌کنم.
هوای گریه دارم، ولی اشک‌هام انگار قهر کردن. شاید توی جایی از قلبم حبس شدن که دیگه راهی به چشمام پیدا نمی‌کنن.
یا شاید دیگه دلم حتی گریه کردن هم نمی‌خواد، چون این درد سنگین‌تر از اونیه که با اشک سبک بشه.
خدایا، چه بلایی سر دلم اومده؟
چرا هیچ چیزی توی این دنیا نمی‌تونه آرومم کنه؟
چرا همیشه یه خلأ توی وجودم حس می‌کنم، یه جای خالی که هیچ‌چیزی پرش نمی‌کنه؟
وقتی توی جمع هستم، حتی وقتی همه دارن می‌خندن، یه گوشه از دلم هنوز سنگینه.
وقتی تنها می‌شم، فکر می‌کنم چرا هیچ‌کس نمی‌تونه این دردهای پنهانمو بفهمه.
انگار این دنیا برای من نیست، انگار جایی دیگه‌ای باید باشم، جایی که خبری از این همه غم نباشه.
خدایا، چرا نمی‌تونم آروم بشم؟
چرا این حس تلخ همیشه باهامه؟
دلم هوای گریه داره، ولی حتی گریه کردنم انگار ازم گرفته شده.
دلم خالیه، و هیچ‌چیزی نمی‌تونه این جای خالی رو پر کنه.
خدایا، فقط تو رو دارم.
فقط تو می‌تونی این دل شکسته رو از این همه درد خالی کنی، فقط تو می‌تونی این خلأ رو پر کنی.
هیچ‌کس و هیچ‌چیزی نمی‌تونه منو آروم کنه جز تو.
خدایا، این دل دیگه طاقت نداره.
دیگه نمی‌تونم این بار سنگین رو به تنهایی بکشم.
تو می‌دونی چقدر دلم گرفته، چقدر خسته‌ام، چقدر از خودم فاصله گرفتم.
خدایا، تنهام...
کمکم کن...



✍عباس حیدری

@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃


ادراکی خاص

🎙عباس حیدری

@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃




تنهایی
چه واژه غریبی ست،
انگار هیچ‌گاه در هیچ زمان در هیچ فرهنگ لغتی، واژه‌ای برای توصیفش نبوده یا  اونقدر ها کافی نبوده برای توصیفش .
جز خودش که تنها برای خودش معنا دارد.
و تنها تنهاییست ،
که همیشه تنها مانده است.
وقتی به درون خودت مینگری
حقیقت را از خودت کشف خواهی کرد ،
آنگاه به درک عمیقی از حسی که نسبت به  برتری‌ آنچه در پیرامونت  هست می‌رسی و هچنین نسبت به هر آنچه که  در تمام تمام هستی وجود دارد را حس میکنی،در تو شوریست که همچنان با شوق میخواهی که این درک را با دیگران به اشتراک بگذاری.
اما همانگاه و همان  لحظه ست که می‌فهمی که جز خودت و( او) خدا، هیچ کس قادر به فهم و درک این موضوع نمیتوان باشد
زیرا که فهمیدن در گرو فهمیده شدن است و این کار هرکسی نیست.
در این میان رفته‌رفته،
تمام کسانی که روزی آشنایت بودند، برایت غریبه می‌شوند.
چراکه درکی از رفتار و پندارت را ندارند.
و حتی آنچه که برای تو معنا پیدا میکند ، به چشم آنان بیهوده  و مسخره و حتی دیوانگی به شمار بیاید.
چراکه باور و درکی تو  به آنچه که  رسیده‌ای را  ندارند،چرا که  آن هم حتی و هرگز
قابل بیان نیست.
و خدا تنهایی را برای خود برگزید،بی‌آنکه والد یا ولدی داشته باشد.(او) بسیار خوب می‌دانست که فهم این‌همه خوبی، مهربانی و حقانیت، کار هرکسی نیست.
پس تنها ماند ،
تنهایی یعنی فهمیدن تمام نافهمیدنی‌ها
به نوعی درک و پذیرشی
عمیقی از درون خود.
یا به قولی:
کیستم من؟
یک تکه تنهایی...
کاش جایی بود در این گوشه عزلت،
که می‌شد ساعتی جانی داد،
و آغوشی را  ،
دستی را ،
با گوش هایی
تهی از قضاوت.
پ.ن:
خدایا، مگر می‌شود تو باشی و تنها بمانم؟
محال است اجازه دهی،
همچنین محال است که بتوانم...
با دلی که تو خدایش هستی.
دوستت دارم ...



✍عباس حیدری


@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂




می‌دونی چقدر سخته که به خاطر یه نفر، وارد مسیری بشی که هیچ‌وقت راه تو نبوده.
به خاطر اون آدم، قدم تو راهی می‌ذاری که برات غریبه‌ست.
بعد، همون آدم تو رو تو همون مسیر تنها می‌ذاره و می‌ره.
تو می‌مونی و راهی که هیچ‌وقت مال تو نبوده.
اولش، تو مسیر خودت پر از انرژی و زندگی بودی.
اما حالا، تو راهی که به خاطر اون انتخاب کردی، شکسته‌دلی و نمی‌دونی با این دل شکسته چیکار کنی.
از طرف دیگه، شاید تو کسی رو از دلشکستگی نجات داده باشی، آدمش کرده باشی.
ولی وقتی نوبت به تو می‌رسه، همون آدم تو رو تنها می‌ذاره.
حرفم اینه: اگه با کسی هستی و حس می‌کنی که براش فرقی با بقیه نداری، بدون که اون آدم بند دلت نیست و دوستت نداره.
ازش بگذر. چون یه روز می‌رسه که می‌بینی از غرورت، ارزشت، وقتت و از همه مهم‌تر، قلبت گذشتی.
همون لحظه به خودت می‌گی:
کاش همون اول رهاش کرده بودم تا این‌قدر آسیب نبینم.
می‌دونم حرفام تلخه و شاید به مذاق خیلیا خوش نیاد.
ولی حقیقت همینه.
کلاغ رو دیدی؟
شاید ظاهرش زشت باشه، ولی یه‌رنگه.
خیلیا فقط قارقار می‌کنن؛ کاش حداقل یه‌رنگی کلاغ رو داشتن.

به قول لاهیجی:

پسند ناکسان بودن،
نشان ناکسی باشد

چه بهتر دردمندی،
گر ز چشم روزگار افتد


عباس حیدری


@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
حضرت علی :
هر آنکس که مردم را آزمود
گوشه گیری اختیار کرد



@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
من شعرم نمیبردم
به کسی بگم ایراداشو بگیره

نیما یوشیج 🌹




@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂


نامه ای از پسر خورشید

به گل آفتابگردان



با اجرای دوست خوبمون بانو تیارا


@sheery_ah


🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃


همه ما می‌دانیم که هیچ‌وقت غرور بر سر هیچ یک از آنچه که خدا داده، نمی‌توانیم داشته باشیم. چهره‌ات زیباست، مگر برای چهره‌ات زحمتی کشیدی؟ نکند تو آفریدیش؟
صدایت زیباست، غرور چه داری؟ مگر تو خلقش کردی؟ پیش از تو آفریده شده، همچنین که بعد از تو هم آفریده می‌شود.
اما تو، انسان، سیرت زشت و زیبایت را خودت خلق می‌کنی. می‌توانی ظاهری زیبا با باطنی زیبا داشته باشی و هم می‌توانی ظاهری زیبا و باطنی کثیف‌تر از خوک داشته باشی.
کسانی را می‌شناسم که ظاهری نه‌چندان زیبا دارند، اما زیبایی درونشان آن‌قدر شگفت‌انگیز و حیرت‌آور است که می‌ارزد به هزاران زیبارویان خوک‌صفت. کسانی که نه ظاهر زیبا دارند و نه باطن زیبایی، تکلیفشان معلوم است. همچنان که زندگی انگلواری دارند، چراکه مثل زیبارویان خوک‌صفت غرق در خود شدند و فراموش کردند که این جهان گذراست. نه می‌دانند که از کجا آمده‌اند، آمدنشان بهر چه بود، و به کجا می‌روند آخر.
نه می‌خواهند بدانند که به قول مولانا:
آن کس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند.
گولمان زدند. همانند بعضی‌ها که نقاب عاقل و اندیشانه‌ای بر صورت زده و به ما می‌گویند: «دنبالش نرو، دیوانه می‌شوی.»
و ما همچون احمق‌ها به حرف آن احمق‌تر از خودمان گوش می‌دهیم. این چنین گول خورده‌ایم. بعضی‌ها هم برای از سر بازکنی آن‌چنان با عجله می‌گویند، انگار دنبالشون کردید. تو یک لحظه چهره اندیشمندان می‌گیرند و می‌گویند: «من این را می‌دانم که آمده‌ام اینجا دو روز عشق و حال کنم و بروم. آره بابا، بخند، آره.»
همچنان که دو روز بعدش خبرشان می‌آید که مست کردند و در اتوبان کتلت شدند.
و یا همانند دشمنان و معاندین عرفان و معنویت که آن‌ها که دیگر نوبرند، آن‌چنان بدگویی و سم‌پاشی می‌کنند که اگر از آن‌ها بپرسی دوره‌ای گذرانده‌ای، می‌گویند: «نه.» چرا که یا پای سخنان استادشان رائفی‌پور می‌نشینند، و یا پای سخنان بلاگرهای یوتیوب و اینستاگرام.
آن‌چنان از فرکانس و چاکرا حرف می‌زنند که دلت می‌خواهد مثل نارنگی یک چاک وسط آن‌ها باز کنی.
آن‌چنان زمین جدید، زمین جدید می‌کنند انگار بلیط شمس‌العماره گرفته‌اند دستشان، هر روز می‌روند به زمین جدید و برمی‌گردند. به احتمال خیلی زیاد، کسانی که خیلی گل مصرف می‌کنند یا از ال‌اس‌دی و ماشروم استفاده کرده‌اند، از مریدان مکتب آن‌ها هستند.
ای انسان، برگرد به خودت. فرکانست به قدری بالا رفته که موج روی موج افتاده.
ریدید به زندگی، ما هم رفته.
همانند تمام کسانی که این متن را می‌خوانند یا می‌شنوند، تو یک لحظه نقاب عالمانه و متفکرانه خود را به صورت زده، رو به دیگران می‌کنی و می‌گویی: «بابا این هم چرت و پرت می‌گه و اسکله.» و رد می‌شود!
دیدی چقدر خوب می‌شناسمت؟ چطوری دانشمند ؟


عباس حیدری


@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂


ما بر زمینی هرزه روییدیم


@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂


اکنون تو اینجایی

🎙عباس حیدری
✍فروغ فرخزاد

@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃




دلم گرفته،
انگار همه دنیا قسم خورده‌ که منو به زانو در بیاره.
نه زیبام..
نه خاص...
حتی نگاه آینه هم از دیدنم
خسته شده
به خودم می‌گم:
خب، شاید اگه زیبا بودم، اگه صدام طنین بهتری داشت اگه حرفام رنگین‌تر بود
این تنهایی رهام می‌کرد اما نه، انگار این تنهاییم هم خودش عاشقم شده
دست از سرم برنمیداره.
دارم پیر می‌شم...
خط هایی که روزی روی کاغذ برای عشق کشیدم، حالا روی صورتم حک میشه هر خط
یادگار یک حسرت
یک آرزو
یک رویای خاموش
اما من آدم بدی بودم؟
نه، هیچ وجه به هیچ‌کسی آزار نرسوندم،
نه با زبونم
نه با رفتارم
پس چرا دنیا قصد داره منو ببره یه گوشه‌ که حتی سایه م هم دوستم نداشته باشه؟
گاهی به خدا نگاه می‌کنم همون خدایی که میگن که مهربونه ، بخشندس
می‌گم: خدا چرا؟
مگه من چیکار کردم؟
مگه یک آدم ساده و بی‌آزار آخه چه گناهی کرده که اینجوری باید با سکوت دیوار خالی  هم خو بگیره
تنهایی، غریب‌ترین واژه دنیاست.
آغوشش سرده
نگاهش خیره و
حرفاش دردآوره
هر شب که می‌گذرد، من و این تنهایی بیشتر با هم خو می‌گیریم.
دیگه از نبودن کسی تعجب نمی‌کنم، عادت کردم به این خلأ
اما کاش می‌شد
فقط یک بار، فقط یک لحظه
کسی بیاد و بگه: تو زشت نیستی چندش‌آورم نیستی
تو همان چیزی هستی که باید باشی
این روزها دیگر نمی‌جنگم
نه با تنهایی
نه با پیر شدن
فقط سکوت می‌کنم و منتظر می‌مونم
شاید روزی
یه جایی
این دنیا بفهمه که حتی آدم‌های ساده و معمولی هم
سزاوار اندکی عشق‌اند
فقط اندکی عشق

عباس حیدری


@sheery_ah


🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂


فقط تنهایی بود که فقط عاشقم شد و واسه عشقش که من بودم خوب جنگید که تنهاتر باشم


@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃


حس میکنم
واقعا دیگه دارم پیر میشم


@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃


مثل قابیل بی قبیله شدم


@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃


یادم میاد حمید جان شاملو عزیز میهمانم بود و اومده بود یه سری بهم بزنه‌
چای ریختم براش اومدم نشستم کنارش این وسط عینکش داد بالا گفت:عباس چقدر این شعر حمیدرضا گلشن زیباست
منم که گیتارم کنارم بود و .....

🎙حمید شاملو
🎙عباس حیدری
✍حمیدرضا گلشن

@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
مشکل اصلی ما آدم ها

استاد محمد علی طاهری

@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂


داشتم با دوستی حرف می‌زدم،

گفتم: چرا یه عده از حرفای من بدشون میاد؟ چون حرف حق می‌زنم؟
چون از حقیقت می‌گم؟
گفت : از تلخی حقیقت می‌ترسند،
واسه همین میرن دنبال کسایی که از این حرف ها نزنه...
یه جورایی از حقیقت فرار می‌کنن و میرن دنبال ایده آل هاشون...
گفتم: "می‌دونی، اینا دنبال ایده‌آل‌هاشون نیستن، اینها دارند به سادگی گمراه می‌شن. به دنبال خاص شدن هستند و  فکر می‌کنند این راه گمراهی ، خاصشون می‌کنه."
چون نمیخوان یا نمیتونن یاد بگیرند که از چیزهای حتی کوچیک زندگیشون لذت ببرند.
یاد بگیرند که وقتی دارند به یه گلدون آب میدند، لذت ببرند...
به دستات نگاه کنی و بگی: "وای، چقدر این دست‌ها شگفت‌انگیزن."
مشکل اینجاست که یه عده نمی‌تونن همه‌جا رو زیبا ببینند...
یه جا رو زیبا می‌بینند، یه جا رو زشت.
و چقدر دردناکه که انسان،
این موجودی که خدا وقت آفرینشش به خودش گفت
"احسنت"
انقدر خودشو پایین آورده
که دیگه نه به خودش رحم کنه،
نه حتی به بقیه.
یا از کج‌فهمیشه،
یا فرار از حقیقت،
یا شاید اصلاً دیگه انسان نیست،
یک حیوانه که بلده حرف بزنه....

عباس حیدری


@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
کدوم خزون خوش آوا
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
تورو صدا کرد ای عاشق

🎸🎸🎸🎸🎸🎸🎸🎸

wwwwoooowwwww

تورو خدا کاور میخواید بکنید یکم ابداع داشته باشید مثل ایشون

wwwwoooowwwww
😍😍😍😍😍😍😍😍




@sheery_ah

🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂


نامه‌ای از پسر خورشید به گل آفتابگردان

هیچ‌کس جز تو نمی‌دونه چه زخمی به من زدی.
نه اندازه‌شو،
نه عمقشو،
نه تأثیرشو.
فقط تویی که می‌دونی
چه بلایی سر من آوردی.
و اون آهی که از ته دل کشیدم،
اون فریادی که هیچ‌کس نشنید،
فقط خدا و تو شنیدید،
همون خدایی که باور دارم،
آهم عرشش را لرزاند.
داشتم فکر می‌کردم.
به نقشی که بازی می‌کردی،
چقدر زیبا و ماهرانه.
نقش یه آدم بااصالت،
یه نجیب‌زاده‌ی واقعی.
و هر جا حرف از اصالت می‌شد،
زود خودتو می‌رسوندی،
نقابت رو  می‌زدی،
نقاب اصالت و درستی،
و من...
من چقدر ساده‌لوحانه این تئاتر تو رو باور می‌کردم.
می‌نشستم و به تماشای بازی تو خیره می‌شدم،
با خودم فکر می‌کردم، شاید واقعا یه حقیقتی تو پشت اون نقابت هست.
شاید یک چیزی واقعی.
ولی حالا...
حالا فقط من میدانم  و فقط تو میدانی.
دیگران شاید هنوز باور کنن،
شاید هنوز تحت تأثیر اون نقابت باشن.
ولی تو، تو که می‌دونی...
می‌دونی چقدر خالی هستی .
می‌دونی چقدر بی‌ریشه و بی‌اصالت بودی،
و می‌دونی چقدر من عاشقانه دوستت داشتم.
چقدر صادقانه کنارت ایستادم.
و تو...
تو چقدر بی‌رحمانه،
چقدر بی‌اصالتانه منو زخمی کردی.
و هرگز فراموش نکن،
من شاید همه‌ی دنیا رو ببخشم،
شاید هر کسی که زخمی زده رو ببخشم،
ولی تو رو...
تو رو هرگز نمی‌بخشم.

پسر خورشید
برای گل آفتابگردان،
که هرگز خورشید رو نشناخت.


عباس حیدری


@sheery_ah


🍃🍃🍂🍂
🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂

Показано 20 последних публикаций.